در دنیای کنونی، نفت علاوه برارزش مالی، قدرت نیز همراه دارد، بنابراین میتوان خاورمیانه را منطقهای استراتژیک با قدرتی خاص دانست که حداقل در قرن بیستم جهان را به خود وابسته کرده است اما حدود یکدهه است که کارشناسان آمریکایی از مخازن نفتی سخن میگویند که این کشور را بينیاز از خرید طلای سیاه میکند، «نفت شیل» که روزگاری یک داستان و افسانه تصور میشد، اکنون هر روز واقعیتر میشود. نقطه حساس ماجرا از زمانی آغاز میشود که شرکتهای آمریکایی تصمیم به استخراج این نفت گرفتند. اخبار مربوط به تولید نفت و گاز شیل، آمریکا و اروپا را به رهایی از خاورمیانه امیدوار کرد و علاوه بر آن سرمایههای کلانی در این زمینه صرف شد.
این ماجرا تا حدی پیش رفت که در بحران نفتی اخیر یکی از فرضیات آن است که عربستان برای جلوگیری از قدرت گرفتن نفت و گاز شیل آمریکا سعی دارد بهای نفت را پایین نگه دارد تا شرکتهای آمریکایی را از تولید منصرف کند. حتی این فرضیه هم به نوعی نفت و گاز شیل را بزرگنمایی میکند اما آنچه درواقع اتفاق میافتد شاید با اخبار متناقض باشد. باوجودی که آمریکا طی سالهای اخیر تولید نفت شیل خود را افزایش داده است ولی گزارشها نشان میدهد که پشتپرده این نفت، تخریب محیطزیست و هزینههای کلان است که وقتی با برآوردهای نادرست سرمایهگذاران این بخش مخلوط میشود چهره دیگری از نفت شیل را نشان میدهد.
سنگ سوزان در همه جای جهانواژه نفت شیل (Oil shale) در کل به هرگونه سنگ یا صخره رسوبی گفته میشود که در اصل حاوی ماده جامد زغالسنگ است که به نام کروژن (kerogen) نیز شناخته میشود. هنگام داغ شدن از این سنگها نوعی نفت مایع جاری میشود. این نوع نفت میلیونها سال قبل از گلولای بستر دریاچهها بهوجود آمده است که طی بازههای زمانی بلندمدت، گرما و فشار زیاد به موادی مشابه نفت تبدیل شدهاند.
نفت شیل اصولا نیازی به فرآوری اضافی ندارد و اغلب به نام «سنگ سوزان» مشهور است.سنگ سوزان در نقاط مختلفی از جهان از جمله ایران نیز وجود دارد اما به گفته کارشناسان بزرگترین ذخایر آن در آمریکا و در منطقه Green River Formation قرار دارد که بخشهایی از ایالتهای کلورادو، یوتا و وایومینگ را دربر میگیرد. براساس تخمین برخی از موسسات آمریکایی که چندان با واقعیت همخوانی ندارد، میزان ذخایر موجود در این مناطق بین ١,٢ تا ١.٨هزار میلیارد بشکه متغیر است، اما برخی دیگر آن را حدود ٨٠٠میلیارد بشکه نفت قابل برداشت میدانند که حتی این میزان هم بیشتر از ذخایر تثبیت شده عربستان است. تقاضای کنونی در آمریکا برای محصولات نفتی حدود ٢٠میلیون بشکه در روز است. اگر نفت شیل بتواند یکچهارم این نیاز را تأمین کند، این ذخایر در آمریکا بیش از ٤٠٠سال عمر خواهد کرد. بیش از ٧٠درصد زمینهای حاوی نفت شیل در منطقه Green River Formation به دولت فدرال تعلق دارند، بنابراین دولت آمریکا بهطور مستقیم به دسترسی بخشهایی که ذخایر انرژی زیادی دارند نظارت میکند.
نفت شیل دشمن محیطزیستهرچند به نظر میرسد نفت شیل مزایای فراوانی دارد و از وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه میکاهد، اما چندان هم بيدردسر نیست. اطلاعات نشان میدهد استخراج نفت شیل تأثیری منفی روی هوا، آب و زمین اطراف پروژهها دارد. فرآیند تقطیر این نوع نفت، گازهای آلایندهای از جمله دیاکسید سولفور، سرب و اکسیدهای نیتروژن را در هوا منتشر میکند. تحلیل کنونی موسسه تحقیقاتی آمریکایی BLM نشان میدهد پروژههای تحقیقاتی کنونی نفت شیل میزان مه را برای چند هفته در سال میافزایند. سازمان NRDC (هیأت حمایت از منابع طبیعی) اشاره میکند انتشار گازهای گلخانهای ناشی از استخراج نفت شیل دو برابر نفت خام طبیعی است. بهطوری که تولید صدهزار بشکه نفت شیل در روز ١٠میلیون تن گازهای گلخانهای منتشر میکند.
