خشایار دیهیمی میگوید نخواندن کتاب در جامعه ما مسألهای ریشهدار است و شاید درصدی از آن به رواج فضای مجازی و اینترنت مربوط باشد؛ چون مسأله اصلی جای دیگری است. او کسانی را کتابخوان میداند که ادبیات، فلسفه و علوم انسانی میخوانند و در ذهن خود پرسشهای زیادی دارند.
این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه آیا ممکن است استفاده روزافزون از اینترنت و فضای مجازی در آینده باعث شود کتاب به شکل سنتی و کاغذی آن از بین برود گفت: ابدا چنین نیست، حتی در کشورهای خیلی پیشرفتهتر از کشور ما که تعداد استفادهکنندگان از اینترنت و فضای مجازی بیشتر است هنوز کتاب به شکل کاغذی جایگاه ویژه خود را دارد.
او با بیان اینکه گمان نمیکند کسانی که پای کامپیوتر مینشینند زیاد با کتاب سروکار داشته باشند، اظهار کرد: این افراد اگر کامپیوتر هم نبود کارهای دیگری انجام میدادند، چون دغدغههای دیگری داشتند. این گمان که استفاده از اینترنت و فضای مجازی باعث کمتر خوانده شدن کتابها شده، شاید به این خاطر است که اصولا در کشور ما فرهنگ کتابخوانی وجود ندارد و آدمها در این جامعه رغبتی به کتاب ندارند.
دیهیمی افزود: نخواندن کتاب در جامعه ما مسألهای ریشهدار و کهن است که تنها شاید درصدی از آن مربوط به رواج فضای مجازی و استفاده از اینترنت باشد، چون مسأله اصلی جای دیگری است. حتی کسانی که من با آنها سر و کار دارم که تعدادشان هم زیاد است وقتی از همین طریق کتابهای الکترونیکی را دانلود میکنند پرینت آن را میگیرند که این هم به نوعی کتاب محسوب میشود و از این طریق به خواندن ادامه میدهند وگرنه بعید میدانم بتوان کتابهای 500 - 600 صفحهیی را پشت مانیتور خواند.
این مترجم همچنین درباره کاربرد اینترنت و فضای مجازی و قرار دادن بخشی از کتابها یا شعرها و نوشتهها در اینترنت به نفع کتاب و کتابخوانی اظهار کرد: آدمی که یک قطعه شعر یا چند نقل قول را که به شکل جمله قصار نوشته شده است میخواند نمیتوان کتابخوان نامید. همانگونه که کتابهایی که مثلا تعدادی جمله قصار را گردآوری کردهاند و چاپهای متعدد هم میخورند نمیتوان کتاب نامید.
او در ادامه توضیح داد: کتابخوان کسی است که خواندنش دائمی باشد و به یک عادت دائمی کتابخوانی تبدیل شده باشد، آن هم نه کتاب درسی بلکه کسی که ادبیات، فلسفه و علوم انسانی میخواند و در ذهنش پرسشهای زیادی وجود دارد و بهنظرم ما اگر روزی بخواهیم راجع به مسأله کتاب و پایین بودن میزان فروش کتاب و کم شدن مطالعه تحقیق کنیم باید به مسائلی از همین قبیل اشاره کنیم. یعنی اینکه مردم جامعه ما چقدر در ذهنشان پرسش وجود دارد، چون اصولا مردم ما گمان میکنند همه چیز را میدانند و احتیاجی به مطالعه ندارند. این مردم برای همین جملات قصار را میخواهند چون میخواهند در جایی از آنها استفاده کنند. همه اینها به خاطر این است که اصولا ما جامعه بیپرسشی هستیم.
خشایار دیهیمی در پایان با کمتأثیر خواندن ارتباط استفاده از اینترنت و مانیتور به جای کتاب در فضای کلی جامعه ایران، گفت: قشر کتابخوان ایرانی معمولا وقتی کتاب خوبی منتشر شود حتما آن را میخرند و میخوانند. اینگونه کتابهای بهدردبخور در همین فضای نشر ایران حداقل سه یا چهار چاپ میخورند اما در این میان بدسلیقگی مترجمان در انتخاب آثار نیز تأثیراتی دارد که به مسائل جامعه ما ربطی ندارد. اما وقتی مترجمی از سر بیدقتی و بدسلیقگی کتابش مورد توجه این قشر قرار نمیگیرد شروع به فغان میکنیم که کتابخوانی افت کرده است، در صورتیکه افت نکردهایم، بلکه همیشه همینگونه بوده است.