فرارو، افشین داورپناه: تصور کنید در اثر حادثهای دچار سوختگی شدهاید و نیازمند فوریتهای پزشکی و درمانی سوختگی هستید؟ در شهرستان ۲۰۰ هزار نفره شما بیمارستانی مجهز به بخش سوختگی وجود ندارد! بدتر از آن اینکه تا شعاع دویست کیومتری شهر شما نیز هیچ مرکز درمانی یا بیمارستانی مجهز به بخش سوختگی نیست؟
این اتفاقی است که دو روز پیش در شهر «دهدشت»، برای دختری رخ داد که در یک سانحه سوختگی اسید، به شدت آسیب دیده بود؛ رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت در گفتگو با خبرگزاری آنا، درباره نحوه رسیدگی درمانی به این سانحه چنین گفته است:
«یک ساعت و نیم پس از انجام اقدامات اولیه اورژانسی بر روی بیمار به دلیل نبود بخش سوختگی، شدت جراحات وارده و نبود بخش جراحی پلاستیک در بیمارستان، وی به بیمارستان طالقانی اهواز منتقل شد»!
توجه داشته باشیم که:
۱ـ دهدشت، مرکز شهرستان کهگیلویه است و این شهرستان بیش از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد!
۲ـ برای ۲۰۰ هزار شهروند، یک بیمارستان مجهز به بخش سوختگی وجود ندارد؟
۳ـ فاصله دهدشت تا اهواز، ۲۷۴ کیلومتر است؛
۴ـ فاصله دهدشت تا یاسوج، ۲۰۳ کیلومتر است! (اهواز از نظر تجهیزات پزشکی و درمانی مجهزتر از یاسوج است)
تا چه اندازه این موضع میتواند قابل قبول باشد که پس از اجرای برنامه پنجم توسعه در کشور، هنوز عدالت درمانی و پژشکی در کشور، در چنین شرایطی قرار دارد؟
سلامتی شهروندان یک «سرمایه» است و ما در کشور، هر ساله شاهد وقوع حوادث تاسف باری هستیم که از این سرمایه میکاهد و آن را به شدت تهدید میکند (آلودگی هوا، تغذیه ناسالم، آلودگی مواد غذایی، آب، تشعشعات مضر، ضعف در ارائه خدمات درمانی و...)؛ و اینگونه، به این راحتی، هر روز از سرمایهای که زیربنای دیگر سرمایههای انسانی کشور است (سلامتی شهروندان) کاسته میشود. اما حفظ این سرمایه باید عدالت محور باشد؛ عدالت در سلامت، یعنی به حداقل رساندن تفاوتهای قابل اجتناب در سلامت که این خود یکی از اهداف ذاتی نظام سلامت است؛
ضعف در دسترسی آسان و مبتنی بر عدالت شهروندان به مراکز و خدمات درمانی و پزشکی، هر سال هزینههای سنگینی را به مردم و دولت وارد میکند؛ هنوز شهروندان زیادی برای ادامه درمان خود یا دریافت خدمات درمانی مجبوراند به شهرها و استان-های دیگر مراجعه کنند؛ در همین حال، همچنان بهترین مراکز خدمات درمانی کشور در چند کلانهشر کشور راهاندازی و متمرکز میشود! ـ و مورد «دهدشت» صرفا یک نمونه از نمونههای متعددی در این زمینه است.
این در حالی است قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن محوری شناختن سلامت انسان، بهداشت و درمان را از جمله نیازهای اساسی میشناسد و دولت را مکلف کرده است تا تمامی امکانات خود را جهت سلامت افراد کشور بسیج کند. (اصول ۳، ۴۳، ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
در برنامههای پنج ساله توسعه کشور نیز پاسخگویی به نیازهای درمانی مردم و تأمین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت شهروندان، دو هدف اساسی «نظام سلامت» و از اهداف و راهبردهای کلان توسعه بخش بهداشت و درمان در تحقق چشم انداز بلند مدت توسعه است ـ موضوعی که به طور مشخص برنامه چهارم توسعه بر آن تاکید داشته است.
در این زمینه «عدالت سلامت» شاخص مهمی برای ارزیابی چگونگی وضعیت نظام سلامت کشور است و به نظر نمیرسد این شاخص، در وضعیت چندان مطلوبی قرار داشته باشد؛ برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به «عدالت سلامت» باید استقرار نظام پایش سلامت به عنوان یک اولویت اساسی به طور جدی در دستور اجرایی و عملیاتی وزارت بهداشت قرار گیرد؛ نظام پایش عدالت در سلامت در برگیرنده مجموعه شاخصهایی است که قابلیت به تصویر کشیدن نابرابریهای سلامت به تفکیک متغیرهای اجتماعی ایجاد کننده آن را دارند. در این زمینه البته در سال ۱۳۸۹ دستگاههای مرتبط شاخصهای عدالت در سلامت در کشور شناسایی شده و ۵۲ شاخص عدالت در سلامت نیز توسط دبیرخانه سیاستگذاری سلامت مشخص شده است؛ با توجه به تلاشهای جدید وزارت بهداشت در ارائه خدمات درمانی و پزشکی مناسبتر به شهروندان و موفقیتهای دلگرم کننده و قابل قدردانی یک سال اخیر وزارت بهداشت در این زمینه، به نظر میرسد موضوع «عدالت سلامت» و مقولههایی چون «عدالت درمانی» و «عدالت پزشکی»، به عنوان یکی از ضرورتها و حقوق شهروندی که همچنان در شرایط نامناسبی قرار دارد، باید به طور جدی در سرلوحه سیاستگزاریها و برنامههای این وزارتخانه قرار گیرد.
اینقدر کم کاری شده که با اینکه در تهران هم امکانات کم هست ولی همین تهران ارزوی هم وطنانم شده . امیدوارم مسولین بیکفایت جایگزین بشوند و شاهد رشد و توسعه تمام مناطق کشورمون باشیم روزی که ارزوی بیمارستان و سینما موجب دلخوری مردم نسبت به همدیگر نشه .
برای این عزیز هم آرزوی سلامتی میکنم .
ياد روزهاي دانشگاه به خير...
عدالت اجتماعي در كدام زمينه ها رعايت مي شود كه بخواد در اين طور موضوعات رعايت شود، متاسفانه موقعيت ها و امكانات رفاهي و بهداشتي در تمام كشور از آن خانواده هاي قدرت و ثروت است و اكثريت مردم از آن محرومند...