به موازات مرزهای مشترک با افغانستان از جنوب شرق تا خراسان، کودکانی متولد می شوند که هیچگاه فرصت تلاقی با هویت قانونی خود را پیدا نمی کنند و میراث دار آوارگی پدران خود هستند.
به گزارش مهر، مردم افغانستان بیش از ۳۰ سال است که آوارگی و مهاجرت را به عنوان راه گریز از مشکلات کشور خود انتخاب کرده اند و به رغم اینکه با سقوط حکومت طالبان بسیاری بر این باور بودند که دیگر مهاجرتی از افغانستان رخ نخواهد داد اما نبود امنیت، فقر و بیکاری نتوانست از موج مهاجرت ها بکاهد.
قاچاق انسان، سوانح رانندگی، ناامنی، قاچاق سوخت و مواد مخدر و تولد کودکانی که هنوز پس از ۳۰ سال هویتی برای زندگی ندارند همگی از پیامدهای نامیمون ورود غیر مجاز اتباع بیگانه از مرزهای شرقی کشور است.
با وجود اینکه جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط طالبان و بازگشت نظام قانونمند در این کشور طرح های متعددی را برای ساماندهی و بسترهای لازم برای بازگشت پناهندگان افغانی فراهم کرد و حتی مجبور به حاشور زدن برخی از استان های کشور به عنوان منطقه ممنوعه شد اما پناهجویان را از قمار زندگی برای عبور از مسیرهای ممنوع به هر طریق ممکن به منظور بهره مندی از امنیت در ایران منصرف نکرد.
حضور اتباع بیگانه غیرمجاز و ازدواج با بانوان ایرانی تنها یکی از صدها مشکلی است که نه تنها با بازگرداندن اتباع بیگانه حل نشده بلکه با گذشت هر سال بر این کلاف سردرگمی و بی هویتی کودکان متولد شده گره ای کورتر می زند.
شناسنامه به عنوان تنها مدرک شناسایی هر فرد که بر زنده بودن یا حق قانونی فرد دلالت دارد اما برای بسیاری از کودکان سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی به دلیل ازدواج های غیر قانونی و با اتباع بیگانه به رویا تبدیل شده است.
در حال حاضر به گفته نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ نفر در سیستان و بلوچستان فاقد شناسنامه هستند و حتی با گذشت ۵۰ سال از عمر خود و داشتن زن و بچه ونوه اما مدرکی دال بر ایرانی بودن خود ندارند و این آمار بنا بر گفته مدیر کل امور اتباع خراسان رضوی به بیش از ۲۲ هزار نفر می رسد.
بسیاری از پناهجویان کشور افغانستان و عراق که به واسطه رافت اسلامی در طی سالیان گذشته توسط جمهوری اسلامی از تمامی حقوق شهروندی و بدون پرداخت هر گونه عوارض و یا مالیاتی بهره برده اند حال با بازگشت به وطن کودکانی به ارث گذاشته اند که هم چون پدر میراث دار آوارگی و بی هویتی هستند.
«گلشهر» مشتی از خرواربرای بازخوانی مشکلات اتباع بیگانه و میراث به جای مانده از آنها راه سختی برای پیمودن نیاز نیست و کافی است تا سری به انتهای خیابان طلاب و محله ای به نام گلشهر بزنید، محله ای که به کابلستان نیز در بیت اهالی شهرت دارد.
فاطمه سنخاستی مادر دو دختر ۸ ساله از جمله ساکنان این محله است که سفره دلش را با آه بلندی باز می کند.
وی می گوید: «۱۲ ساله بودم که همسر مردی افغانی شدم، به خیالم قد نمیکشید که روزی مرد زندگی ام ترکم کند و فرزندانم به درد بی هویتی مبتلا شوند. ازدواجمان غیرقانونی بود، نه گذرنامهای داشت و نه هیچ چیز دیگر و تنها دلم را به عشق خوش کردم و در آن زمان هویت و ملیت برایم معنایی نداشت و هنگامی که همسرم مرا رها کرد و به افغانستان بازگشت تازه متوجه شدم که اینده فرزندانم را به هیچ پاک کردم اما دیگر کار از کار گذشته است»
در این محله سرت را که بچرخانی میرسی به خانههای زیادی که حرف دل صاحبخانه آن را میشود در چشم کودکان معصومش دید، کودکانی که هنوز برایشان غریب است که چرا فارسی حرف میزنند و حتی لهجه های آنها به غلظت بسیاری از مشهدی ها است اما هویتی ندارند.
