bato-adv

حاشیه‌های "رویایی" به روایت کاکایی

انتشار این خبر خشم منتقدان سیاست‌های فرهنگی دولت یازدهم را برانگیخت. سرسخت‌ترین این منتقدان سرلشکر فیروزآبادی بود که دعوت از یدالله رویایی را احیای استخوان پوسیده شاهنشاهی توصیف کرد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۳ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۲
جشنواره شعر فجر در هشتمین دوره خود به ایستگاه دولت «اعتدال» رسیده؛ دولتی که وعده گشایش در فضای فرهنگی را داده. از این‌رو قبای دبیری جشنواره به قامت شاعری دوخته شد که از منتقدان جدی دوره‌های بی‌رمق گذشته بود، او از همان شروع کار از آینده‌ای امیدبخش برای شنیدن همه صداهای قابل‌اعتنا در عرصه شعر فارسی سخن گفت، اما از ابتدای شروع کار با حاشیه‌های زیادی دسته‌وپنجه نرم کرد؛ حاشیه‌هایی که مطلع آن استعفای برخی از اعضای اتاق فکر و ترجیع‌بند آن خبر دعوت از یک شاعر ایرانی در خارج از کشور بود.

انتشار این خبر خشم منتقدان سیاست‌های فرهنگی دولت یازدهم را برانگیخت. سرسخت‌ترین این منتقدان سرلشکر فیروزآبادی بود که دعوت از یدالله رویایی را احیای استخوان پوسیده شاهنشاهی توصیف کرد. عبدالجبار کاکایی برای گشودن چتر جشنواره بر سر همه جریان‌های ادبی قابل اعتنا، روزهای سختی را پشت‌سر دارد. او در گفت‌وگوی زیر از برنامه‌های خود و همکارانش برای به نمایش‌گذاشتن آنتولوژی پنج‌دهه شعر معاصر فارسی، لزوم هزینه‌دادن وزارت ارشاد در مسیر توسعه فرهنگی و تلاش برای هدایت جشنواره به مسیر اصلی‌اش می‌گوید:

‌‌‌‌
‌اعضای اتاق فکر جشنواره شعر فجر که توسط شما برای همکاری دعوت شده‌اند چه کسانی هستند؟
اعضای اتاق فکر ما از جریان‌های مختلف ادبی هستند، بهزاد خواجات، هرمز علی‌پور، مهرنوش قربانعلی و بهزاد زرین‌پور از طیف گفتمان‌های غیروابسته به انقلاب و فاطمه راکعی، حمیدرضا شکارسری، شاهرخ تندروصالح، سعید یوسف‌نیا و یزدان سلحشور از طیف شاعران وابسته به گفتمان انقلاب هستند، ترکیب کنونی ترکیب ایده‌الی است که هم جریان گفتمان انقلاب، هم جریان خارج از گفتمان انقلاب و هم جریان متعادل‌تر را پوشش داده است، با این ترکیب در جلسه آخر گام‌های بلندتری برداشته‌ایم، مثلا هم فهرست شورایعالی انتخاب را تکمیل کردیم و هم فهرست جریان‌های ادبی را که قرار است در پنج‌روز دهه‌سوم اردیبهشت‌ماه سال جدید آثارشان را از تریبون جشنواره عرضه کنند، غربال کردیم که هر دو کار روز یکشنبه 25اسفند نهایی می‌شود.

‌چه کسانی در شورای انتخاب جشنواره حضور دارند، چون گمانه‌زنی‌‌هایی درباره حضور برخی از چهره‌ها که سال‌ها به‌عنوان چهره‌های دگراندیش شناخته می‌شدند، شنیده می‌شود؟
شورای انتخاب اسامی‌اش مشخص است، منتها چون رایزنی با آنها صورت نگرفته، بنابراین اعلام اسامی فایده‌ای ندارد. اما در این فهرست اولیه ما چهره‌هایی همچون محمدعلی‌سپانلو، دکتر شفیعی‌کدکنی، عبدالعلی دستغیب، بهاءالدین خرمشاهی، ضیاء موحد، هوشنگ ابتهاج، دکتر محمدرضا سنگری، علی معلم‌دامغانی، یوسفعلی میرشکاک و خیلی از مشاهیر دیگر حضور دارند که وزنه‌هایی در نقد ادبی هستند.

اعضای این شورا پس از نهایی‌شدن کار، نتیجه پژوهش‌های کمیته علمی و اتاق فکر را مطالعه و نمایندگان شاخص جریان‌های ادبی در 50سال اخیر را انتخاب می‌کنند. بعد از شمارش آرای این شورا، نمایندگان جریان‌های مختلف می‌توانند در مدت‌زمان معین از تریبون جشنواره، شعرهایشان را بخوانند و یک منتقد هم این جریان ادبی را به جامعه معرفی می‌کند. بنابراین در هشتمین دوره جشنواره، آنتولوژی و شمایی کلی از شعر مدرن ایران، از جریان‌های پیش از انقلاب گرفته تا جریان‌های پس از انقلاب به نمایش گذاشته می‌شود؛ اتفاقی که در هفت‌دوره گذشته شاهد آن بودیم.


 در روزهای اخیر انتشار خبری به نقل از علی آبان، سخنگوی جشنواره درباره دعوت از یدالله رویایی، موجی از انتقادات را در رسانه‌های اصولگرا برانگیخت، خبر این دعوت چقدر صحت دارد؟

یکی از جریان‌های ادبی که در اتاق فکر جشنواره توانست اکثریت آرا را به دست بیاورد، شعر حجم بود که شخصا این نوع شعر را دوست ندارم، اما به هر حال مثل شعر سپید و موج‌نو در دهه40 به شکوفایی رسید و حتی امروز هم در رقابت با جریان‌های ادبی به‌ویژه در میان شاعران آوانگارد هنوز هم با اقبال روبه‌روست و پایه‌گذارش نیز یدالله رویایی است. ارزیابی ما این بود که ایشان تقریبا شاعر کم‌حاشیه‌‌ای است و در تشکیلات سیاسی خاصی نیز عضویت نداشته و اساسا هیچ‌گاه موضع‌گیری سیاسی بارزی نداشته و تنها در فضای ملتهب سال 88 مانند شاعران دیگری همچون شفیعی‌کدکنی و سیدعلی صالحی و شمس لنگرودی که در ایران هم هستند به وقایع 88 واکنش نشان داد حتی ایشان واسطه دعوت جشنواره از میشل دوگی، شاعر فرانسوی شد.

‌ با«رویایی» درباره حضور در این جشنواره مذاکره شده است، آیا ایشان پذیرفته‌اند؟
 تندروصالح که رابط ما با رویایی بود با ایشان مذاکره کرد تا به‌عنوان نماینده شعر حجم در جشنواره سخنرانی کنند، ایشان با وجود اینکه سنشان بالاست، با رویی‌گشاده پذیرفتند، البته حضور رویایی در ایران منوط به تجویز پزشک ایشان است، بنابراین ما منتظر اعلام خبر ایشان هستیم. این رایزنی نیز ضرورت داشت اعلام شود، چرا که آزمونی برای ارزیابی میزان تحمل علایق فکری مختلف در فرهنگ جامعه به‌ویژه رسانه‌های متفاوت بود، این تحمل بیانگر این است که می‌توان امیدوارتر، صبورتر و با سعه‌صدر نشست و فقط به ادبیات و شعر گوش داد.

 خبر اعلام شد و بلافاصله یکی از سایت‌ها، چند سطر از وبلاگ رویایی را منتشر کردند که کار غیرمنطقی‌ای است و به‌نوعی تفتیش عقاید یک شخص به شمار می‌آید، چون هر کسی نظر رسمی‌اش را از طریق کتاب‌هایش منتشر می‌کند، اگر نیاز به بررسی است، پرونده باید به دادگاه برود و قضات اعتبار آن سند را بررسی کنند، این رسانه از بین تالیفات منتشرشده ایشان سندی پیدا نکرده است و تنها سندش جملاتی از وبلاگ ایشان است که حاوی انتقادهایی در فضای ملتهب و احساسی سال 88 بود که با بزرگنمایی به کسانی که تخصصی در این زمینه ندارند، منتقل کردند و ایشان بدون قضاوت درست عبارت توهین‌آمیزی درباره من به کار برد و گفت: «استخوان پوسیده شاهنشاهی را سرمه چشم می‌کند» که من رعایت ادب کردم و پاسخ ایشان را به احترام شهدا و جنگ ندادم که به هر حال ایشان به این نام شناخته شده است.

اگر بحث علمی باشد اهالی ادبیات می‌توانند درباره موضوعات ادبی اظهارنظر کنند، اما زمانی‌که سیاستمداران ناخوانده  وسط انجمن ادبی می‌آیند و شروع  به سخنرانی می‌کنند، دیگر جای سخن‌گفتن برای اهالی ادبیات باقی نمی‌ماند، مگر تا به حال کسی دیده ما اهالی ادبیات درباره انرژی هسته‌ای اظهارنظر کنیم که شما وارد حوزه ادبیات می‌شوید؟ هر کسی در حوزه تخصصی خودش باید حرف بزند. آنقدر که شما به حرف ما گوش می‌دهید ما هم به حرف شما گوش می‌دهیم.


‌ پس از انتشار این خبر وزیر ارشاد در مصاحبه با خبرنگاران دعوت از رویایی را تکذیب کرد. آیا وزارت ارشاد از موضع خود عقب‌نشینی کرده است؟
در مورد رویایی سخنان وزیر غلط نبود، چون دعوت از طرف ما انجام شده و ما با ایشان توافق کرده‌ایم و گفته‌ایم صفحه اول پاسپورت‌تان را بفرستید که مراحل قانونی‌اش را وزارت خارجه انجام دهد. ما پاسپورت را می‌دهیم. وزارت خارجه هم اگر صلاح بداند، مراحل قانونی تشریفات، بلیت، ویزا و... را انجام می‌دهد. وزیر هم هنوز نامه‌ای نداده است، وقتی وزارت خارجه اطلاعاتش تکمیل شد آن وقت نامه دعوت وزیر ارسال می‌شود و رویایی می‌تواند به ایران بیاید.

بنابراین پاسخ وزیر، بی‌ربط نبوده است چون پس از گذراندن مراحل قانونی نامه دعوت ایشان فرستاده می‌شود، اما این فکر در کمیته علمی هست و کاملا هم علمی است و هیچ ربطی به سیاست ندارد، این آدم پایه‌گذار جریان ادبی است کسانی که منتقد هستند از شاعران همسو مورد وثوق خود بپرسند، من اظهارنظر برخی از این شاعران را هم گرفتم از جمله محمدحسین جعفریان که از دوستان ما هستند. ایشان فرمودند، «رویایی مهره سوخته‌ای است که آمدنش به ایران اشکالی ندارد، هوشنگ ابتهاج هم می‌گوید رویایی شاعر نیست.»

اظهارنظرها متفاوت است. رویایی با کتاب‌ها و نقدهایش ثابت کرده شاعر موفقی است اما اتهاماتی که وارد شد دنباله همان هجمه‌هایی است که به وزارت ارشاد می‌شود.


‌ مدیران جشنواره و وزارت ارشاد در دعوت از رویایی مصمم هستند؟ آیا فشارهای بیرونی در تصمیم مسوولان موثر خواهد بود؟
من فکر می‌کنم که «شترسواری دولادولا نمی‌شود»، وزارت ارشاد باید هزینه توسعه فرهنگی را بدهد، اگر نخواهد هزینه کند و با مماشات برخورد کند، نمی‌تواند هیچ مسیری را به سمت توسعه فرهنگی باز کند، توسعه فرهنگی هم منافاتی با منافع نظام ندارد، توسعه فرهنگی خروجی کرسی‌‌های آزاداندیشی است که رهبر انقلاب مطرح کردند، آزاداندیشی به چه معناست؟ مرز هتاکی و نقد چیست؟

وقتی کسی به شما می‌گوید شما صلاحیت ندارید، این نقد است این هتاکی نیست. بعضی‌ها به‌شدت تمامیت‌خواهند و مرز بین نقد و هتاکی را تشخیص نمی‌دهند، تحمل کوچک‌ترین نقدی را هم ندارند و هرگونه نقدی را هتاکی می‌دانند، تصویرکردن چهره وحشتناکی از حضرت امام(ره) در رسانه‌های جهان هیچ توجیهی ندارد، به پیامبر اکرم(ص) هم توهین می‌شد و روی سر مبارکشان خاکستر خالی می‌کردند اما ایشان به عیادت آن شخص می‌رفتند، یا از خود خانواده امام شنیدم که امام در نجف مورد اهانت قرار گرفتند، وقتی بعدها فهمیدند که شخص اهانت‌کننده، بیمار است به عیادت آن شخص رفتند، ایشان اینچنین با اهانت‌کنندگان رفتار می‌کردند و هیچ کینه‌ای از مخالفان نداشتند.

برخی با اینگونه رفتارها چگونه می‌خواهند آن وجه رحمانی، لطافت و محبت امام را به منتقدان بشناسانند، جذب حداکثری، جز با محبت و مهربانی امکانپذیر است؟ با شاخ‌وشانه کشیدن و خط‌ونشان کشیدن و دندان تیز نشان‌دادن نمی‌توان مخالف را جذب کرد. به‌هرحال مسیر توسعه فرهنگی نیاز به هزینه دارد و وزارت ارشاد هم باید این هزینه را بپذیرد. این دولت هم با شعار اعتدال آمده است و در اعتدال هم باید توسعه فرهنگی صورت گیرد.


 برخی می‌گویند انتظاراتتان از دولت واقع‌بینانه باشد. اگر انتظار داشته باشیم که تورم در کوتاه‌مدت کم شود و دولت شق‌القمر اقتصادی کند انتظار زیادی است اما آیا انتظار چاپ کتاب در چارچوب قانون یا دعوت از چهره‌‌های دگراندیش هم انتظار زیادی از دولت است؟

ما هم سعی کردیم انتظارات و توقعاتمان در حد دولت تدبیر و امید باشد، رضا براهنی یک آدم شاعر و منتقد منضبط معروف است، می‌توانستیم ایشان را دعوت کنیم، منتها ایشان ارتباط تشکیلاتی با گروه‌های ضدانقلاب دارد به همین دلیل، متناسب با دولت تدبیر و امید یک فرد بی‌حاشیه را دعوت کرده‌ایم ولی ظرفیت پذیرش همین شخص هم نیست. از خدا می‌خواهم این سعه‌صدر و خلق محمدی را به دولتمردان ما بدهد تا بپذیرند که در کشوری زندگی می‌کنیم که در آن سلایق متفاوتی وجود دارد، نمی‌توان با یک صدا و یک سبک زندگی و یک شکل فکری این کشور را توسعه داد و بعد شعار داد ما چندصدایی و کرسی آزاداندیشی داریم. اینها باید در عمل هم اتفاق بیفتد، چون وقتی وارد فاز عملی توسعه فرهنگی می‌شویم با آتش تمامیت‌خواهی عده‌ای مواجه می‌شویم که از سایت‌های بی‌دروپیکر زبانه می‌کشد.

 این فعالیت هماهنگ به‌عینه در سایت‌ها دیده می‌شود، گاهی ده‌ها سایت یک خبر را با غلط چاپی منتشر می‌کنند و یک‌نفر هم سعی نمی‌کند این غلط چاپی را برطرف کند. این رفتارهای غیرحرفه‌ای مطبوعاتی که عمدتا هم خاستگاه اعتقادی ندارد، باید ریشه‌یابی شود چون بعضی متاسفانه ریشه نفسانی، موقعیتی و حتی معیشتی دارند، پیشنهاد من این است که تفحصی درباره دانش ادبی و سوابق کاری دبیر سرویس‌های ادبیات خبرگزاری‌های معتبر صورت بگیرد، چون این افراد کسانی هستند که حاشیه‌سازی و جریان‌سازی می‌کنند و باید تصور شود جریان‌سازی‌ها بر چه اساسی انجام می‌شود آیا پشت آن اعتقاد به نظام و خیرخواهی برای انقلاب است.

 فکر می‌کنم در بعضی از این جریان‌سازی‌ها خیرخواهی نیست. این تجدیدنظر در حوزه رسانه‌های ادبی لازم است تا کسانی سر کار بیایند که هم حسن‌نیت و هم دانش ادبی داشته باشند تا اگر گزارشی منتشر کردند خیر نظام را در نظر بگیرند.
bato-adv
مجله خواندنی ها