بیبی حاضر که سالها برای نوههایاش قصه میگفت، حالا شخصیتهای این قصهها را تجسم بخشیده و در قالب عروسکهای پارچهای به نمایش گذاشته است، عروسکهایی که حالا جهانی شده و سر از آن سوی مرزهای ایران درآوردهاند.
به گزارش مهر، «گنگ لاله»، «جو بها»، «ننه ماهی» و «آقا گنجشگک» همه این جا هستند. حتی «ننه اسکندر»، «کلاه قرمزی» و «بانو چویی» هم آمده اند تا از زبان «بی بی قصه ها» روایت شوند، «بی بی حاضر» همان که سالها افسانه های زندگی این عروسک ها را برای کودکان گفته و حالا به آنها تجسم بخشیده است.
عروسکهای قصه های «بی بی حاضر» دوست داشتنی اند و شکل و شمایلشان متفاوت از همه شخصیت ها و عروسک هایی است که تاکنون دیده ایم.
این ها شخصیت های قصه های او هستند، قصه هایی امیدبخش که قهرمانانش همیشه برنده اند و از سختی های زندگی عبور می کنند.
«گنگه لاله» یکی از این عروسکها است. «گنگه لاله» عروسک دخترکی است که همچون سنگ صبور شنونده همه درد دلهای اوست و روزی که دخترک متهم می شود، «گنگه لاله» زبان باز می کند و با گفتن حقایق از او دفاع می کند.
وقتی بیبی به تشویق نوه اش قرار شد، عروسک هایش را به نمایش بگذارد به او گفت بگذار ببینم کسی اینها را می خرد، حالا نگران است نکند همه عروسک های دوست داشتنی اش را بخرند و چیزی باقی نماند!
نوه بی بی می گوید که در روزهای نمایشگاه، بی بی در حال درست کردن عروسکی بود که هنوز چشم نداشت و پیش از آن که تمام شود، بلافاصله پیش خرید شد. همین استقبال و علاقه مردم است که او را به ادامه کار مصمم تر می کند.
بی بی از عشقی که در پس هر یک از این شخصیت های قصه هاست سخن می گوید و تأکید میکند: بی عشق کار نمی کنم، من عشق به این عروسک ها را دارم و عشق به نماز، روزه و کارهای خیر.
بی بی همه عروسک هایش را دوست دارد اما برخی را بیشتر. با انگشت به یکی از عروسک های روی دیوار اشاره می کند و می گوید: این عروسک قرمز را دوست ندارم بفروشم، قشنگ است و خیلی دوستش دارم.
قصه هر یک از این عروسک ها خود شنیدنی است به اندازه ای که قرار شده به همت برخی نهادها در نمایشگاه بعدی او، قصه های هر یک از این عروسک ها هم روایت شوند.
بی بی عروسک های کودکی اش را هنوز به یاد دارد و می گوید: عروسک ها را از روی قصه هایم درست می کنم، مادر و مادربزرگ من هم همین طور عروسک درست می کردند و من از آنها یاد گرفتم.
نقاشی هم می کند، با همان لهجه شیرین شیرازی می گوید: خواستم نقاشی هایم را هم بیاورم اما یادم رفت.
از قیمت عروسک هایش که می پرسم با شرمی غرورانگیز می گوید: نمی دانم، رویم نمی شود، روی عروسک ها قیمت بگذارم، شاید کسی نخرد، شاید به قیمتی که بگویم نیارزد و به من بخندند. هر چه خودشان دادند خوب است.
عروسک ها قیمت چندانی ندارند و بین 10 هزار تومان تا 60 هزارتومان می توان آنها را خرید.
در میان همه عروسک هایی که روی دیوار است، هیچ کدام کاملاً شبیه دیگری نیست. گرچه بعضی از آنها را به خاطر علاقه ای که نوه هایش نشان داده اند، چند نمونه شبیه هم درست کرده است اما شخصیت همه آنها یکی است.
بی بی رنگها را به خوبی می شناسد، مثل یک نقاش. او می گوید: پارچه های رنگی و گل گلی برای شادی است و عروسک های شاد درست می کنم، رنگهای مشکی را هم برای آنها که سنگین تر هستند، استفاده می کنم مثل خالو حسین، همان که سبیل دارد و لباسش مشکی است.
از همه عروسک هایی که تاکنون درست کرده است، چند تایی را برای خودش نگه داشته تا از او به یادگار بماند.
بی بی اهل تئاتر رفتن هم هست.نوه اش بهمن عباسپور دانش آموخته بازیگری است و سال گذشته او را به دیدن نمایش «سقراط» دعوت کرد. بی بی هم رفت، دید و خیلی خوشش آمد به اندازه ای که می خواهد شخصیت های نمایش را هم عروسکی کند.
گربه ای را با پارچه گل گلی و آبی رنگ درست کرده که روی دیوار متفاوت از همه گربه های دنیاست. گل گلی بودن این گربه توجهم را جلب می کند؛ «این گربه مهربان است برای همین با پارچه گل گلی درست کردم نخواستم سیاه باشد.»، این جملاتی است که بی بی درباره عروسک گربه به من میگوید.
گربه سیاهی هم روی دیوار هست که چون وحشی و بدجنس است بی بی آن را با پارچه سیاه درست کرده است.
مجموعه ای از مورچه های بزرگی را ساخته که روی یکی از دیوارها رژه می روند.
مورچه هایی که کاملاً حرفه ای و هنرمندانه اند. اما یکی از آنها قرمز است که می گوید: مورچه هایی هست که رنگشان پوست پیازی است و من دیده ام، ولی من با پارچه قرمز این مورچه را درست کردم.
