bato-adv
کد خبر: ۲۲۶۹۲

منتظر میر حسین اصلاح طلب باشید

محسن آرمین
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۲ - ۲۳ فروردين ۱۳۸۸

اين روزها ميرحسين موسوي کانديداي مطرح طيف اصلاح طلبي روزهاي پرمشغله يي را مي گذراند. 

وي که نزديک به 20 سال در عرصه هنر فعاليت مي کرد، سکوت دو دهه خود را رها کرده و اين روزها از هر تريبوني براي بيان ديدگاه هايش استفاده مي کند. سکوتي که هم خودش را آزار مي داد و هم طرفدارانش را. حتي در جواب سوال خبرنگاران درباره علت سکوتش پاسخ قانع کننده يي نمي دهد.
 
اما در روزهاي اخير، عکس و حرف هايش توانسته جاي خود را در صفحات روزنامه پيدا کند. اين مساله باعث شده افکار عمومي تامل بيشتري روي ميرحسين داشته باشد. هرچه به روز برگزاري انتخابات نزديک مي شويم، ميرحسين اشتياق بيشتري از خود براي حضور در صحنه رقابت هاي انتخاباتي نشان مي دهد. نکته جالب اين است که اکثر کارشناسان سياسي برنامه ريزي هاي انتخاباتي وي را تحسين مي کنند و همگي اذعان دارند تاکنون ميرحسين توانسته آراي بسياري را به سوي خود جلب کند. محسن آرمين سخنگوي مجاهدين انقلاب اسلامي حرکت ميرحسين موسوي را در رقابت هاي انتخاباتي حساب شده مي داند. وي در اين گفت وگو سعي مي کند از ديدگاه هاي ميرحسين طرفداري نکند اما مي توان با خواندن اين مصاحبه گرايش او را به سمت تفکرات ميرحسين حس کرد.

-فکر مي کنيد اين مدل از ميرحسين موسوي بتواند براي اصلاحات راي آور باشد يا باعث پيروزي اصلاحات در انتخابات آتي شود؟
من فکر مي کنم هرچه زمان مي گذرد ديدگاه ها و مواضع ايشان درباره مسائل اساسي کشور روشن تر مي شود. اگر بخواهيم مقايسه يي با اولين صحبت هاي ايشان با سخنان اخيرشان در چند ماه اخير داشته باشيم، متوجه خواهيم شد وي از بيان مسائل کلي به سوي مطرح کردن مسائل جزيي و شفاف تر حرکت کرده است.
 
اين روند صحبت کردن برنامه ريزي شده است و ميرحسين آگاهانه اين مسير را انتخاب کرده است. در ابتداي حضورش در عرصه رقابت ها به بيان کليات پرداخت و سپس هرچه به زمان انتخابات نزديک تر مي شويم عقايد ايشان به صورت تفصيلي تر بيان مي شود. من فکر نمي کنم مواضع ميرحسين مبهم باشد. وي به گونه يي ديدگاه هايش را بيان مي کند که جامعه شناخت دقيقي از ايشان و مواضعش به دست مي آورد.

مخصوصاً در سخنراني اخيرشان تقريباً ديدگاه شان را درباره عمده مسائل مورد توجه جامعه اعم از مسائل آزادي و فرهنگي و مسائلي از اين قبيل مطرح کرده اند. ارزيابي من اين است که هرچه زمان بيشتري مي گذرد ابهام نسبت به مواضع ايشان درباره مسائل مورد توجه جامعه کمتر مي شود و جامعه آشنايي بيشتري با مواضع ايشان پيدا مي کند.

-حمايت طرفداران خاتمي از کانديداتوري آقاي ميرحسين موسوي را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
شاخه هاي فکري اصلاح طلبي در قبال اين انتخابات در برخي نقاط اشتراک دارند. همه طيف هاي فکري اصلاح طلبي معتقدند اين انتخابات تنها فرصت براي تغيير و پايان دادن به مديريت ناکارآمد کنوني است. ما بايد از اين فرصت حداکثر استفاده را بکنيم.
 
با توجه به اين رويکرد هدف از شرکت در اين انتخابات پيروزي است. طبعاً با توجه به اين هدف، اصلاح طلبان بايد روي کانديدايي سرمايه گذاري کنند که بيشترين شانس را دارد و از آراي بيشتري برخوردار است. البته اين حرف به معناي اين نيست که در اصلاحات کانديداهاي متنوع و متعدد نداشته باشيم.
 
احزاب و گروه هاي اصلاح طلب بايد از کانديداي مورد نظرشان حمايت و براي او تبليغ کنند ولي با توجه به اينکه هدف همه طيف هاي فکري اصلاح طلبي، تغيير وضعيت موجود است بايد با سازوکارهاي مشخصي که مورد توافق همه هست، از ميان کانديداهاي موجود يکي را انتخاب کنند. 