در این محله از مدرسه رفتن که خبری نیست هیچ بلکه حقوق شهروندی نیز معنایی ندارد و بیشناسنامههای زیادی در گلشهر نفس میکشند که بی هویتی نفسشان را بریده است.
۲۲ هزار کودک بی هویت ارمغان ازدواج های غیر قانونیمدیر کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری خراسان رضوی در این رابطه گفت: ازدواجهای غیرثبتی و موقت با اتباع بیگانه دردسرساز است و بسیاری از بانوان را با مشکلاتی مواجه کرده است که وجود ۲۲ هزار کودک فاقد شناسنامه در خراسان رضوی از همین دست مشکلات است.
محمد عجمی در گفتگو با مهر اظهار داشت: در حال حاضر بر اساس سرشماری انجام پذیرفته ۲۲ هزار کودک حاصل ازدواج غیرقانونی ۷ هزار بانوی خراسانی با اتباع بیگانه هستند.
وی افزود: بانوان ایرانی باید در صورتی با مرد خارجی ازدواج کنند که آن مرد دارای گذرنامه و اقامت رسمی باشد اما در شرایطی که مرد خارجی دارای گذرنامه نیست این ازدواج غیرقانونی بوده و بیتردید این مسئله پیامدها و تبعات اجتماعی به دنبال دارد که مهمترین شکل آن تولد کودکانی بی نام و نشان است.
وی بیان کرد: با این وجود فرزندانی که ازدواج والدینشان به ثبت رسیده میتوانند با گذرنامه یا کارت اداره اتباع به مدرسه بروند ولی آنچه مسلم بوده این است که آنها تا سن ۱۸ سالگی فاقد شناسنامه خواهند بود.
مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی افزود: ازدواجهای غیرقانونی با اتباع خارجی بزرگترین ضربه را به پیکره اجتماع وارد میکند زیرا به علت نداشتن مدارک قانونی و مدارک شناسایی حتی زنان نیز در صورت جدایی و اختلاف به حق و حقوق واقعی خود نمیرسند.
وی با اشاره به خطراتی که کودکان فاقد هویت در استان را تهدید می کند ادامه داد: این کودکان معمولا به علت نداشتن هویت از همان سنین کودکی به کار و تکدی گری می پردازند و گاه در سنین نوجوانی مورد سوء استفاه باندهای قاچاق قرار گرفته و به زندان می افتند.
وی افزود: در حال حاضر تعداد ۶۰ هزار دانش آموز و دو هزار و ۷۰۰ دانشجو از فرزندان پناهندگان و اتباع بیگانه در مدارس و دانشگاه های خراسان رضوی مشغول تحصیل هستند و از شرایط برابر با دانش آموزان و دانشجویان این استان در دسترسی به خدمات، امکانات و مفاد آموزشی برخوردار می باشند.
خراسان رضوی دومین مقام مهاجر پذیری را داردوی گفت: خراسان رضوی با ۱۵۰ هزار مهاجر خارجی از کشورهای افغانستان، عراق، پاکستان و هند بعد از تهران مقام دوم مهاجرپذیری را در ایران به خود اختصاص داده است.
عجمی بیان داشت: استان خراسان رضوی به دليل دارا بودن موقعيت جغرافيايي و همجواري با كشور افغانستان اولين محل اسكان آوارگان افغاني قرار گرفت و درخلال سال هاي الی ۱۳۵۸ الی ۱۳۶۰ جمعيتي قريب به ۵ میلیون نفر به صورت گروهی به كشور و به تبع آن به استان خراسان وارد شدند كه اين آمار پس از خروج شوروي و متعاقب آن شكل گيری پديده طالبان و تشديد ناآرامی ها و ماندگاري حدود يك ميليون نفر مهاجر مجاز و دو نیم میلیون نفر مهاجر غيرمجاز در كشور گرديد.
وی اذعان داشت: از طرفي همزمان با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ایران جمعيتي ديگر از آوارگان عراقي نيز در اثر بروز جنگ و ناآرامي و مخالفت با رژيم بعث عراق مجبور به ترك موطن خود شده كه بسياري از آنها به دليل تعلقات ديني و اعتقادي و مراودات اجتماعي و فرهنگي با شهروندان ايراني در استان خراسان رضوي به ويژه شهر مقدس مشهد و ساير شهرستانهاي استان از جمله نيشابور اسكان يافتند و بسياري از آنها با بانوان ايراني ازدواج و تشكيل خانواده داده اند.
