دو جوان که در ماجراهای جداگانه
دوستان خود را به قتل رساندهاند در بازداشت بهسر میبرند و تحقیقات از
آنها برای افشای جزییات جنایت در جریان است.
نخستین قتل در استان مازندران
رخ داد و پسری ورزشکار همباشگاهی خود را به قتل رساند تا رازی که نزد او
داشت پنهان بماند. جنایت دوم نیز در استان لرستان به وقوع پیوست و پسری
جوان، دوست خود را بهخاطر سیم کارت سرقتی از پادرآورد. مردی میانسال چندی
قبل نزد کارآگاهان پلیس آگاهی استان مازندران رفت و خبر داد پسر 17سالهاش
به نام سعید مفقود شده است. سعید نوجوانی ورزشکار بود که آخرینبار به قصد
رفتن به باشگاه، خانه را ترک کرده و دیگر خبری از او نشده بود. پدر سعید به
ماموران گفت: «پسرم با اخلاق و منضبط است و هیچ وقت بدون اینکه به ما
اطلاع بدهد جایی نمیرود به همین دلیل نگران او هستم.»
کارآگاهان بعد از دریافت اطلاعات اولیه تجسسهای خود را برای کشف سرنخی از
سعید آغاز کردند و ساعاتی بعد از شروع تحقیقات باخبر شدند جنازه پسری
نوجوان کنار جادهای رها شده است. در همان بررسیهای اولیه معلوم شد مقتول
همان نوجوان ورزشکار است که با ضربه چاقو به کام مرگ کشانده شده است. پس از
انتقال جسد به پزشکیقانونی تلاشها برای رازگشایی از این جنایت آغاز و
مشخص شد هیچ سابقهای از خلافکاری در پرونده مقتول نیست و او با کسی دشمنی
نداشته است. همین مساله معما را پیچیدهتر کرد.
کارآگاهان در جریان تحقیق
از اعضای خانواده سعید متوجه شدند او دوستی صمیمی به نام قاسم دارد که در
باشگاه با هم ورزش میکنند و معمولا با هم از آنجا خارج میشوند. هاشم وقتی
تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: «روز حادثه من و سعید با هم از باشگاه بیرون
آمدیم. او به من گفت با دو نفر دچار اختلاف شده و برای دعوا با آنها قرار
گذاشته است. او از من خواست همراهش بروم اما گفت فعلا نمیتواند بگوید علت
اختلاف آنها بر سر چیست، من که ترسیده بودم سعید را همراهی نکردم و او بعد
از جدا شدن از من به تنهایی سر قرار آن دو فرد ناشناس رفت.»
کارآگاهان پس از شنیدن ادعای این پسر اطلاعات موجود از صحنه جرم را بار
دیگر بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که ماجرای دو فرد غریبه سناریویی
ساختگی است. به همین دلیل بار دیگر از قاسم بازجویی کردند و او اینبار به
کشتن دوستش اقرار کرد. متهم گفت: «مدتی قبل کار خلافی انجام داده بودم و
سعید از این موضوع باخبر شده بود. از آن به بعد مرتب به من سرکوفت میزد و
تهدید میکرد دستم را رو خواهد کرد. من هم از اینکه آبرویم برود بهشدت
میترسیدم به همین دلیل در نهایت تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم تا رازم
فاش نشود. روز حادثه او را به محلی خلوت کشاندم و با چاقویی که از قبل تهیه
کرده بودم او را به قتل رساندم و سپس فرار کردم.»
تحقیقات از این متهم همچنان ادامه دارد. در همین حال کارآگاهان پلیس آگاهی
استان لرستان جوانی به نام بابک را بازداشت کردهاند که دوست خودش را
بهخاطر سیمکارت مسروقه به قتل رسانده است، ماموران بعد از آنکه از مرگ
جوانی به نام نادر باخبر شدند به محل حادثه رفتند و فهمیدند او هدف ضربات
چاقو قرار گرفته است. شاهدانی که حادثه را دیده بودند بابک را به عنوان
قاتل معرفی کردند و گفتند آن دو با هم دوست بودند اما ناگهان دعوایشان شد و
قتل اتفاق افتاد.
بابک بعد از آنکه در مخفیگاهش دستگیر شد به ارتکاب قتل
اقرار کرد و گفت: «از مدتی قبل دست به سرقت میزدم. چند روز پیش گوشی تلفن
همراه دزدیدم و آن را به نادر هدیه دادم، البته او از مسروقه بودن گوشی خبر
نداشت و وقتی آن را گرفت سیمکارت را از داخل درآورد و شکست. آن روز ما از
هم جدا شدیم تا اینکه روز حادثه بدون اینکه یادم باشد نادر سیمکارت را از
بین برده است سراغش رفتم تا آن را از او پس بگیرم. وقتی نادر به من گفت
سیمکارت را شکسته، عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. در همین حین او به من
حمله کرد و مرا به زمین کوبید، من نیز چاقویی را از جیبم بیرون کشیدم و
ضربهای به وی زدم و سپس فرار کردم.»
بنابر این گزارش این متهم نیز در بازداشت به سر میبرد و رسیدگی به پرونده اتهامی او در مرحله مقدماتی قرار دارد.