براساس گزارش BLM برای استخراج و تقطیر هر بشکه نفت شیل به ٢,١ تا ٥.٢ بشکه آب نیاز است. چنین حجم آبی شدت جریان سالانه رودخانه سفید کلورادو را ٨.٢درصد میکاهد. رسوباتی که از فرآیند استخراج نیز بهجا میماند بستر آبهای حوضچه «گرین ریور» را تهدید میکند. NRDC اشاره میکند که زیرساخت مورد نیاز برای تولید و توسعه نفت شیل به چشمانداز مناطق محلی نیز ضربه میزند. علاوه بر تأثیرات زیستمحیطی نفت شیل، انرژی وسیعی برای تولید نفت شیل نیاز است. براساس تخمینهای این سازمان تولید صدهزار بشکه نفت به ١٢هزار مگاوات برق (معادل تولید نیروگاه برقی برای خدمترسانی به شهری با ٥٠٠هزار نفر جمعیت) نیاز دارد.
این در حالی است که طرفداران تولید این نوع نفت اعلام کردهاند هدفشان تولید روزانه یکمیلیون بشکه نفت در روز است.اما این یک وجه ماجراست. تولید یک بشکه نفت شیل در صورتی موفقیتآمیز است که هزینه آن در هر منطقه تولیدی پایینتر از قیمت نفت خام یا جایگزینهای آن باشد. وزارت انرژی آمریکا در سال ٢٠١٢ تخمین میزد که فرآوری اینگونه نفت در صورتی موفقیتآمیز است که بهای نفت بالای ٥٤دلار به ازای هر بشکه باشد اما سازمان جهانی انرژی براساس پروژههای پایلوت انجام شده تخمین زد هزینههای عملیاتی آن مشابه هزینههای نفت شنی کانادا باشد. یعنی تولید آن در صورتی از لحاظ اقتصادی بهصرفه است که قیمت هر بشکه نفتخام بالای ٦٠دلار باشد. البته این رقم به هزینههای اضافی نمیپردازد. براساس سیاستهای جدیدی که در برنامه «چشمانداز انرژی جهان ٢٠١٠» برنامهریزی شده است، به ازای هر تن دیاکسیدکربنی که منتشر میشود، شرکت تولیدکننده باید ٥٠دلار بپردازد، به این ترتیب تا سال ٢٠٣٥ میلادی هزینه تولید هر بشکه نفت شیل ٧.٥٠ دلار افزایش خواهد یافت.
شرکتهای نفتی به توهم شیل دامن میزننداختلاف زیادی که میان گزارشهای آماری درخصوص ذخایر نفت شیل در آمریکا دیده میشود، گواه این است که سرمایهگذاران در این مناطق تنها برای جلب سرمایه و ترغیب مردم برای سرمایهگذاری بیشتر اعلام میکنند. در ماه آوریل ٢٠١٤ سازمان اطلاعات انرژی آمریکا تخمین جدیدی از ذخایر نفت شیل این کشور منتشر کرد. مقامات این سازمان در ماه آوریل (یک ماه قبل از انتشار آمار) برای روزنامه لسآنجلس تایمز فاش کردند که تخمینهای پیشین از ذخایر قابل برداشت نفت در ایالت کالیفرنیا (حدود ١٥,٤میلیارد بشکه) بسیار بالاتر از حد واقعی است. آنها اعلام کردند تخمینها نشان میدهد ذخایر نفت شیل مخزن «مونتری» در ایالت کالیفرنیا ٩٦درصد کمتر و حدود ٦٠٠میلیون بشکه نفت دارد.
این در حالی است که لابیگران صنعت نفت مدت مدیدی ذخایر نفت این مخزن را برای صنعت تولید نفت و گاز آمریکا کلیدی میدانستند. قبل از این تاریخ پیشبینی میشد مخزن مونتری دوبرابر منطقه «باکن» در داکوتایشمالی و ٥ برابر منطقه «ایگل فورد» در جنوب تگزاس باشد و تا ٢٠٢٠میلادی ٢,٨میلیون شغل خلق کند و همزمان سالانه عایدی مالیات دولت را ٢٤.٦میلیارد دلار بیفزاید.
