جاوید قربان اوغلی در روزنامه ایران نوشت:
دور جدید مذاکرات ایران با قدرتهای جهان موسوم به 1+5 برای حل و فصل پرونده هستهای کشورمان که از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم آغاز شده است،این هفته در وین آغاز خواهد شد. مذاکراتی به غایت حساس، نفسگیر و به تعبیر دقیقتر سرنوشت ساز که هدف آن تدوین متن گام نهایی برنامه عملی که در نخستین دور مذاکرات ژنو مورد توافق طرفین قرار گرفت و مقرر شد ظرف شش ماه به نتیجه مرضی الطرفین برسد. از زمان آغاز مذاکرات و توافق ژنو همه روزه کشور شاهد جنجالی از سوی طیفهای افراطی علیه تیم مذاکرهکننده و توافق ژنو است.
ظریف به گواهی آمار، وزیر خارجهای است که به رغم حضوری 8 ماهه بیشترین تعداد حضور(بخوانید دعوت یا احضار) در مجلس و پاسخ به نمایندگان، نوعاً از یک طیف خاص را در کارنامه خود دارد. مخالفان رویکرد سیاست خارجی دولت و راهبرد جدید حل و فصل پرونده هستهای از هیچ تهمت، افترا، انتشار اخبار کذب، انتشار کتاب و بمباران افکار عمومی از طریق دهها پایگاه مجازی و حضور در اماکن عمومی برای جوسازی علیه توافق و تیم مذاکرهکننده فروگذار نکردند.اطلاق اتهامهایی مانند تضییعکنندگان حقوق ملی، برباد دادن دستاوردهای هستهای و خیانت سرداران خط مقدم کارزار دیپلماتیک از سوی کسانی صورت گرفت که 8 سال بیمحابا بر طبل حمایت از دولت قبل کوبیدند.
وضعیت کشور در آخرین سال دولت دهم در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی بر هیچکس پوشیده نیست.بادی که دولت قبل از سال 84 با دیپلماسی در ظاهر تهاجمی کاشت، محصولی جز توفان ناامیدی جامعه جهانی از نیل به توافق با ایران، ترسیم چهرهای بشدت امنیتی و تهدیدزا از ایران و نتیجتاً اعمال تحریمهای بیسابقه به بار نیاورد. به اذعان برخی سیاستمداران غرب، سیاست خارجی دولت قبل و روش مذاکراتی تیم هستهای، مطلوبترین وضعیت برای لابی یهودیان تلآویو و نئوکانهای افراطی در کنگره و سنای امریکا بود.
بی آنکه خواسته باشیم دستاوردهای دولت جدید در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نادیده انگاریم، اما سیاست خارجی بهصورت عام و مدیریت پرونده هستهای بطور خاص شاه بیت موفقیت دولت روحانی و ملموسترین دستاورد آن در هشت ماه گذشته بوده است. هنر اصلی دولت یازدهم در استراتژی هستهای، گزینش تعامل به جای تقابل در سیاست خارجی، بازگرداندن قطار مذاکرات به ریل اصلی و اتخاذ رویکرد برد – برد به عنوان راهبرد مذاکره و برون رفت از بحران هستهای به عنوان مهمترین چالش سیاست خارجی کشور در یک دهه گذشته بود.
بر این باوریم که تیم مذاکرهکننده از رویارویی با ورزیدهترین دیپلماتهای کشورهای تأثیرگذار جهان در قالب 1+5 هیچ بیمی ندارد. مشکل در رفتارهای ناسنجیده برخی محافل داخلی است که هیچ دغدغهای در حوزه منافع ملی ندارند و به آسانی آن را قربانی مطامع حزبی و جناحی میکنند و خواسته و ناخواسته در موضعی مشابه با مخالفان توافق در جبهه تلآویو، واشنگتن و پایتختهای عربی قرار میگیرند. کارنامه تیم مذاکرهکنندگان در 6 ماه گذشته، برهانی قاطع در حراست از منافع ملی و حقوق هستهای است.
برای اثبات این ادعا نیازی به کنکاش لابهلای متن توافق ژنو نیست. تغییر شرایط کشور در جهان، برهم خوردن اجماع جهانی، رقابت مقامهای ارشد کشورهای مطرح جهان برای حضور در ایران، بروز شکاف در دیوار تحریمهای ظالمانه و از همه ملموستر چهره آشفته نتانیاهو هنگام سخن راندن از توافق ژنو، بهترین گواه بر درستی راه و موفقیتی است که از طریق مذاکرات و توافق ژنو به دست آمده است.
طیف مخالفان داخلی نباید از نظر دور بدارند که توافق در میدان دیپلماسی، جریانی دوسویه است که در آن باید هر دو طرف مذاکره با حس اقناع و رضایت صحنه را ترک کنند. برد یک طرفه در عرصه مذاکره، پنداری است که در عالم واقع رخ نمیدهد همچنان که طی 8 سال در پی این پندار دویدیم و عاقبت به جای مذاکره، به قرائت بیانیه پرداختیم.
ناکامی این مسیر و گرفتار شدن کشور در بیراهه تحریمها، نظام را به اتخاذ تصمیمی شجاعانه که نرمش قهرمانانه بدان اطلاق شد رهنمون ساخت و این پیام روشن را به جامعه جهانی عرضه کرد که به دنبال نتیجه برد- برد در مذاکره هستهای است. انتخابات 24 خرداد در حقیقت بستر این نرمش قهرمانانه را فراهم کرد. آحاد نخبگان و عقلای نظام با همین رهیافت در وضعیت فعلی، حامی راهی شدهاند که نظام برای برون رفت از خطری که تا یک سال قبل موجودیت آن را تهدید میکرد، برگزیده است.