bato-adv
کد خبر: ۲۰۳۷۵۶

یک سال گذشت؛ محمد امین کجاست؟

می‌گوید بارها خوابش را دیده که می‌خندد، آرام به سمت او دویده و به او می‌گوید:« بابا من برمی‌گردم».

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۲ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۳
می‌گوید بارها خوابش را دیده که می‌خندد، آرام به سمت او دویده و به او می‌گوید:« بابا من برمی‌گردم».

به گزارش ایسنا، بارها در خواب دیده که در فضای سبزی شاد، آرام و و فارغ از هر غمی، به دنبال توپ سفیدی می‌دود و شاد است! می‌گوید حالا بعد از یک سال چنان خسته و ناامید است که از خدا می‌خواهد یا جانش را بگیرد یا فرزندش پیدا شود.



می‌گوید بیش از 365 روز است که نمی‌داند «محمدش» چه می‌خورد؟ چه می‌پوشد؟ بریده بریده می‌گوید «امینش» آنقدر کوچک است که توان زندگی در شرایط سخت ندارد... از ترس‌هایش می‌گوید و می‌گوید... اما امیدوار و معتقد است فرزندش زنده است و برمی‌گردد.

 بیش از 365 روز گذشت؛ 365 شب مادر «محمد امین» بدون فرزندش خوابید و بارها در خواب فرزند 5 ساله‌اش را دیده که به خانه برگشته. بارها در خواب دیده که او تشنه است، سردش است و حتی غذای مورد علاقه‌اش را از مامان طلب می‌کند! 365 روز خانواده‌ای بدون کودکشان و کودکی بدون والدینش سپری کرده‌اند و هنوز هم مشخص نیست تا چه زمان باید به این شیوه سپری شود.

 سال قبل همین روزها بود که خبر ربوده شدن کودکی به نام «محمد امین» به تیتر یک خبر صفحات حوادث و خبرگزاری‌ها بدل شد؛ خبر ربوده شدن این پسربچه 5 ساله و در پی آن مرگ تنها مظنون و سرنخ این پرونده در حین رسیدگی، بازخوردهای زیادی به همراه داشت؛ از واکنش هنرمندان و بازیگران تا تاکید مسئولان محلی و نمایندگان مجلس بر پیگیری این موضوع! تلاش‌ها برای یافتن سرنخی از ردپای این کودک ادامه داشت اما نه کودک پیدا شد و نه متهمان! حالا حدود 365 روز از مفقود یا ربوده شدن این کودک می‌گذرد و سرنوشت وی در هاله ای از ابهام است! پرونده مفقود شدن محمد امین و مرگ مظنون در حین رسیدگی را شاید بتوان یکی از پرونده‌های مهم سال گذشته نامید که بررسی آن به امسال نیز کشیده شده است چراکه علاوه بر ورود هنرمندان به پرونده این کودک، نمایندگان و مسئولان محلی نیز با بیان نظراتی، مردم عادی را به این پرونده حساس کرده و پس از مدتی یافتن سرنخی از این کودک به یک مطالبه همگانی بدل شد.

اواخر ماه رمضان سال گذشته، پدر محمدامین با مراجعه به ماموران پلیس شهر نقاب در استان خراسان رضوی از ناپدید شدن مرموز پسر 5 ساله‌اش خبر داد و به ماموران گفت «چند دقیقه دیرتر از زمان تعطیلی کلاس ورزش محمدامین به محل باشگاه رسیدم و با غیبت او مواجه شدم. بعد از اینکه داخل باشگاه رفتم متوجه شدم مسئولین باشگاه لباس محمدامین را تنش کرده و او را دم در فرستادند.

 در ادامه با کمک مسئولین باشگاه خیابان های اطراف را جست‌وجو کرده اما هیچ اثری از پسرم نیافتیم.» پس از طرح این شکایت عکس و مشخصات «محمدامین» در اختیار گشتی‌های پلیس قرار گرفت و با بررسی بیمارستان‌ها و کلانتری‌های شهر، فرضیه «تصادف کردن» کودک 5‌ساله یا تحویل دادن او به کلانتری منتفی شد.

