تا به حال دیده بودید به گلهای آهکی یک غار آب بدهند تا رشد کنند؟ غارها هم مانند گلها به توجه، مهربانی و آب نیاز دارند! این جمله رییس انجمن غارشناسان ایران است که در حین پاکسازی غار نخجیر به مناسبت روز «غار پاک» بطری آب بزرگی را به سختی از میان دالانها بیرون میکشد و با آب درون بطری، یکی از غار نهشتهها را سیراب میکند.
غار نخجیر در پنج کیلومتری شهرستان دلیجان آرام گرفته است؛ غاری سه طبقه که گذرگاه طبقه دوم آن گردشگری شده و تا طول 1200 متری آن به شکل غیراصولی کفسازی شده است.
این غار که به روایتی 70 میلیون سال از عمرش میگذرد، در سال 1368 کشف شد که بعد از گذشت 13 سال از کشفاش تصمیم میگیرند آن را گردشگری کنند و با انفجاری دهانه آن را وسعت دادند و سکوتش را شکستند و از همان روز به بعد مرگ را بر آن آسان کردند!
تغییر اقلیم در نخجیر به خاطر حفر تونل! در سالهای بعد برای دسترسی گردشگران تصمیم گرفتند دهانهای در انتهای غار ایجاد کنند تا هنگامی که آنها از یک دهانه وارد غار میشوند، از دهانهای دیگر خارج شوند؛ این اقدام غیرکارشناسانه با اعتراض بسیاری از غارنوردان، دوستداران طبیعت و محیطزیست همراه شد که سرانجام بعد از تغییرات بوجود آمده در اقلیم نخجیر و مرگ بخشهایی از آن جلوی عملیات عمرانی برای پیشروی گرفته شد، اما صدماتی که به این موجود زیبا و جاندار وارد شد دیگر جبران نشد.
«فاطمه سبکخیز،» استاد دانشگاه ژئومورفولوژی استان اصفهان در بحث آسیبشناسی ژئوتوریسم غارها با نگاهی به غار نخجیر میگوید: در این غار رینستون، دراپری (پرده مانندها)، فلوستون، پاپ کورنها یا همان نخودی شکلهای بسیاری دیده میشود. سال 1378 ابتدای زمانی که تونلی به عمق 400 متر در حال احداث بود و هنوز به شکل کامل انجام نشده بود، از این غار دیدن کردم، بسیار شگفتزده شدم، چون غار کاملا پویا، زنده و بسیار زیبا بود.
او ادامه میدهد: در همان سال و در طول مسیر، مکانهایی نیز برای ساخت کافیشاپ تعبییه شده بود که الحمدالله شکل نگرفت. هنگامی که این تونل ایجاد شد، دوباره از این غار دیدن کردم، حدود 5 متری غار با کورانی از هوای سرد مواجه شدم که نتیجه حفر تونل بود و این باد موجب خشک شدن بخشهایی از آب موجود در غار میشد که بعد از آن دیگر تشکیل پاپ کورنها را ندیدم و تا یک هفته افسرده بودم.
این کارشناس میافزاید: از آن پس غار را مُرده دیدم، چون با ایجاد این تونل اقلیم غار عوض شد؛ البته بعد از مدتی که در تونل ایجاد شده بسته شد، حال غار کمی بهتر شد.
بریدن سنگ نهشتهها سبکخیز همچنین اظهار میکند: برخی افراد یادگاریهایی به روی دیوارههای غار نوشتند که برای پاک کردن آن اسپریها و رنگهای سفید استفاده کردهاند که کار غیر اصولی است و از رشد غار نهشتهها جلوگیری میکند. از طرفی برای آنکه سر بازدیدکنندگان به «استالاکتیتها» (رسوبات آهکی که از سقف غار آویزان میشوند) نخورد، به شکل غیرحرفهای آن را برش زدهاند که انجام چنین کاری از دست گردشگران برنمیآید.
