یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: کسانی با شما راحتتر هستند که بدانند شما علاوه بر اینکه بدیهایشان را میشمارید، لطفهایشان را هم همیشه به یاد دارید به همین خاطر است که روانشناسان میگویند قدرشناسی روابط ما با دیگران را مثبت میکند، بهخصوص وقتی این فرد همسرتان باشد لذا بخش زیادی از رضایت زندگی به همین رابطه مثبت برمیگردد.
سعید بینیاز با بیان اینکه افراد قدرشناستر آدمهای راضیتری هستند، گفت: آنان از زندگی خودشان بیشتر راضی هستند و خوبیهای همسر را بیشتر میبینند و درک میکنند. رضایت از زندگی خود خوشبختی است.
بی نیاز تاکید کرد: قدرشناسی افسردگی را کم میکند. افسردگی از یک نوع خودخواهی خیلی عمیق اما خیلی پنهان سرچشمه میگیرد. تا وقتی که ما در مقام گیرنده مطلق باشیم و توقع داشته باشیم همه افراد محبت را دودستی به ما تقدیم کنند، معلوم است که افسرده میشویم. آدمهای قدرشناس به این دلیل افسرده نمیشوند که این حس قدردانی با آن حس پنهان خودخواهی مقابله میکند.
این روانشناس با بیان اینکه هم خشم و هم حسادت از ناکامی سرچشمه میگیرد، گفت: خشم به این خاطر شکل میگیرد که ما برای رسیدن به هدفمان با مانع روبهرو شدهایم و حسادت هم به این خاطر که ما دلمان میخواسته است در جایگاه یک نفر دیگر باشیم اما الان نیستیم اما حس قدردانی به معنای رضایت لااقل از جنبههای مثبت وضعیت فعلی است، یعنی دقیقاً برخلاف حسهایی که به خشم و حسادت دامن میزند.
وی تاکید کرد: قدرشناسی یک مهارت است که میتوان همیشه آن را آموخت و تجربه کرد. میتوانید چهار راهکار نخست را چهار گام یک روش به حساب بیاورید و چهار راهکار دوم را هم همینطور چهار گام یک روش دیگر.
بینیاز با بیان اینکه روش نخست، مقایسه لیست دریافت و پرداخت است گفت: اجرای این روش کاری ندارد فقط احتیاج به یک حافظه خوب و انصاف دارد.
وی افزود: در نخستین گام باید از خود بپرسیم که ازهمسرم چه چیزی گرفتهام؟ لیست همه کارهای ریز و درشتی را که همسرتان برایتان انجام داده است، تهیه کنید. اگر منصف باشید این لیست آنقدر طولانی میشود که خودتان هم خجالت میکشید. یادتان باشد چیزهای ناچیز و کارهای بزرگ را کنار هم ردیف کنید و از هیچکدام فاکتور نگیرید.
این روانشناس در ادامه گفت: در گام دوم از خود بپرسیم که به همسر حود چه چیزی دادهام؟ از کوچک و بزرگ همه کارها را ردیف کنید.
بی نیاز با بیان اینکه در گام سوم از خود بپرسید چه مشکلاتی برای همسرم به وجود آوردهام،اظهارکرد: ببینید چه زجرهایی به همسرتان دادهاید! حتماً میگویید خب عمدی نبوده، تصادفی بوده است، حقش بوده؛ خرده جنایتهایتان را لیست کنید.
وی افزود: در گام 4 لیستها را با هم مقایسه کنید.بهتر است به محتوای جاهایی که باید بیشتر قدرشناس شوید توجه کنید.
این روانشناس با بیان اینکه روش دوم، اصلاح باورهای قدرناشناس است گفت: این روش کمی پیچیدهتر است. شما به غیر از حافظه باید روی باورهای عمیقتان کار کنید. باورهایی که ممکن است از بچگی در شما به وجود آمده باشند و به این راحتی نشود تغییرشان داد.
وی با بیان اینکه در گام اول باید باورهای قدرناشناس را ردیف کنید، اظهارکرد: کافی است قبل از هر چیز همه فکرهایی را که موقع قدر ناشناسی به سرتان میزند، ردیف کنید. فکرهایی مثل «نه اصلاً لازم نیست»، «وظیفهاش بوده»، «حالا دفعهی دیگر».
بینیاز افزود: در گام دوم باورهای قدرناشناس را دستهبندی کنید. با توجه به علتهای قدرناشناسی میتوانید باورهایتان را به دستههای «باور به نیاز نبودن قدردانی»، «باور به چاپلوسی بودن قدردانی»، «باور به حقارت بودن قدردانی» و از این قبیل دستهها تقسیم کنید. معمولاً باورهای قدرناشناسانه از همین چند دستهاند.
وی تاکید کرد: در گام سوم باورهای قدرشناسانه را جایگزین کنید. ببینید اگر باورهایی مثل « قدرت بودن قدرشناسی»، « سالم بودن قدرشناسی» و از این قبیل را جایگزین کنید، نگاهتان به دنیا چه تغیری میکند.
بینیاز در پایان مطلب خود در مجله سپیده دانایی گفت: در گام 4 رفتارتان را با باورتان هماهنگ کنید. اگر باورهایتان قدرشناسانه شدهاند دست به کار شوید و بروید همین الان از همسرتان تشکر کنید.