بهموازات جدیترشدن بحران در شبهجزیره کریمه در اوکراین، کشمکش میان
روسیه و آمریکا نیز وخیمتر میشود. این در حالی است که تهدید کاخسفید
مبنی بر تحریم روسیه با استقبال سرد شرکای اروپایی آمریکا روبهرو شده است.
به اعتقاد ناظران، اگر روند فزاینده بحران ادامه پیدا کند، واردکنندگان
انرژی در اروپا خود را بیش از هرچیز مایه تسویهحساب واشنگتن و مسکو خواهند
دید. همزمان، شرکت دولتی «گازپروم» روسیه نیز اعلام کرده دیگر در فروش گاز
به اوکراین تخفیف نمیدهد. احتمال آغاز یک بحران انرژی تازه در اروپا در
حالی شدت گرفته است که خاطره بسته شدن شیر لوله گاز روسیه روی اوکراین و
دیگر کشورهای اروپایی، در سالهای 2006، 2008 و 2009 همچنان برای اروپا
زنده است.
روسیه به پشتوانه صنایع نفت و گاز خود در سال 2013 توانست با
اقتصاد هزارو 500میلیارددلاری به دهمین اقتصاد دنیا تبدیل شود. وابستگی
نفتی-گازی اتحادیه اروپا به روسیه حامل اعداد و ارقام قابلتوجهی است.
5/34درصد از نفت وارداتی اروپا و 8/31درصد از گاز طبیعی اتحادیه اروپا توسط
روسیه تامین میشود و 60درصد این گاز، از خط لولهای که از خاک اوکراین
میگذرد، ترانزیت میشود. بحران اوکراین زمانی برای بازیگران خاورمیانه
شکل جدیتری به خود میگیرد که آمریکا تهدید به اعمال تحریمهای گسترده
علیه روسیه در حوزههای مختلف کرد.
این تحریمها طبق گمانهزنیها علیه
شرکتهای روسی، مقامات روسی و احتمالا بعضی از صنایع روسی اعمال خواهد شد.
مساله میان روسیه و آمریکا بهواسطه این کشمکش سیاسی - ژئوپلیتیکی زمانی
میتواند ابعاد جدیتری به خود بگیرد که آمارهای حضور گازی آمریکا در اروپا
و پیشبینیهای تسلط آمریکا بر آن را بررسی کنیم. اما روسیه با کاهش
صادرات انرژی به اروپا، رفتار سیاسی پیشدستانهای را شروع کرده است. این
درحالی است که پیشبینیهای بازارهای انرژی حاکی است، آمریکا برنامههای
بلندمدتی برای صادرات گاز مایع طبیعی (الانجی) به بازار اروپا دارد.
بحران «کریمه» دیپلماسی انرژی آمریکا را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است.
احتمال ورود گاز طبیعی آمریکا به بازار اروپا، نهتنها قدرت بازیگری
اقتصادی روسیه را تحتتاثیر قرار خواهد داد بلکه «آنتروپی» سیاسی روسیه را
نیز در جامعه بینالملل جدیتر خواهد کرد. البته تا عملیاتیشدن تبلیغات
برای عرضه گاز طبیعی آمریکا در اروپا فاصله زیادی وجود دارد. «جیم جونز»
یکی از فرماندهان سابق ناتو در اروپا معتقد است: «پوتین به بازی اسلحه
انرژی خیلی علاقهمند است.» ظاهرا آمریکا هم چندان به آغاز این جنگ بیمیل
نیست.
به اعتقاد ناظران، وابستگی 30درصدی اروپا به نفت و گاز روسیه باعث
شده «موسسه آمریکایی پترولیوم» (API) با اشاره به ناآرامیهای اوکراین
اعلام کند در حال بازنگری تقاضاها برای صادرات گازمایع به اروپاست. «اریک
میلیتو» رییس این موسسه گفته است که «متحدان اروپایی ما مشتاق هستند که
شریک قابلاعتماد دارای منابع قابلاطمینانی از گاز طبیعی داشته باشند.
باید بگوییم که صنایع آمریکا آماده چنین رویدادی هست. صنایع گازی آمریکا
توان مقابله با بحران و هرگونه اختلال را دارد.» البته به واسطه شرایط خاص
فروش گاز طبیعی مثل ضرورت سردکردن فوقالعاده زیاد، فروش در محمولههای
ویژه و بارگیری در کشتیهای دوجداره، آمریکا پیشبینی کرده است که تا سال
2015 در سطح عملیاتی وارد بازار انرژی اروپا خواهد شد. شرکت نفتی ایتالیایی
«انی» نیز ابراز امیدواری کرده است که طرح خط لوله گاز جنوبی که دریای
سیاه را به اروپا متصل میکند (بدون عبور از اوکراین) در سال 2016 آغاز به
کار کند.
تحریم روسیه، جایگاه ایران
تحریم روسیه توسط آمریکا و احتمالا اروپا اگر به حوزه نفت و گاز سرایت
کند، چند پیامد مهم در پی خواهد داشت. اگر تحریمها به حوزههای مالیاتی،
روابط اقتصادی، صدور ویزا یا اعمال تعرفههای مالیاتی محدود بماند، به همان
نرمی و آرامی هم رفع خواهد شد، اما نباید فراموش کرد که تحریم روسیه در
حوزه انرژی کمی بعید و البته در صورت وقوع دارای پیامدهای جدی بلندمدت است.
در این فضا اگر ایران با اتکا به فضای بهوجودآمده از کاهش تحریمها و
بهبود روابطش با جامعه بینالمللی بهره ببرد، میتواند با عبور از انزوا
بهعنوان بازیگری فعال در نظام بینالملل که دارای ظرفیتهای آزادنشده
زیادی در حوزه انرژی است، نقشآفرینی کند.
از این رهگذر ایران بهعنوان
دومین دارنده ذخایر گازی جهان، میتواند نقش کلیدی خود در پروژههای گازی
آتی با اروپا را برجسته کرده و برای عملیاتیشدن آن برنامهریزی کند. اما
عملیشدن تحریمها برای روسیه حامل دو نکته اساسی است؛ اول اینکه، روسیه در
سالهای گذشته در بازیهای رفت و برگشتی با تهران و بهویژه در مورد تصویب
تحریمها در شورای امنیت سازمان ملل متحد با ارکستر قدرتهای بزرگ هماهنگ
نواخته است و از انحصار در بازار ایران بسیار منتفع شده است. به عبارت
دیگر روسیه پیشتر در هماهنگی قاعدهمندی با دیگر اعضای شورای امنیت، بخشی
از توان اقتصادی و مانور سیاسی ایران را محدود کرد و در عین حال از فضای
بهوجودآمده آن منتفع شد. نکته دوم اینکه، این روزها کشمکش جدید با رنگ و
بوی کهنه جنگ سرد، روسیه را بهطور بالقوه در کنج و معرض تحریم قرار داده
است.
اکنون روسیه درست در مسیری معکوس ایران قرار دارد که در تلاش است با
حل گامبهگام مشکلات، همگرایی خود را با نظام بینالملل افزایش دهد. روسیه
اگر در مورد سوریه با نمایش سیاست همکاری برای انهدام تسلیحات توانست
اراده خود را تحمیل کند و موقعیت ایجابی برای سهم قدرت خود از نظام جهانی
بسازد، در اوکراین با تحمیل اراده خود ظاهرا مسیر عکسی را میپیماید. هرچه
ایران بعد از توافق نیمهشب نوامبر گذشته در ژنو، در مسیر همگرایی بیشتر با
جامعه بینالمللی و بازیکردن با کارت خود بدون اتکا به دیگری در نظام
بینالملل قرار گرفته است، روسیه در حال فاصلهگرفتن از نظام بینالملل
است. تجربه فضاسازی برای کشوری تحریمشده میتواند این بار با جابهجا شدن
بازیگرها هم اتفاق بیفتد. این بار روسیه بهجای ایران تحریم میشود و شاید
این ایران است که فضای جدید برای روسیه بسازد.
ایران همگرا شده با جامعه
بینالملل بهعنوان بازیگری که مذاکرات را قاطعانه پیش میبرد و تعهدات و
انتظاراتش را به روشنی پیگیری میکند، میتواند جهت بازی سالهای گذشته
تهران از کانال مسکو با نظام بینالملل را این بار مسکو از طریق تهران با
جامعه بینالمللی پیش ببرد. چندی پیش یک مقام آگاه روس اعلام کرده بود دولت
ایران حاضر است تا 500هزار بشکه نفت در شبانهروز به روسیه بفروشد و در
ازای آن کالا و تجهیزات دریافت کند. گردش مالی این معامله در ماه بیش از
5/1میلیارددلار خواهد بود. این خبر را باید در کنار این گزاره خواند که
شباهت نفت ایران به نفت «اورال» روسیه میتواند مشتریهای سابق روسیه را به
بازار در آستانه رفع تحریم ایران سوق دهد. پیشتر نیز رییس شرکت نفتی
اتریش «ام.او.وی» در گفتوگو با «شرق» ابراز تمایل کرده بود که اروپا از
راهاندازی مسیر جدید انتقال گاز پروژهای همانند «خط لوله اسلامی» استقبال
میکند.
خط لولهای که ایران را به عراق، سوریه، لبنان و سپس اروپا متصل
کند. چنین فرصت احتمالی میتواند اروپا را از انحصار گازی روسیه برهاند و
نقطه اتکای قابلاطمینانی برای تامین نیازهای گازی اروپا فراهم کند. گفتنی
است، به اعتقاد آگاهان، چشمانداز تحریم احتمالی روسیه تاثیر آنی بر جلب
سرمایه و علاقه شرکتهای غربی به ایران نخواهد داشت اما جو روانی ناشی از
آن میتواند تکیهگاهی برای چانهزنی ایران با غرب از یک سو و مسکو از سوی
دیگر تلقی شود و ضامنی برای بهبود موقعیت و توان بازیگری ایران در
پروندههای مهم باشد. اکنون باید منتظر ماند و دید ایران میتواند از فرصت
تغییر وضعیت از کشوری مورد تحریم به کشوری منتفع شونده از تحریم سود برده و
در تمرین چانهزنی در شرایط تازه نمره قابل قبول بگیرد؟
اطمینان داشته باشید
گروه های فشارداخلی اجازه
نمی دهند چنین اتفاقی بیافتد
هرچه باشد روسیه كشور دوست و برادرشان است
ولی می تونه یه استفاده هایی از این درگیری بکنه