او اضافه میکند: در هیچ کجای دنیا نمیآیند برای نهایت 20 گردشگر با نورافکنهای بزرگ که گرمای بسیاری ایجاد میکند، مسیر یک غار را روشن کنند؛ بلکه از کلاه ایمنی که چراغ سر دارد استفاده میکنند تا هم در مصرف برق صرفهجویی شود و هم به غار آسیب نرسد. اما گرمای نورافکنهایی که در این غار نصب شده به غارنهشتهها آسیب میرساند و شرایط رشد باکتریها و قارچها را فراهم میکند.
درگیری به خاطر اجازه نداشتن برای گرفتن عکس طبق مشاهدات، غار نخجیر در روز «غار پاک» پذیرای جمعیت بسیاری از گردشگران ناخوانده بود که بسیاری از آنها بدون راهنما از غار دیدن میکردند. گرچه آنهایی هم که با راهنما پا به درون غار میگذاشتند چندان به توصیهها گوش نمیکردند و علیرغم توصیههای آنان مبنی بر عکس نگرفتن، به محض اینکه راهنما رویش را برمیگرداند عکسشان را میگرفتند! در برخی از موارد هم نزدیک بود کار به درگیری منجر شود که در نهایت با سکوت راهنمایان ختم به خیر میشد. گرچه به گفته یکی از غارنوردان، نور یا فلشی که گرما نداشته باشد به غارنهشتهها آسیب نمیرساند.
هجوم گردشگران برای بازدید هزینه ورودی برای بازدید غار 5 هزار تومان است و معمولا هر 10 دقیقه، یک گروه 10 نفره از غار دیدن میکنند؛ اما در این روز به دلیل ازدیاد جمعیت، گردشگران برای اینکه هر چه زودتر داخل غار شوند، تحمل آنکه این زمان را صبر کنند نداشتند و آنهایی هم که به همراه خانوادههایشان آمده بودند با گروههایی بیش از این تعداد وارد غار میشدند، تا جایی که حتی گروه غارنوردان و دوستداران محیط زیست هم نمیتوانستند به خاطر شلوغی کار پاکسازی را انجام دهند.
تفاوت مدیریت در«نخجیر» با غار«جعیتا» در لبنان این در حالی است که در همین کشور لبنان که فاصله چندانی از ایران ندارد، غاری به نام «جعیتا» وجود دارد که جلوی ورودی غار کمدهایی گذاشتهاند که تمام وسایل گردشگران را میگیرند و کلید کمد را تحویل آنها میدهند، سراسر غار هم مجهز به دوربین مدار بسته است و به محض اینکه گردشگری به طور مخفیانه عکس بگیرد، حراست غار وارد عمل میشود و گردشگر را به بیرون هدایت میکند. بخشهایی از کف غار هم به وسیله شیشه محافظت میشود.
غارنوردی با کت و شلوار و کفش پاشنه بلند! کفسازی غیر اصولی نخجیر حرف تازهای نیست و به قول «فاطمه سبکخیز»، حتی آقایان هم میتوانند با کت و شلوار و بدون آنکه خاکی شوند از غار بازدید کنند. گرچه دیده میشد بسیاری از گردشگران خانم هم با کفشهای پاشنه بلند، غارنوردی را به جا آوردند!
گردشگران در طول بازدید از مسیر و در قسمتهایی که راه باریک میشد با گرفتن غارنهشتهها، به بسیاری از آنها آسیب میرساندند یا حتی از شکلگیری قندیل یا بلورها جلوگیری میکردند زیرا هیچ آگاهی نسبت به این میراث گرانبها نداشتند و کسی قبل از ورود آنها به غار توجیهشان نکرده بود. از طرفی راهنمایان هم بیشتر در نگرفتن عکس تذکر میدادند و در برابر لمس غارنهشتهها توسط بازدیدکنندگان سکوت میکردند.
انتخاب اسمهای کارتونی برای سنگ نهشتهها معرفی غیرعلمی غار نهشتهها از دیگر نکات قابل توجه است. در طول مسیر برخی از غارنهشتهها با تابلوهایی به نام «تمساح»، «بچه فیل»، «لاکپشت» یا «کرگدن» و ... معرفی شدهاند که نه تنها گردشگر ایرانی را با اطلاحات علمی غار آشنا نمیکند حتی ممکن است برای گردشگر خارجی هم ابهام ایجاد کند که این اصطلاح یعنی چه؟!
