فرارو- فیلم سینمایی «کپی برابر اصل» به کارگردانی عباس کیارستمی برای نخستین بار به عنوان یک نمایش فوق العاده دیروز شنبه ۵ اردیبهشت، در پردیس سینمایی ملت نمایش داده شدد و پس از آن در گروه هنر و تجربه به نمایش خود ادامه میدهد.
در اولین روز از نمایشهای بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی «کپی برابر اصل» (Certified Copy) همراه با نمایش آثار و کارگاههای عباس کیارستمی، اولین نمایش خود در ایران را تجربه کرد. این فیلم قرار است در دو نسخه دوبله و زیرنویس فارسی در سینماها به نمایش در آید.
هرچند که خود کیارستمی هم از این اتفاق تعجب کرده است. او گفته: «تصور نمیکردم جشنواره چنین لطف بزرگی را نه تنها به من بلکه به سینمای مهجور مانده ایران بکند که فیلم را آزاد نمایش دهد. من تصور میکردم فیلم را در کارگاههای خصوصی به همراه شاگردانم ببینم. ایوبی عادتهای دیرینه ما را بر هم زد.»
فیلم «کپی در برابر اصل» اولین ساخته سینمایی کیارستمی در خارج از ایران بود. پیش از این او دو فیلم «ای. بی. سی. آفریقا» و «بلیتها» را هم خارج از ایران ساخته بود اما فیلم مذکور اولین تجربه «سینمایی» ساخته خارج از کشور اوست؛ فیلمی که برای ژولیت بینوش نوشته شده بود.
«کپی در برابر اصل» در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ نمایش و با استقبال خوبی هم همراه شد. فیلم نامزد دریافت جایزه نخل طلا شد و ژولیت بینوش برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره را به دست آورد.
به گفته خود کیارستمی این فیلم از دیگر ساختههایش بسیار سادهتر بوده است. فیلمی که در هشت هفته برنامه ریزی شده و قرار بود فیلمبرداری آن تمام شود، در شش هفته و ۲۵ جلسه تمام شده بود. او گفته: «ساخت این فیلم سادهتر بود برای اینکه ذهن من کاملاً آزاد بود و همکاران به بهترین شکل کارشان را انجام میدادند. مهمتر از همه دو شخصیت فیلم با مسئولیتی که احساس میکردند اینقدر کار را خوب جلو میبردند که من نقشم به حداقل رسیده بود.»
با آنکه این اولین باری بود که کیارستمی تجربه کار با یک بازیگر حرفهای را داشت اما میتوان گفت که نتیجه آن مطلوبتر از آن بود که فکر میکرد. به گفته خودش در اصل همه چیز از ژولیت بینوش آغاز شده بود.
او میگوید: «وقتی بینوش؛ جایزه اسکار را برای فیلم «بیمار انگلیسی» برد، یک دوست روزنامه نگار از او پرسید: «حالا که برنده جایزه اسکار شدهای لابد میخواهی بازیگر هالیوودی بشوی؟» و او هم در جواب گفت: «حقیقتش، نه. کارگردانی که خیلی دوست دارم با او کار بکنم عباس کیارستمی است. از شنیدن این حرف او خیلی شگفتزده و غافلگیر شدم و تقریبا ۱۲ سال در این فکر بودم که چه پروژهای را میتوانم بسازم که ژولیت بینوش با آن ارتباط برقرار کند. او یکی دو سال پیش به ایران آمد تا من را ملاقات کند، و من همین جوری داستان این فیلم را برایش تعریف کردم، بدون آنکه اصلا در فکر ساخت آن باشم. وقتی داستان را برایش تعریف کردم واکنشی را که در چهرهاش دیدم و شور و شوقی را که از خودش نشان داد، باعث شد تا ساختار این فیلم شکل بگیرد.»
وقایع فیلم در ایالت توسکانی ایتالیا میگذرد. داستان فیلم هم درباره صاحب یک گالری هنری (ژولیت بینوش) است که با نویسندهای آشنا میشود. فیلم از دو نیمه تشکیل شده است. دو نیمه که هر کدام میتوانند کپی یک اصل باشند. در نیمه اول شاهد یک درام ساده هستیم و در نیمه دوم داستان زندگی زن و شوهری را میبینیم که ۱۵ سال از زندگیشان گذشته است.
دو شخصیت اصلی فیلم که، یک نویسنده معروف انگلیسی با بازی ویلیام شیمل و یک زن گمنام با بازی ژولیت بینوش، از طرفداران وی است، با هم ملاقات میکنند و با پرسه در خیابانهای شهر توسکانی، درباره هنر و فلسفه حرف میزنند.
مثلا مرد نویسنده میگوید که مونالیزا یک اثر اصل نیست و کپی (تجسم) لئوناردو داوینچی از صورت یک زن واقعی است. و وقتی یک کپی از اصل زیباتر باشد، برای چه باید به زیر سوال برده شود؟
اما همچون دیگر آثار کیارستمی، واکنشها هم نسبت به این فیلمش هم متفاوت بود. عدهای در سالنهای سینما فیلم او را تشویق کردند و برایش دست زدند و عدهای دیگر هم آن را هو کردند.
جیمز براندینلی منتقد درباره این فیلم نوشته: «کپی برابر اصل» سوالات بسیاری را مطرح میکند اما پاسخهای آسانی ارائه نمیدهد. از برخی منظرها، این فیلم یک درام ساده با کاراکترهای ساده است اما معمای میانه فیلم سبب میشود نتوان تفسیر آسانی از فیلم ارائه داد. من اصلا از دیدن فیلم خسته نشدم. نیمه نخست فیلم به اندازه کافی بلند و طولانی است تا شخصیتها را به ما بشناساند و پس از این نقطه، ذهن من درگیر آنچه شد که در حال رخ دادن بود. در نهایت هم، درک فیلم مهمترین نکته در مورد «کپی برابر اصل» نیست، آنچه مهم است تلاشی است که برای درک فیلم انجام میگیرد.»
در مقابل پیتر بردشاو هم در گاردین نوشت: «گاهی اوقات به نظر میرسد که فیلم را یک موجود فضایی بسیار باهوش که شاهد مناسبات زمینی بوده ساخته که هنوز دقیقا نفهمیده بوده زمینیها، چطور وارد یک رابطه جدید میشوند. فیلم مملو از ایده است، و البته که کیارستمی بابت سینمای پر از ایدهاش باید مورد تقدیر و تحسین قرار گیرد. اما رابطه ساده انسانی بین دو شخصیت حتی ذرهای قانع کننده از آب درنیامده و دیالوگها در تلاش برای پر کردن جای خالی احساسات هستند.»
«کپی برابر اصل» پس از نمایش در جشنواره کن در سینماهای فرانسه اکران شد و در هفته اول اکران با فروش ۷۰ هزار بلیت توانست در رتبه ۹ جدول فروش فرانسه قرار بگیرد.
پس از این موفقیت فیلم نمایش خود را در بریتانیا آغاز کرد و اولین فروش آخر هفته در ۲۰ سالن به فروشی برابر با ۷۷ هزار پوند رسید و در رتبه ۲۰ جدول فروش قرار گرفت. ساخته کیارستمی تا به امروز ۵ میلیون دلار فروش داشته است. حال برای اولین بار از دیروز اکران این فیلم در ایران و در گروه سینمای هنر و تجربه آغاز شده است.
بنظر من جالب نیست .