مطلب دریافتی- ابراهیم صداقتی*؛
بسمه تعالی
«سخت است سخن گفتن از عدالت راستین اگر...»
خدمت جناب آقای نجفی توانا، ریاست محترم کانون وکلای دادگستری مرکز
در پی پخش سریال طنز «در حاشیه» جنابعالی طی یک نامه، اعتراض خود را به پخش این سریال اعلام داشتهاید. شما در این نامه مرقوم فرمودهاید که «برنامه طنز «در حاشیه» در شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی با لودگی و ایجاد اتهام، خواسته یا ناخواسته هجمه فرهنگی گستردهای را به حرفه مقدس وکالت واردنموده است و این قشر فرهیخته را... مورد تمسخر و تحقیر قرار داده است.
سپس در ادامه جهت مستند کردن خواسته خود به اصل یکصد و هفتاد و پنج قانون اساسی تمسّک جستهاید که «آزادی بیان ونشر افکار میبایست در راستای موازین اسلامی باشد.»
استاد گرامی!
متأسفانه نامه مرقوم شده شما، بسی باعث تألم است چرا که این نامه بیش از برنامه طنز «در حاشیه» جامعه شریف وکلا و حقوقدانان را در معرض «هو کردن واقعی» مردم قرار داده است. یک حقوقدان باید جهت نهادینه کردن عدالت در جامعه، یک جامعهشناس خوب باشد و یک قدم از جامعه جلوتر گام بردارد.
ضمن اینکه در تکمیل سخن، شما استاد گرامی به خوبی مستحضر هستید که شرط توهین، «وهن آور» بودن یک عمل است که ملاک تشخیص آن عرف و یا همان عقل مسلّم یک جامعه میباشد.
طنز نوعی از بیان است که با اغراق ویژگیها و ایجاد مزاح به دنبال ایجاد یک اندیشه پس این غلو است. جامعه ایرانی هر چند به قطع خالی از آسیب نیست امّا به خوبی فرق طنز و رئال را درک میکند و به چنان بلوغی رسیده که واقعیت، داستان و حتی کنایه را درک و تحلیل میکند.
جامعه به نقش «وکیل» در سریال میخندد بیآنکه لحظه ایی بگوید «ننگ بر وکلا» چرا که به خوبی فرق میان قصّه و واقعیت را درک میکند ضمن اینکه پس خنده میگوید «ما (مردم) چقدر در زندگی گاهی سطحی و گاهی دلّال مآبانه عمل میکنیم» که وکیل نیز جزیی از این جامعه است و هستند وکلایی که شغل شریف وکالت را با شرخری و دلّالی اشتباه گرفتهاند.
وقتی مردم پای تلویزیون مینشینند و به عنوان یک تفریح و لذّت، سریال «در حاشیه» را میبینند مطمئناً آن را هجو و توهین نمیپندارند، مگر آنکه مدّعی باشید چنان جامعه ایرانی به سراشیبی بیاخلاقی رسیده که هجو و توهین را میبیند امّا عکس العمل نشان نمیدهد.
قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوّب ۱۳۷۵ به خوبی فرق ظنز و هجو را بازشناخته و مجازاتی شدیدتر از توهین برای هجو قرار داده چرا که هجو مستقیماً به قصد تحقیر، الفاظ توهین آمیز را در شکل جذاب ارائه میکند.
استاد گرامی!
آیا اکنون که جامعه نامه مرقوم شده را میبیند حق ندارد از خود بپرسد «وقتی وکلا فرق طنز و توهین را نمیبینند و بر خلاف خواست مردم حرکت میکنند و درک دقیقی از مردم ندارند، چطور میتوانند عدالت را در جامعه نهادینه کنند« آیا این سئوال بیش از نقش وکیل «در حاشیه» به جایگاه وکلا و حقوقدانان ضربه نمیزند؟
ضمن اینکه بر فرض که سازندگان قصد تخریب جامعه وکلا را داشتهاند، آیا ما وکلا وحقوقدانان که هر روز مشاهده میکنیم حقّی از این مردم نازنین ضایع میشود و در گوشه و کنارگاه برخی افراد به اسم قانون به کام خودشان مقابل مردم میایستند، نمیبایست کمی در اعتراض نسبت به سریالی که لحظهای خنده بر لبان مردم میآورد تأمل کنیم؟
به نظر در این میان نمیبایست ما به گونهای عمل کنیم که مردم فکر کنند حقوقدانان نیز مقابل آنها ایستادهاند. به راستی لازم است که جامعه حقوقدان همراه مردم باشد و حرکتی نکند که مردم از همراهی و همدلی جامعه حقوقدان ناامید شود.
البته به قطع در کل صدا و سیما در سالیان اخیر چهره مناسبی از وکلا نشان نداده و همراهی و همدلی حقوقدانان با صدا و سیما میتواند به نفع مردم تمام شود.
چه زیبا میفرماید حقوقدان هنرمند زنده یاد دکتر رضا نوربها «سخت است سخن گفتن از عدالت راستین و قانون خردگرا اگر زنجیرهای سخت و صلب تفکرات موهوم از هم نگسلند و شیارهای ذهن از یاختههای شاداب و تازه خوب شنیدن و نیکو گوش کردن خالی گردند.»
*کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی
....جامعه به نقش «وکیل» در سریال میخندد بیآنکه لحظه ایی بگوید «ننگ بر وکلا» چرا...