یادداشت زیر را آقای بزرگمهر بشیریه، کارشناس حقوقی ارسال نمودهاند
فرهنگسازی فیسبوکی
دنیای عجیبی است! آدم هایش عوض شده؛ نیازها رنگ دگر یافته و گویی هر روز، قرن جدایی از دیروز است.
کمی اندیشه در میان کشف شده های دست بشر نشان می دهد آنچه یک روز به عنوان اختراعی به دنیا می آید در روز دیگر از ضروریات زندگی می شود، همین برق که نبود، اختراع شد و حالا از لوازم زندگی و نبودش دشوار؛ یا تلویزیون و موبایل و خیلی های دیگر.
در این سیل نیازهای نوی انسان امروز، فیسبوک به تنهایی حدیث طویل است، چه ، او هم پس از آمدنش به حدی جان گرفت که اکنون یک نیاز است تا سرگرمی؛ نیازی اجتماعی انسانی.
این بایدهای زندگی زمانه ی ما از خوب دارد تا بد. همان برق که نبودش فاجعه است بودنش هم می تواند گاهی فاجعه شود و یا هرچیز دیگری که بودنش یک درد و فقدانش درد دگر.فیسبوک هم از این ماجرا بیگانه نیست. از فوایدش که بر هیچ کس پوشیده نیست گذر کنیم گاه معایبی دارد بس ویران گر که چه آسان فاجعه ای را برای مردمی خلق می کند.
در روزگار ما این پدیده تازه متولد شده مهیج می تواند از علل اختلافات قومی، میهنی،مذهبی و خانوادگی و نیز مسبب طلاق، بیکاری و گرههای اجتماعی یا حتی وسیله ای برای ارتکاب جرایمی مثل کلاهبرداری های عالم مجازی و یا زمینه ساز جنایت های فجیع با انگیزه های ناموسی و غیره باشد.
در کنار این خطرهای رسیده از فیسبوک، چه فراوان خوب هایی که بتوان از این پدیده بدست آورد، وجود دارد؛ اشتغال زایی به طرق مختلف،فعالیت های آموزشی، گسترش فرهنگ ملی، ارتباط مستقیم مسؤولین و مردم همانند تبادل سخن بین جناب وزیر، آقای دکتر ظریف و مردم بدون نامه نگاریهای سخت اداری، بحث و گفتگو و به چالش کشیدن مشکلات اجتماعی،سیاسی، ورزشی و غیره و یا کمی ساده تر پیدا کردن رفقای قدیمی و گپی دوستانه و طنزگونههای خنده آور، شماری از جوانب مثبت فیس بوک است.
با این اوصاف مشخص نیست از چه روی در جامعه ما بر روی هر پدیده نو ظهوری بی دلیل خط قرمزی به درازای نامش کشیده می شود و بی آنکه آن را بشناسند و ارزیابی اش کنند بدون دادرسی عادلانه حکمش را صادر می کنند.
شاید اگر برق هم در زمان ما اختراع می شد تا رسیدن به فهم درست استفاده از آن برای مردم فیلتر می شد و ممنوع کردن استفاده از فیس بوک و سایتهای مشابه هم از همین قرار است.
چرا که هنوز فهم استفاده بجا از این پدیده در مسؤولین و مردم و حتی در اندیشه بسیاری از کاربران آن نارس می باشد. شاید وقت آن رسیده باشد تا به جای فیلتر کردن فیس بوک و مواردی از این گونه به فکر ((فرهنگ سازی فیسبوکی)) باشیم؛ یعنی فرهنگ استفاده از آن را بشناسیم و در به کارگیری مثبتش بکوشیم تا جایی که حتی روش استفاده و نتایج سودآور و زیان بارش را به آگاهی مردم اضافه گردانیم.
به راستی چرا از این امکان در مسیر منافع فردی،اجتماعی و ملی بهره نگیریم و به جای فرصت سوزی، فرصت سازی نکنیم.
پیشنهاد می شود در مدارس، دانشگاهها، رسانه ها و آنجا که مکان انتقال مفاهیم و آموزش است اساساً شبکه های اجتماعی و اهدافشان را تعریف کنیم تا علاوه بر آشنایی با فواید بسیار آن ها از خطرهای فراوان فیسبوک گونه ها نیز پیشگیری شود.
یادداشت زیر را آقای حمید نجف، عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار ارسال نمودهاند
فیس بوک، آزاد شد؟
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید که عضو فیس بوک است و این شبكه اجتماعی را جزو مصادیق مجرمانه نمی داند.
وزیر امور خارجه هم از روز اول از عضویت خود در فیس بوك خبر داد و موافق استفاده از آن بود، سایر وزرا و مسئولان محترم هم كم و بیش در این شبكه عضویت دارند .
اما چرا این شبكه همچنان در فیلتر است ؟
ایا استفاده از فیلتر شكن مجاز است ؟
آ یا جرم محسوب می شود ؟
اگر مجاز است پس اساسا مقوله فیلترینگ برای چیست ؟
و اگر غیر مجاز و جرم است چرا بعضی از مقامات عالی رتبه نظام به این كار مبادرت می كنند؟
نگارنده به هیچ عنوان قصد تائید و یا رد این شبكه اجتماعی را نداشته و ندارد، تنها نیت نحو برخورد دست اندركاران با این مقوله و سردر گمی مردم است .
همان سردر گمی كه شما را ترغیب كرد، تا با توجه به تیتر دو پهلو این مطلب را تا انتها بخوانید.
گروهی از مسئولان فیس بوك را از اساس عامل انحراف می دانند و همه جا ساز مخالف كوك می كنند و گروهی آن را كاملا تائید می كنند و ضمن عضویت در ان ، آزادانه مشغول كار هستند .
متاسفانه این دوگانگی در عملكرد با هیچ منطقی برای مردم قابل توجیه نیست، این روش برخورد تنها یك ضرردارد و آن هم افزودن دیوار بلند بی اعتمادی بین مردم و مسئولان است.
فكر می كنم زمان آن فرارسیده باشد كه دوستان هر چه سریعتر نسبت به تعیین تكلیف این شبكه اقدام نمایند و مردم و سایر كاربران دولتی را از این كلاف سردر گمی نجات دهند .
بهتر است این قضیه هر چه زودتر در کمیتهٔ تعیین مصادیق مجرمانه مورد رسیدگی قرار بگیرد، و نتیجه آن به اطلاع عموم مردم برسد .
اگر بنا بر رفع فیلتر بود كه در راستای عدالت اجتماعی شامل حال همه شود و اگر تاكید بر مجرمانه بودن، باز هم برای مردم روشن شود.