من معتقدم هنوز فرصت براي اجماع وجود دارد و دير نشده است. حالا با اين مقدمه به سوال شما جواب مي دهم. پاسخ سوال شما اين است که آن بخشي از اصلاح طلبان که از ميرحسين موسوي حمايت مي کنند، ميرحسين را واجد شخصيت پيروزي مي بينند. و آن بخش از اصلاح طلبان که از کروبي حمايت مي کنند، طبعاً نظرشان اين است که وي شانس پيروزي بيشتري نسبت به ساير کانديداهاي اصلاح طلب در انتخابات اخير دارد. 

به نظر من اصلاح طلبان هنوز فرصت دارند درباره يک کانديدا به نظر واحد برسند. تصور مي کنم اوايل خرداد وقت مناسبي براي اجماع ميان اصلاح طلبان است. ما بايد بر اساس ساز و کار معقول و منطقي و با استفاده از نظرسنجي که مورد اعتماد کانديداهاي اصلاح طلبي است، کانديداي اصلي اصلاح طلبي را مشخص کنيم. در اين حالت، کانديداهاي ديگر بايد به نفع وي از صحنه رقابت انتخاباتي کنار بروند.

-شما اوايل خرداد را براي اجماع اصلاح طلبان مناسب مي دانيد. فکر نمي کنيد دير باشد؟ به نظر شما اصولگرايان با سنگ اندازي هايشان اجازه اجماع ميان اصلاح طلبان را در مدت دو هفته مانده به انتخابات مي دهند؟
اساساً تنوع و تکثر در اصلاح طلبان باعث شده ما فضاي سياسي کشور را در دست بگيريم. در حال حاضر، در هر محفلي که بحث انتخابات وجود دارد، بحث درباره کانديداهاي اصلاح طلب است. اين امر باعث شده جامعه فرصتي را براي آشنايي با ديدگاه ها و مزيت ها و معايب کانديداهاي اصلاح طلب پيدا کند. من معتقدم روزهاي اول خردادماه براي اجماع دير نيست. 

کانديداها تا آن زمان به طرح ديدگاه هاي خودشان و نقد عملکرد حاکم مي پردازند و اول خرداد پس از تعيين کانديداي نهايي اصلاح طلبان، احزاب و گروه ها موظف هستند پشت سر کانديداي نهايي حرکت کنند. من فکر نمي کنم دير باشد. البته در آن زمان، ما دست رو دست نمي گذاريم و اجازه نخواهيم داد جناح رقيب با استفاده از ترفندهايش مانع از اجماع شود.

-آيا امکان تحقق شعارهاي ميرحسين وجود دارد؟
ما بايد درک درستي از صحبت هاي ايشان داشته باشيم. تمام صحبت هاي وي شعار و وعده نيست بلکه اکثر صحبت هاي وي مربوط به بيان ديدگاه هاي ايشان درباره مسائل مختلف است. نسل سوم و چهارم انقلاب شناختي از ايشان ندارند. وي ديرهنگام وارد رقابت هاي انتخاباتي شده است. 

بنابراين ميرحسين ناگزير است ديدگاه هايش را درباره مسائلي که مورد توجه جامعه است، مطرح کند. جامعه ما مخصوصاً نسل جوان، پيش از آنکه درباره برنامه کانديداها سوال داشته باشد، به منش و هويت فکري کانديدا اهميت مي دهد. ميرحسين موسوي سعي کرده برنامه ها و شعارهاي انتخاباتي اش را هنگام بيان ديدگاه هايش مطرح کند. 

مثلاً ايشان در صحبت هايش گفته طرفدار تلويزيون خصوصي است. طبعاً منظور وي اين نيست اگر به قدرت برسد صدا و سيما را خصوصي مي کند و انحصار دولتي را در اين زمينه پايان مي دهد زيرا طبق قانون اساسي انجام اين امر از اختيارات رئيس دولت نيست. اين گونه صحبت ها را بايد جزء ديدگاه هاي ايشان به حساب آورد. ما بايد ميان ديدگاه ميرحسين و شعارهايش تفکيک قائل شويم و مواردي را که در حيطه اختيارات ميرحسين موسوي نيست جزء شعارهاي وي تلقي نکنيم. مثلاً جمع آوري گشت ارشاد جزء اختيارات رئيس جمهوري است زيرا به طور طبيعي و متعارف وزير کشور جانشين فرماندهي نيروي انتظامي است و مي تواند گشت هاي ارشاد را جمع آوري کند. بنابراين دادن چنين وعده يي منطقي و قابل اجرا است و اين گفته ها را مي توان جزء شعارهاي وي محسوب کرد.