این مورچه ها مرا به یاد انیمیشن مورچه سیاه می اندازند اما این ها دوست داشتنی ترند.
برای همه بازدیدکنندگان نمایشگاهش دعای خیر می کند و از این که مردم عروسک هایش را دوست دارند، خیلی خوشحال است.
می گوید: اگر زنده باشم و بتوانم کار کنم، باز هم دوست دارم نمایشگاه داشته باشم، مردم بیایند، ببینند و اگر دوست داشتند بخرند.
بهمن عباسپور نوه بی بی است همان که او را تشویق کرده تا عروسک هایش را به همه نشان دهد.
نوه بی بی خودش را مدیون او می داند و احساس می کند که منبع الهامی برای سوق دادن او به سمت هنر بوده است.
روزگاری بی بی برایش قصه ها گفته و حالا او بازیگر همین قصه هاست و بی بی را به دیدن نمایش هایش دعوت می کند.
10 سالی می شود که به خاطر کم سو شدن چشمهای بی بی، پزشکان اجازه بافتنی کردن به او نمی دهند، اما باز هم دور از چشم همه می بافد و عروسک می سازد.
بی بی همه عروسکهایش را خلاقانه بر اساس قصه هایش آفریده است اما برخی را هم مشابه قصه های بچه های امروز درست می کند مثل شخصیت ننه اسکندر در انیمیشن شکرستان که به خوبی نشان داده است چیزی از یک عروسک ساز حرفه ای و تحصیل کرده کم ندارد.
کلاه قرمزی را هم در میان عروسک هایش دارد اما هیچ شباهتی به کلاه قرمزی معروف ندارد، کاملاً ساخته و پرداخته ذهن بی بی است.
عباسپور نوه بی بی که شاهد خلاقیت های مادربزرگش بوده، تلاش کرد که سمت و سوی تازه ای به دست ساخته های او بدهد و 4 سال پیش بود که از او خواست آدم های قصه های کودکی اش را هم بدوزد.
او می گوید که بی بی نگاه خلاقانه ای به پدیده های اطرافش دارد و با الهام از داشته های خود، دست به خلق آثاری بدیع می زند، آثاری که نظیر آن هیچ جا پیدا نمی شود.
به گفته او بی بی همه عروسک هایی را که درست می کند دوست دارد چون آنها را می شناسد و او را به یاد زمانه ای می اندازد که دیگر وجود ندارد.
عروسک های بی بی یک ویژگی منحصر به فرد دارند این که ملهم از ذهن خلاق خود او هستند. مقرون به صرفه بودن و استفاده از پارچه های اضافی و دور ریز ویژگی دیگر این عروسک هاست.
روی بسیاری از عروسک های این نمایشگاه برچسب قرمز خورده که یعنی فروخته شده است.
نوه بی بی درباره تعداد آثار فروخته شده می گوید: حدود 250 عروسک در این نمایشگاه روی دیوار است که حدود 150 تای آنها فروخته شده است و به دلیل استقبال از این نمایشگاه، 3 روز هم زمان برپایی آن تمدید شد.
عروسک های بی بی حالا سر از خارج از مرزهای ایران هم درآورده اند. حدود 20 تای این عروسک ها را گردشگران خارجی خریداری کرده اند که قرار است مسافر خارج از ایران و راوی قصه های بی بی حاضر برای مردم دیگر سرزمین ها باشند.
خارجی ها بیشتر عروسک هایی را خریده اند که لباس سنتی ایرانی داشتند. حجاب هم که خصیصه همه عروسک های بی بی است چون دلش می خواهد عروسک هایش با حجب و حیا باشند.
بی بی عروسک هایش را یادگار دوران بعد از خود می داند و همین برایش کفایت می کند که از او به نیکی یاد کنند.
نوه بی بی به نکته خوبی اشاره می کند این که عروسکهای انیمیشن های غربی مثل باب اسفنجی وارد زندگی بچه های امروز ایران شده اند، عروسک هایی که از شرکت هیولاها آمده اند. حال آن که عروسک های دست ساز مادربزرگ های ما کاملاٌ برخاسته از فرهنگ ماست که می توان از اینها برای تولید انبوه برای بچه های ایران زمین الهام گرفت.
نوه بی بی می گوید: قرار است برای نمایشگاه بعدی، عروسک های هر یک از قصه ها درون یک قاب قرار بگیرند و قصه هر عروسک کنار آن آورده شود.
این پیشنهادی است که خود بی بی داده است.
عباسپور معتقد است که ریشه بسیاری از قصه های بی بی در شاهنامه و مثنوی معنوی مولاناست.
بی بی حاضر چهار پسر دارد و یک دختر، 40 ساله بود که همسرش را از دست داد و مسئولیت زندگی و بزرگ کردن بچه هایش را به دوش کشید.
حالا در 88 سالگی همچنان پرکار است و پر از انگیزه.
تیمی در شیراز فعال شده تا قصه های بی بی را گردآوری و ثبت و ضبط کند تا به همراه تصاویر عروسک هایش به صورت کتاب منتشر شود آن هم به همت شهرداری تهران و خانه هنرمندان که وعده هایی را در این زمینه داده اند.
بی بی حاضر اصرار دارد که از همه کسانی که برای برپایی نمایشگاه عروسک هایش زحمت کشیده اند، تشکر کند، اول از همه نوه اش بهمن و بعد از آن جمشید حقیقت شناس مدیر گالری های خانه هنرمندان، انجمن هنرمندان خودآموخته و مجید سرسنگی مدیر عامل خانه هنرمندان.
بی بی قصه ها حالا حسابی شناخته شده است و مستندسازانی هم برای ساخت زندگی او ابراز علاقه کرده اند.
بسيار عالي