«شاید شادی حسِ.. زندگی بخشیدن به چیزی باشد»
فرارو- به او میگویند سلطان؛ خالق شخصیتهای به یادماندنی در طول حضور پنج دهه ایاش در سینما. از «مایکل کورلئونه» پدرخوانده گرفته تا سرهنگ «فرانک اسلید» بوی خوش زن و «ویل دورمر» بیخوابی. «آل پاچینو» که او را از بزرگان سینمای مدرن میدانند حالا ۷۵ ساله شده است.
«آلفردو جیمز پاچینو»، در ۲۵ آوریل ۱۹۴۰، در محله افسانهای خلافکارهای نیویورک، هارلم، بهدنیا آمد. تحصیلاتش را خیلی خوب پی نگرفت چون از ابتدا عاشق بازیگری بود. سختیهای زیادی هم کشید تا خودش را در این مسیر قرار دهد.
در سال ۱۹۶۶ خودش را به استودیوی هنرمندان (The Actors Studio) رساند که استادی چون «لی استراسبرگ» در آنجا بود. حدود سال ۱۹۶۸، آل پاچینوی جوان در یک اپیزود سریال N. Y. P. D. بازی کرد. این اولین کار جدیاش، غیر از تئاترهای بود که تا آنزمان بازی میکرد. در سال ۱۹۶۹ با «من، ناتالی» برای اولینبار بر روی پرده سینماها قرار گرفت و بعد از یک فیلم دیگر، ناگهان در سال ۱۹۷۲ به «پدر خوانده» رسید.
تمام فعالان سینمایی و منتقدان سالهاست درباره نقش نفس گیر آل پاچینو در پدرخوانده داستانها گفتهاند. این حقیقت که این جوان ناشناس چطور توانست نامهایی که دنبال نقش مایکل بودند را کنار بزند. نامهایی همچون «رابرت ردفورد»، «وارن بیتی»، «جک نیکلسن»، و «رابرت دنیرو»! تمام کسانی که پشتوانهای مطمئنتر و جا پاهایی محکمتر از این جوانی که هنوز کار واقعاً قابل دفاعی در سینما نداشت، داشتند.
اما جالب اینجاست که خود پاچینو هم نمیخواست در این نقش بازی کند. به گفته خودش کارگردان پدر خوانده، اندکی دیوانه بود که بر بازی او اصرار داشت. او گفته: «من نمیخواستم این نقش را بازی کنم. من نمیدانستم که چه اتفاقی دارد میافتد. به خودم گفتم من چطور میتوانم این نقش را بازی کنم؟»
هیچ کس به جز «فرانسیس فورد کاپولا» او را نمیخواست. همه از او میپرسیدند که چه چیزی در این جوان ایتالیایی – آمریکایی میبیند. اما وقتی همین جوان نامزد دریافت جایزه اسکار نقش مکمل شد دیگر شبههای برای تولد یک ستاره باقی نمانده بود.
پس از آن دیگر راه برای خلق به یاد ماندنی ترینهای سینما باز شده بود. دیگر آل پاچینوی جوان هم نمیتوانست بیگدار به آب بزند. در اولین کار جدیاش به ستارهای تبدیل شده بود که کمتر فرصت آزمون و خطا را به دست میآورد. با نگاه به کارنامه کاریاش هم میتوان گفت که انتخابهای خوبی داشته است یا شاید هم هر نقشی که باشد را میتواند متفاوت بازی کند.
انتخابهای پاچینو بعد از پدرخوانده تقریبا همه خاص شدند، «سرپیکو» که برگرفته از یک داستان واقعی است پلیس پاکی را تصویر کرد که میان همکاران رشوه گیر و جنایت کار خطرناکش گرفتار شده. این فیلم باز هم او را نامزد دریافت جایزه اسکار و گلدن گلوب کرد، قسمت دوم «پدرخوانده» او را «دن مایکل» کرد و باز هم به نامزدی اسکار رساند.
این نامزدیهای پیاپی با بازی در فیلم «بعد از ظهر سگی» هم ادامه پیدا کرد. این اولین بار بود که یک نفر چهار سال پیاپی نامزد دریافت جایزه اسکار شد و نتوانست ببرد. آن هم نه هر نقشی، بلکه چهار کارکتر به یاد ماندنی و برتر دنیای سینما.
همین شکستهای پیاپی، پاچینو را از دنیای تصویر دور کرد. پس از این انتخابهایش هم سخت گیرانهتر شد. حال دیگر بین فیلمهایی که بازی میکرد فاصلههایی چند ساله میافتاد و همچون گذشته هم موفق نبودند. باز به یک نقش متفاوت و خاص نیاز بود تا آل پاچینو به دوران اوجش بازگردد. این نقش با «تونی مونتانا» صورت زخمی زنده شد.
پس از دیدن این بازی بسیاری از منتقدان هم باز بر این نکته تاکید کردند که پاچینو کسی است که بهشدت در نقشش فرو میرود و با آنها زندگی میکند. تا جایی که حتی اطرافیانش از این میترسیدند که تا مدتها در این قالب باقی بماند. او برای فیلم «سرپیکو» یک راننده خلافکار را دستگیر کرد و برای «بوی خوش زن»، مدتی را در آسایشگاه کهنهسربازان ویتنام ماند.