-آيا افرادي که در ستاد ميرحسين موسوي در حال فعاليت هستند توانايي اجراي برنامه هاي ايشان را در صورت پيروزي دارند؟
قبل از پاسخ به اين سوال، بايد به اين سوال جواب دهيم که آيا مي توان از ترکيب ستاد انتخاباتي ميرحسين به کادر اجرايي و همکاران وي در هيات دولت در صورت پيروزي پي برد؟ نمي خواهم بگويم هيچ يک از افراد حاضر در ستاد انتخاباتي ميرحسين در هيات دولت احتمالي ايشان حضور ندارند بلکه منظور من اين است لزوماً نمي توان از افراد حاضر در ستاد انتخاباتي ايشان، به همکاران وي در هيات دولت احتمالي پي برد. به نظر من اين نتيجه گيري دقيقي نيست. من نمي توانم درباره کادر اجرايي ايشان اظهارنظر کنم زيرا نمي دانم ميرحسين در صورت پيروزي از چه افرادي براي هيات دولتش دعوت خواهد کرد. بنابراين اظهارنظر درباره توانايي افرادي که نمي شناسم کار عبث و بي موردي است. مثلاً هيات دولت خاتمي، لزوماً از کساني نبودند که در ستاد انتخاباتي ايشان فعاليت مي کردند. برخي افراد هيات دولت خاتمي، فعاليتي در ستاد انتخاباتي ايشان نداشتند.

-ارزيابي شما از فعاليت ستاد ميرحسين موسوي چيست؟
اکثر اعضاي ستاد ميرحسين موسوي تجربه کافي در تبليغات انتخاباتي ندارند و در اين زمينه در دوره هاي گذشته فعال نبودند. آنها از تجربه کافي برخوردار نيستند. البته برخي از آنها در اين زمينه کاملاً باتجربه عمل مي کنند.

-نقطه ضعف و قوت عملکرد ستاد ميرحسين را در چه مي دانيد؟
اگر ما نقدي بر عملکرد ستاد آقاي ميرحسين موسوي و کروبي داشته باشيم با خودشان مطرح مي کنيم و آنها را رسانه يي نمي کنيم. سوال قبلي تان را نبايد جواب مي دادم. (باخنده)

-اشکال نداره. از اين بحث خارج مي شويم. به نظر شما آيا آقاي ميرحسين موسوي توانايي به صحنه آوردن آراي خاموش را دارد؟
آقاي خاتمي ظرفيت فوق العاده يي در به صحنه آوردن آراي خاموش داشتند. فکر مي کنم هيچ يک از کانديداهاي مطرح براي حضور در انتخابات رياست جمهوري چنين ظرفيتي را ندارند. اما اين مساله به اين معنا نيست که نبايد در اين زمينه هيچ گونه کاري انجام داد. کروبي و ميرحسين موسوي به طور نسبي، ويژگي هايي را در به صحنه آوردن آراي خاموش دارند.
 
من معتقدم اين دو کانديدا با توجه به شعارهايي که مطرح کردند، به طور نسبي مي توانند در قانع کردن بخشي از آراي خاموش براي حضور در پاي صندوق هاي راي موفق عمل کنند. بايد اين را در نظر داشته باشيم که آراي خاموش، داراي ديدگاه و نگرش يکساني نيستند. ما شرکت نکردن بخشي از جامعه را در انتخابات، آراي خاموش مي ناميم، در صورتي که اين گروه، به هيچ عنوان شبيه يکديگر نيستند. برخي از اين افراد دغدغه شخصي و فردي دارند که آن را، بر دغدغه هاي عمومي ترجيح مي دهند. برخي ديگر، که رابطه نزديکي با انقلاب و امام دارند، به خاطر نابساماني هاي اخير دچار سرخوردگي شده اند. اين افراد از يک جنس نيستند و هر کدام دلايل خاصي را براي عدم شرکت در انتخابات دارند. تصور مردم عامه اين است که قشر مرفه و بالاشهرنشين ها، به خاطر برخي از علايق و سلايق فردي در انتخابات شرکت نمي کنند و از آنها به عنوان آراي خاموش نام مي برند. 

در صورتي که واقعيت چيز ديگري است، و افرادي که در انتخابات شرکت نمي کنند الزاماً از قشر مرفه جامعه نيستند. من معتقدم هر کدام از دو کانديداي مطرح اصلاحات، توانايي جلب رضايت برخي از آراي خاموش را براي شرکت در انتخابات دارند. به نظر من، با توجه به تحرکات تبليغاتي که ظرف دو هفته اخير از آقاي موسوي ديديم، وي نسبت به ساير کانديداها ظرفيت قابل توجهي در اين زمينه دارد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین