سالها است که فعالان اجتماعی از افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار خبر میدهند و میگویند روند فقر بین خانوادههای این زنان رو به فزونی است. چند سالی میشود که مسئولان دولتی هم به این فعالان اجتماعی پیوستهاند و درباره این موضوع هشدار میدهند. حالا این شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری است که گفته «با زنانه شدن سالمندی و از سوی دیگر با زنانه شدن سرپرستی خانوار مواجهیم که پیوندی ناگسستنی با زنانه شدن فقر دارد که در گفتمان توسعه از آنان بهعنوان فقیرترین فقرا یاد میشود.»
به گزارش شهروند، در متن سخنرانی معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده که در همایش ملی «زنان نقشآفرینان فرهنگ و اقتصاد» به دلیل کمبود وقت نتوانست سخنرانی خود را بهصورت کامل انجام دهد، آمارهایی از افزایش آمار بیکاری زنان و تمایل دختران مجرد به زندگی مستقل وجود دارد.
در این متن آمده است: «بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ جمعیت زنان معادل ۶.۴۹درصد جمعیت کشور است (برابر حدود نیمی از جمعیت کشور). شاخص امید زندگی یا سالهای متوسط عمر زنان ۶.۷۴ سال برآورد شده است که این شاخص برای مردان ۱.۷۲ سال است. از لحاظ وضع سواد از کل جمعیت زنان و مردان ۶۰ سال به بالای کشور به ترتیب ۱. ۸۱و ۴.۸۸ درصد باسواد بودهاند. مقایسه این دو رقم بیانگر تفاوت میان میزان باسوادی زنان و مردان است که این تفاوت بیشتر ناشی از بیسوادی زنان ۶۰ سال به بالاست. در این گروه سنی تنها ۲۳درصد زنان باسوادند. نسبت باسوادی زنان و مردان در سنین کمتر از ۲۵سال به ترتیب برابر ۷.۹۵ و ۱.۹۶درصد بوده و مشاهده میشود که اولا بین زنان و مردان زیر ۲۵سال بیسوادی در حال ریشهکن شدن است و نکته مهم اینکه این میزان در مورد زنان تقریبا به برابری با مردان رسیده است.» در ادامه این متن آمده است: «درسال ۱۳۹۲، بیش از ۶۰درصد پذیرفتهشدگان مراکز آموزش عالی را دختران تشکیل دادهاند.
ذکر این نکته لازم است که با وجود افزایش میزان حضور زنان در مراکز آموزش عالی و افزایش سطح تحصیلات آنان، مقایسه درصد زنان و مردان دارای مدارک تحصیلی مختلف مؤید این نکته است که همچنان تفاوت چشمگیری بین تعداد مردان و زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا وجود دارد و در مقطع دکترای تخصصی سهم زنان معادل نیمی از دانشجویان مرد است. براساس یافتههای طرح آمارگیری از نیروی کار در پاییز سال ۱۳۹۲ نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت زنان ۱۰ساله و بیشتر، تنها ۳.۱۱ درصد است که برای مردان این نسبت برابر ۱.۶۲درصد بوده است و نیز بیکاری زنان دو و نیم برابر مردان است که ۸.۲درصد رشد داشته است.»
بر اساس این متن: «بررسی وضع زناشویی زنان بیانگر این امر است که درسال ۱۳۹۰، ۶۱درصد زنان ۱۰سال به بالای کشور دارای همسر، ۴.۷ درصد بیهمسر بر اثر فوت، ۴.۱درصد بیهمسر بر اثر طلاق و ۲.۳۰درصد آنان هرگز ازدواج نکرده بودهاند. میانگین سن ازدواج زنان و مردان با استفاده از آمار سازمان ثبتاحوال درسال ۱۳۹۲ به ترتیب برابر است با ۵.۲۲ و ۴.۲۷ سال. میانگین سن طلاق درسال ۱۳۹۲ برابر ۷.۲۹ و ۵.۳۴ سال برای زنان و مردان بوده و متوسط عمر زناشویی منجر به طلاق ۸.۷ سال بهدست آمده است. همچنین نسبت به مدت مشابه سال ۱۳۹۱، نرخ ازدواج ۵درصد کاهش داشته و نرخ طلاق در ۶ ماهه نخست ۹۲ نسبت به نیمه اول سال ۱۳۹۱، ۷درصد افزایش داشته است.»
به گفته مولاوردی، براساس سرشماری ۱۳۹۰، ۱.۱۲درصد خانوارها دارای سرپرست زن هستند که تنها در ۵سال گذشته ۳درصد افزایش یافته است؛ به عبارتی زنان، سرپرست ۱۲درصد خانوارهای ایرانیاند و ۸۲درصد زنان سرپرست خانوار بیکارند. هرچند در ایران عامل اصلی سرپرستی خانوار توسط زنان، مرگ شوهر است اما طلاق نیز در سالهای اخیر رشد زیادی داشته و بهخصوص در گروههای سنی جوانتر عامل مهمی در سرپرستی خانوار توسط زنان بوده است و انتظار میرود که در آینده نیز رشد داشته و از عامل مرگ شوهر در گروههای سنی جوانتر پیشی بگیرد.
همچنین نسبت زنان سرپرست خانوار هرگز ازدواج نکرده که الگوی نوظهور نام گرفته، طی سالهای سرشماری رو به افزایش است که بیانگر تمایل دختران مجرد به زندگی مستقل است. الگوی ارایه شده بر اساس نتایج آمارگیری نشاندهنده آن است که از سویی با زنانهشدن سالمندی و از سویی دیگر با زنانهشدن سرپرستی خانوار مواجه هستیم که پیوندی ناگسستنی با زنانه شدن فقر دارد که در گفتمان توسعه از آنان بهعنوان فقیرترین فقرا یاد میشود.
بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی مدیریت آموزش و تحقیقات ستاد ملی مبارزه با موادمخدر در سال ۱۳۹۲، ۶۳درصد جمعیت نمونه از نظر وضیعت زناشویی متاهل بودند. با توجه بهدرصد بالای معتادان متأهل میتوان عنوان کرد هر چند تعداد زنان معتاد کشور در حد پایینی قرار دارد اما امکان بروز آسیبهای اجتماعی گوناگون از جمله بروز خشونت علیه آنان در آن خانوادهها بسیار بالا است.
چرا در درج ارقام درصدها دقت نميشود تا بصورت پس و پيش و برعكس نوشته نشود!!!!!!!