در حالی که تجسس‌های پلیس در این رابطه ادامه داشت 18 ساعت بعد از مفقود شدن «محمد امین» 5ساله، شخصی ناشناس با خانواده محمدامین تماس گرفت و مدعی شد فرزندشان نزد او است. این مرد بدون این که در این مورد درخواستی داشته باشد تلفن را قطع کرد. بعد از این تماس ، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و ماموران با آموزش‌های لازم به خانواده «محمدامین» از او خواستند در صورت تماس دوباره مرد کودک‌ربا به بهانه تحویل دادن پول با وی قرار بگذارند.

چند ساعت بعد فرد ناشناس دوباره با خانواده «محمدامین» تماس گرفت و برای آزادی او 500 سکه بهار آزادی درخواست کرد. کارآگاهان پلیس آگاهی با ردیابی‌های ویژه پلیسی متوجه شدند مرد کودک‌ربا از یک باجه تلفن همگانی تماس می‌گیرد که بلافاصله باجه مورد نظر تحت نظر قرار گرفت و هنگامی که متهم قصد داشت مجددا با خانواده کودک 5 ساله تماس بگیرد از سوی کارآگاهان دستگیر شد.

در بازرسی از خودروی وی شماره تلفن همراه پدر محمدامین در داخل اتومبیل کشف شد. با انتقال مرد تبهکار به اداره آگاهی مشخص شد وی از مجرمان حرفه‌ای است که 17 سال از زندگی خود را در زندان‌های شهرهای مختلف سپری کرده و اتهاماتی همچون سرقت مسلحانه و مشارکت در قتل را در پرونده خود دارد و آخرین بار دو سال قبل از زندان آزاد شده است.

 تنها مظنون این ماجرا در بازجویی‌ها با ابراز بیگناهی مدعی بود از ماجرای کودک ربایی بی‌اطلاع است و ماموران وی را به اشتباه دستگیر کرده‌اند. در حالی که متهم مدعی بود وضعیت جسمانی اش خوب نیست ماموران او را به بازداشتگاه انتقال دادند تا پزشک وی را مورد معاینه قرار دهد اما قبل از این که پزشک در محل حاضر شود تنها مظنون این کودک ربایی مرموز جان خود را از دست داد و با مرگ مرد تبهکار معمای این کودک‌ربایی پیچیده‌تر شد.

پرونده  محمدامین  با نگارش نامه چندتن از بازیگران به فرمانده ناجا از جمله بهاره رهنما که به عنوان «یک مادر» با رئیس پلیس سخن می گفت؛ وارد فاز تازه‌ای شد. بعد از آن که تنها متهم پرونده چند ساعت پس از دستگیری فوت کرد؛ ماموران با کنترل تماس‌های تلفنی او پی بردند وی با زنی زندانی به نام فاطمه معروف به «پلنگ»در ارتباط است. هرچند فاطمه به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان بود اما شواهد نشان می‌داد او چند روز پیش از ربوده شدن «محمد امین» به مرخصی آمده است و به احتمال زیاد در ربودن این پسر‌بچه دخیل است. به این ترتیب وی تحت بازجویی قرار گرفت و سرانجام به همدستی با مرد آدم ربا اعتراف کرد ولی اظهارات ضد و نقیض اش نتوانست کلید معما را در اختیار پلیس بگذارد.

دومین مظنون پرونده مردی به نام  رمضانعلی  است که تحقیقات پلیس نشان می‌دهد انگیزه‌های کافی را برای همدستی با آدم‌ربایان دارد. هرچند به ارتباط با پرونده ربوده شدن «محمد امین» اعتراف نکرد؛ اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد او با مرد آدم ربا ارتباط داشته و در این ماجرا دخالت کرده است. اما سومین مظنون یک  رمال  است. او بعد از رسانه‌ای شدن پرونده «محمد امین» با پدر پسرک تماس گرفت و ادعا کرد می‌تواند «محمد امین» را به خانه بازگرداند. این مرد برای عملی کردن وعده‌اش چند میلیون تومان پول نقد و چک 60 میلیون تومانی از پدر «محمد امین» گرفت، اما هیچ وقت نتوانست کاری از پیش ببرد ولی بررسی‌ها نشان داد او نیز در این ماجرا دخیل است.