اگر کمی به بازیهای او فکر کنیم بازی متفاوت و زندهاش در پیش چشمانمان قرار خواهد گرفت. آخرین صحنه «پدرخوانده ۳» بر روی پلههای سالن، صحنه آخرین شورش دیوانه وار «تونی مونتانا» در صورت زخمی، سرهنگ «اسلید بددهان» در بوی خوش زن، دیالوگ شیطان ترسناکی که بالاخره هم میتواند بر تو چیره شود در «وکیل مدافع شیطان» و آن دیالوگ معروف «غرور گناه مورد علاقه منه»، «شایلاک» تاجر ونیزی و حالات بیخوابی کارآگاه «ویل دورمر» در آلاسکا همه و همه نقشهایی هستند که لقب سلطان را برای این بازیگر به دنبال آوردهاند؛ بازیگری که علاقه دارد با ایراد یک سخنرانی نفسگیر در هر فیلم، به نوعی یک امضا در فیلمها از خود به جای بگذارد.
استاد بازیگریاش لی استراسبرگ همواره نگران فرو رفتن عمیق آل در شخصیتها بود طوری که امکان داشت هرگز از آنها رها نشود.
او بارها به او اخطار میداد: «عزیزم، باید رهایشان کنی.»
او بازی در ۴۵ فیلم سینمایی، ۳ مینی سریال، ۱۶ تئاتر و ۸ فیلم مستند دارد. وی برای فیلمهای «پدرخوانده»، «سرپیکو»، «پدرخوانده۲»، «بعدازظهر سگی» «عدالت برای همه»، «گلن گری گلن راس»، «دیک تریسی» و «بوی خوش زن» نامزد جایزه اسکار شد که برای فیلم آخری موفق به دریافت این جایزه شد. جایزهی بافتا بهترین بازیگر مرد، چهار جایزه گلدن گلوب، بهترین بازیگر جشنواره کارلووی واری، بهترین بازیگر جشنواره سنسباستین و دریافت شیرطلای افتخاری جشنواره ونیز در سال ۱۹۹۴ بخشی از افتخارات سینمایی این بازیگر سرشناس هستند.
آل پاچینو، آثار تئاتری در خوری هم دارد خودش میگوید: «بازیگری مانند بندبازی است. میان بازیگری در تئاتر و سینما تفاوت وجود دارد. روی صحنه بندباز آن بالاست. اگر بیفتی، افتادی. در فیلم، بند روی زمین است. اگر بیافنی بلند میشوی و دوباره تکرار میکنی. بازیگری در تئاتر حالت دیگری از انسان است. از خواب بلند میشوی و میدانی باید سر ساعت هشت بندبازی کنی.» با این حال تقریباً هر بلیط نمایشهایی که در آن حاضر است، به قیمت ۱۰۰ دلار فروخته میشود.
خودش میگوید که هیچ وقت به مادیات وابسته نبوده اما الان هست. به گفته او سبک زندگیش او را به یک آدم اهل خرج تبدیل کرده است.
یک نمونه آن هم خبری بود که چند وقت پیش از او و جت اختصاصیاش منتشر شد. با پرداخت ۲۵ هزار پوند معادل ۴۱ هزار و ۵۰۰ دلار یک صندلی از هواپیمای اختصاصی او در اختیار دوستدارانش قرار میگرفت و البته چند برنامه مفرح دیگر هم بود.
او در این برنامه جت شخصیاش را برای پروازی از گلاسکو به لندن اختصاص داده و در این پرواز دوستداران میتوانستند به مدت ۸۰ دقیقه با این چهره مشهور معلق در ابرها همراه شده و با او حرف بزنند. البته این مبلغ شامل بازگشت به گلاسکو این بار بدون آل پاچینو، اقامت در هتلی پنج ستاره در لندن به مدت ۳ شب و بلیت رایگان برای شرکت در هر دو نمایش او در این دو شهر هم میشد.
این بازیگر مشهور در سال ۲۰۱۳ هم در یک برنامه متفاوت در لندن روی صحنه تئاتر رفته بود، در برنامهای به عنوان «یک بعدازظهر با آل پاچینو» روی صحنه نشست و اجازه داد تا طرفدارانش از او سوال بپرسند. بلیت شرکت در این مراسم هم ۲۵۰ پوند بود.
با این حال آل پاچینو همواره مورد ستایش منتقدین و مخاطبین قرار دارد و اکثر نقشهایش از زیباترین و ماندگارترینهای تاریخ سینماست. او در کنار «جیمی فاکس» و «بری فیتزجرالد» تنها بازیگرانی هستند که در یک سال، همزمان نامزد بهترین بازیگر نقش اول و بهترین بازیگر نقش مکمل در اسکار شدهاند. امروزه پاچینو، در کنار رابرت دنیرو، جک نیکلسون و داستین هافمن به عنوان بزرگان بازیگری در سینمای مدرن شناخته میشوند.
زنده باد آل پاچینو
یک پاچینو می بودم.
(فرانسیس فورد کاپولا)