به نوشته لسآنجلس تایمز چنین پیشبینیهایی میان شرکتهای نفتی نوعی فضای گمانهزنی ایجاد کرد. تحقیق اصلی سازمان انرژی آمریکا برای وزارت انرژی آمریکا که در سال ٢٠١١ منتشر شد، نشان داد که این مخزن ٦٤درصد کل ذخایر نفت شیل در آمریکا را در خود جای داده است. بررسی دوباره سازمان انرژی از میزان ذخایر براساس تحلیلی از بازده واقعی چاههایی بود که تکنیکهای جدید استخراج در آنها به کار رفته بود. اما این پایان خبرهای بد نبود. تحقیقات جدید در آوریل ٢٠١٤ نشان داد نشت گاز متان ناشی از عملیاتهای شکست هیدرولیکی سه برابر بیش از مقدار پیشبینی شده است، بنابراین سازمان حمایت محیطزیست آمریکا بهطور چشمگیری از انتشار گازهای متان ناشی از استخراج نفت شیل (١٠٠ تا١٠٠٠ برابر بیشتر) چشمپوشی میکند.
این تنها یکی از برآوردهای اشتباه درباره حجم نفت شیل آمریکا بود. در ماه اکتبر «لی تیلمان» مدیر ارشد شرکت «ماراتن اویل» به سرمایهگذاران اعلام کرد این شرکت مخزنی با ذخیره ٤,٣میلیارد بشکهای در اختیار دارد اما این رقم ٥.٥ بالاتر از رقم ذخایر ثبت شده شرکت ماراتن توسط قانونگذاران فدرال بود.
چنین اختلافاتی در صنعت شیل آمریکا به وفور دیده میشود. استخراجکنندگان ارقام بزرگتری را در پیشبینیهای خود به سرمایهگذاران اعلام میکنند و همزمان به قانونگذاران فشار میآورند تا ممنوعیت ٣٩ساله برصادرات نفت خام را لغو کنند تا به این ترتیب بتوانند درآمد خود را بیفزایند.
براساس آمار خبرگزاری بلومبرگ ٦٢ شرکت از ٧٣ شرکت استخراجکننده نفت شیل آمریکا در گزارشهای مربوط به کمیته ذخایر و ارز تخمینی بالاتر از ذخایر واقعی خود را اعلام کردهاند. بهعنوان مثال شرکت( Pioneer Natural Resources (PXD ذخایر خود را ١٣ برابر بالاتر و شرکت Goodrich Petroleum نیز ذخایرش را ١٩ برابر بیشتر از میزان واقعی اعلام کردهاند. اما مورد جالب میان این شرکتها، Rice Energy بود که تخمینی که به عموم اعلام کرده بود ٢٧برابر بالاتر از حد واقعی بود، البته در چنین حالتی شرکتها در معرض دعوای قضایی قرار دارند.
اما سرمایهگذاران باتجربه دلیل اختلاف این دو رقم را میدانند. «اسکات شفیلد» مدیرعامل و مدیرارشد شرکت پایونیر در تگزاس میگوید: سهامداران دلیل این موضوع را درک میکنند. شرکت ٩٥درصد سهامداران را کنترل می کند. اکنون مردم آمریکا به صندوقهای سرمایه متقابل رو آوردهاند تا بتوانند از سرمایههایشان سود بیشتری ببرند. از سوی دیگر این روند نشان میدهد آنها به شرکتها اعتماد دارند.
سرمایهگذاران ١٦,٣میلیارد دلار در ٧ماهه نخست سالجاری میلادی به صندوقهای سرمایهگذاری متقابل واریز کردهاند. صندوقهای ارزی مبادله شده نیز روی شرکتهای انرژی از جمله استخراجکنندگانی تمرکز میکنند که با تزریق مایعی میان صخرهها کمک میکنند نفت و گاز بیشتری جریان یابد. «هایدی هیت کامپ» سناتور دموکرات ایالت داکوتایشمالی در پانزدهم سپتامبر سالجاری به خبرنگار شبکه CNBC گفته است: اگر به این شرکتها اجازه صادرات ندهیم، آنها بالاخره در جای دیگری سرمایهگذاری میکنند که بتوانند آن نفت را در بازار بفروشند. به این ترتیب رشد صنعت و بازگشت سرمایه به دلار در آمریکا کاهش مییابد. براساس اطلاعات بلومبرگ چنین مواردی را منابع احتمالی مینامند. در اطلاعاتی که برای عموم مردم عرضه میشود، تخمینهای تأیید نشده شامل چاههایی میشوند که فقط سرمایه در آنها به هدر میرود، حوزههایی که هیچگاه از آنها استخراج نمیشود و پروژههایی که احتمال موفقیتشان تنها ١٠درصد است. نتیجه تمام این موارد تخمینهایی میشود که باور «خودکفایی انرژی آمریکا» روی آن بنا نهاده شده است.