فرصتی برابر برای تحصیلبا وجود اینکه بسیاری از رسانه های بیگانه بر طبل حقوق بشر کوبیده و سعی دارند تا جمهوری اسلامی ایران را در بحث حقوق پناهندگان ناقض قانون نشان دهند اما به گفته معاون اجرایی اداره کل امور اتباع و مهاجرین وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران برای تحصیل دانش آموزان اتباع بیگانه سالانه متحمل ۵ هزار میلیارد ریال می شود.
عباس نصرالهی در گفتگو با مهر بیان داشت: در سطح ایران ۳۳۰ هزار دانش آموز تبعه بیگانه و مهاجر خارجی مشغول تحصیل هستند که حداقل هزینه تحصیلی برای هر دانش آموز در یک سال معادل ۱۳ میلیون ریال است که این رقم با احتساب ۱۲ سال تحصیل هزینه ای بالغ بر ۶۰ هزار میلیارد ریال به دولت ایران تحمیل می کند.
معاون اجرایی اداره کل امور اتباع و مهاجرین وزارت کشور افزود: خدمات رسانی جمهوری اسلامی ایران به دانش آموزان پناهنده و تبعه بیگانه بسیار پرهزینه و گسترده است اما ملت ایران در راستای ارج نهادن به کلام بنیانگذار انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب زمینه تحصیل فرزندان اتباع بیگانه و مهاجرین افغان را در کشور خود فراهم کرده تا به این امید که آنها با کسب علم افغانستان را بسازند.
دولت ایران سنگ بنای حمایت از پناهندگاننماینده کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان که در ۲۹ دی ماه سال جاری به منظور افتتاح مدرسه مولوی ویژه دانش آموزان اتباع بیگانه به منطقه تبادکان در مشهد مقدس سفر کرده بود با اشاره به عملکرد ایران در حوزه خدمات دهی و فراهم کردن امکانات برای پناهندگان از جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور تحقق صلح و دوستی یاد کرد.
«سیوانکا داناپالا» در این سفر در جمع خبرنگاران اظهار داشت: در تمامی فرصت ها از قبیل کنفرانس های بین المللی از دولت ایران به عنوان سنگ بنای حمایت از پناهندگان به ویژه در بحث آموزش یاد کردم.
نماینده کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان تاکید کرد: همه می دانند که راه حل اصلی پناهندگان افغانی در بازگشت به کشور خودشان است لذا باید اقدامات و زیرساخت های لازم جهت بازگشت این افراد فراهم شود.
سیکل معیوبعدم بازگشت بسیاری از مهاجران و اصرار بر زندگی به عنوان شهروندان قاچاقی بسیاری از این افراد را به دلیل اینکه مدرکی برای اثبات ایرانی بودن ندارند بر آن داشته تا از محل سکونت خویش در روستاهای استان خارج نشوند زیرا خروج آنها و دستگیری توسط نیروهای انتظامی بدون شک آنها را با دردسر جدی مواجه می کند.
این افراد که از داشتن یارانه، بیمه و هر گونه حق و حقوقی بازمانده و دستشان کوتاه است کودکانی همچون سرنوشت خویش به دنیا می آورند تا این سیکل معیوب بر مدار تکرار در استان های شرقی کشور باقی بماند.
کودکانی که به دلایل عمده نظیر فقر فرهنگی، فقر اقتصادی و نداشتن اسناد هویتی از تحصیل بازمانده اند و چون نمی توانند از امکانات رسمی کشور بهره مند شوند ناچار تن به کار داده اند و امروزه کودکان کار نام و نشان گرفته اند.
ازدواج شرعی اما غیرقانونی با اتباع بیگانه و کوتاهی زوجین در ثبت سند ازدواج موجب شده تا امروزه هزاران نفر از افرادی که در محدوده جغرافیایی ایران اسلامی زندگی می کنند از حقوق ابتدایی شهروندی خود محروم بمانند، افراد بلاتکلیفی که درباره هویت ایرانی یا غیرایرانی شان گفته ها و ناگفته های بسیاری وجود دارد.