همچنین سردار بهمن امیری، فرمانده انتظامی خراسان رضوی می‌گوید: پس از مرگ متهم اصلی پرونده آدم ربایی، تحقیقات پلیس با بازجویی از دو متهم دیگر این پرونده ادامه یافت. زنی که در این ماجرا همراه متهم اصلی پرونده بود چندی قبل اعتراف کرد که «محمدامین» به قتل رسیده و جسد او را داخل چاهی که آب فراوانی از آن عبور می‌کند انداخته‌اند. با این حال به دنبال اظهارات این زن گروهی از ماموران آتش نشانی به جست وجو برای یافتن جسد پرداختند اما هیچ ردی از «محمد امین» 5 ساله پیدا نشد و کنار هم گذاشتن فرضیه‌های پلیسی، حاکی از آن بود که او برای فرار از مجازات به چنین اعترافاتی رو آورده است. چرا که محل مورد اشاره او قنات‌های کوچکی است که کشاورزان منطقه به طور روزمره از آن استفاده می‌کنند و اگر جسد «محمد امین» داخل این چاه‌ها انداخته شده بود در همان روزهای اول شناسایی و سرانجام پرونده مشخص می‌شد اما با گذشت حدودا یکسال هنوز سرنوشتی از این کودک در دست نیست. در این مدت رمضانعلی سبحانی‌فر نماینده مردم سبزوار، جغتای، جوین و خوشاب در مجلس شورای اسلامی از نگارش نامه به سردار اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی کشور و وزیر اطلاعات برای پیگیری سریع وضعیت کودک ربوده شده، خبرداده بود اما هنوز هم ردی از «محمد امین» پیدا نشده است.

آقای وکیلی پدر محمد امین این روزها خسته‌تر و ناامیدتر از هر زمانی است و به خبرنگار می گوید که تنها به انتظار معجزه است و از خدا خواسته تا هرچه زودتر این کابوس را تمام کند،او می‌گوید بارها شنیده خدا بندگانش را با پول و فرزند امتحان می‌کند اما باور کنید امتحان الهی با فرزند خیلی سخت است؛تمام این یک سال همه فکرمان پیش او بود. به دلم افتاده که زنده است و در جایی زیر همین آسمان زندگی می‌کند.

 او می‌گوید: رمضانعلی متهم اصلی این پرونده آشنایانی در مرزهای شرقی دارد و می‌ترسم بچه ام را به مرز برده و از او در حمل موادمخدر استفاده کنند.او خیلی بچه است و برای این اتفاق خیلی کوچک بود! پدر محمد امین در مورد روند رسیدگی به پرونده پسرش می‌گوید هفته قبل شورای تامین شهرستان جلسه ای در مورد این اتفاق تشکیل داد اما هنوز منتظر جلسه تکمیلی هستیم.

او به دیدارهایش با مسئولان مختلف کشور طی یکسال اخیر اشاره کرد و گفت: با استاندار، فرماندار، فرمانده ناجا و... دیدار کردم، همه آنها بر تحقیقات ویژه و فوری تاکید می‌کنند اما اتفاقی نیفتاده است و برهمین اساس درخواست می‌کنم رسیدگی این پرونده به نیروهای امنیتی و سربازان گمنام امام زمان(عج) سپرده شود تا حداقل ردی از این کودک پیدا شود.

محمد امین حالا 6 ساله شده و پدر و مادرش همچنان چشم انتظار وی هستند؛ بااین‌که سرهنگ مصطفایی معاون جنایی پلیس آگاهی ناجا عنوان کرده است که ماموران پلیس اقدامات لازم را انجام داده‌اند و حتی پس از دستور فرمانده ناجا مبنی بر پیگیری سریع، به طور ویژه این پرونده مورد بررسی قرار گرفت، اما نتیجه ای حاصل نشد و پرونده این کودک همچنان در دست بررسی است؛ بااین حال به نظر می‌رسد با گذشت یکسال از ربوده شدن این کودک، باید به انتظار معجزه‌ای برای یافتن این کودک باشیم.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv