مطلب زير را آقاي امين حبيبي براي فرارو ارسال كردهاند:
مشکلات عدیده روبروی نسل سوم امروز غوغا می کند که بیشتر در سایه اولا بی توجهی و ثانیا خودخواهی برخي از نسلهای قبل خصوصا نسل اول بوجود آمده است.
اما بحث نسل های بعدی جداست! و بس خطرنک، امروز از این طرف و آن طرف می شنوی وضعیت مدرسه ها را.
وقتی کودکی که در ابتدائی بدون اخذ نمره و با خیلی خوب و آفرین بالاتر امده و مثلا در مدرسه به اصطلاح تیزهوشان درس می خواند، تنها انتظارش برای نمره 19 خود تبدیل آن به 20 با گریه است!
یادمان نرفته ترکههایی که معلمان ابتدائی بر دست دانشآموزان مینواختند برای 25 صدم نمرهای که کم گرفته بودند.
اما مشکل نسل سوم آگاه اینست که جامعه امروز که در دست نسل اول است، حتی اجازه عرض اندام به قشر آگاه را هم نمی دهد ...
امروز اگر سری به خوابگاههای دانشگاههای سراسری دانشجویان ارشد بزنید، متوجه عمق فاجعه می شوید ...
انسانهایی بی رمق که بار مدرک کارشناسی ارشد به دوش میکشند در حالیکه نائی برای ادامه زندگی ندارند ...
چرا که نسل اول بی توجه به رده سنی این نسل از او چیزهائی فراتر از مقدوراتش می خواهد ...
نسل اولی که فکر می کند چون او در سالهای جوانی اش درگیر جنگ شد یا در زمان او وقتی ازدواج کرد در آغاز زندگی دچار مشکلاتی شد حال باید نسل سوم را به فکر اشتباه خود از این مشکلات برهاند، غافل از اینکه مثلا تحمل سختی ها فلسفه زندگی است و نمیشود به بهانه تحصیلات و بالا رفتن سن تحمل سختی را آسان کرد یا با موقعیت شغلی مناسبتری که حتی بستر آن مناسب نیست به زندگی وارد شد.
جالبتر اینکه این نسل امروز پا را فراتر گذاشته و به زندگی نسل های بعدی هم به نوعی تعارض نموده است.
نسل اول آگاه نیست وقتی افراد بی سوادی چون نسل های چهارم و بعدی وارد محیط آکادمیک شوند به هیچ وجه نخواهند توانست انتظارات نسل اگاهی چون نسل سوم را بر اورده سازند ... نسل سومی که نسل علم است و به او علم بهتر از ثروت را آموخته اند.
شاید تفاوت اصلی نسل اول با نسل سوم و نسل های بعدی این باشد که انها افکارشان را روی کاغذ استنسيل نوشتند و ما افکارمان را روی کیبرد ... حال نه این نسل میتواند از استنسيل بخواند و نه نسل اول دنیای مجازی نسل سوم كه افکارش در آن گسترده است را مشناسد ... و این تفاوت در صورت ادامه به یک فاجعه تبدیل خواهد شد .
حرف دل منو زدی
نوشته جالبی بود