در طول مسیر نخجیر شکافهایی دیده میشود که در قسمتهایی خود غار آن را ترمیم کرده است، اما درباره به وجود آمدن این شکافها دو تعبیر وجود دارد، برخی از شکافها به شکل طبیعی و بر اثر فشار هوایی که از درزها وارد میشوند شکل میگیرند و برخی دیگر هم که حد فاصله 400 متری تونل ایجاد شدهاند به خاطر انفجاری که برای ایجاد تونل انجام شده، شکل گرفته است.
تخریب غارها با سر و صدا و دی اکسیدکربن البته سر و صدا نیز میتواند به ایجاد شکاف در غار دامن بزند. بسیاری از گردشگران که با بچههای کوچک وارد غار میشدند، بدون آنکه متوجه باشند سر و صدا چه آسیبهایی میتواند به آن وارد کند از جیغ فرزندانشان به وجد میآمدند و حتی در گاهی موارد خودشان هم با فریادشان فرزندانشان را همراهی میکردند! از اینها گذشته دی اکسید کربن حاصل از تنفس گردشگران برای حال غار اصلا خوب نیست.
در طول مسیر بازدید از غار، نخالههای حاصل از مصالح ساختمانی برای آمادهسازی دیده میشد، از لاشههای پراژکتورها گرفته تا کیسههای سیمان. به گفته یکی از غارنوردان، عملیات پاکسازی تا 400 متری اول از طول 1200 متری غار انجام شده و بیشتر زبالههای خارج شده را مصالح به کار رفته برای آمادهسازی غار به انگیزه گردشگری کردن تشکیل میداد، از برادههای آهن تا لولهها و کابلهای برق، کلاههای صنعتی و مواد پلاستیکی.
چه لزومی دارد همه از غارها بازدید کنند؟ گرچه اقدامات خوبی هم برای کمک به غار نخجیر صورت گرفته است؛ مثلا تالاری که به اسم «عروس» نامگذاری شده، بسته شد تا ورود گردشگران آسیب بیشتری به آن نرساند. از طرفی گردشگران نمیتوانند با خودشان کیف دستی یا خوراکی وارد کنند. اما آیا واقعا همه باید از غارها دیدن کنند؟ بهتر نیست تنها گردشگرانی که به این زیباییها علاقه دارند و اطلاعات کافی هم دارند از آن دیدن کنند؟ یا تنها آنهایی که علاقه دارند به همراه گروهای غارنورد و بعد از گذراندن دورهی آموزشی، دیدن این زیباییها را تجربه کنند؟
از طرفی میتوان در محوطه بیرونی غار برای گردشگران یک کلاس آموزشی چند دقیقهای گذاشت و آنها را با رفتن به چنین مکانهای طبیعی و از خطراتی که ممکن است برایشان رخ بدهد مطلع کنند، تا آنهایی که به اصطلاح برای تماشای غار آمدهاند بدون هیجان از جایی که به دیدنش آمدهاند یا به زیباییهای آن توجه کنند، برنامه برگشت به خانهشان را نچینند و حداقل متوجه باشند برای دیدن چه چیزی هزینه کردهاند و برای حفظ این میراث دل بسوزانند نه آنکه به دنبال آن باشند تا یکی از قندیلها را برای یادگاری با خود به خانه ببرند! زیرا حتی همان بلورهایی که روی زمین میافتند اگر آب به آنها برسد، رشد میکنند.
شاید برخی از ما هم با جمله یکی از کارشناسان غارنورد موافق باشیم که معتقد است، ای کاش تنها در روز«غار پاک» برای احترام به غارها هم که شده درهایشان را ببندیم تا طبیعت با خودش خلوتی داشته باشد. همانگونه که ما آدمها نیز در برخی مواقع نیاز داریم با خودمان خلوت کنیم.