bato-adv
کد خبر: ۱۵۱۱۴۱

چرخش پایداری؛ از بینی و بین‌الله غیر از لنکرانی تا...!+(فیلم)

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۲
تابناک نوشت:
جبهه پایداری، شاید یکی از نخستین‌‌ تشکل‌هایی بود که کاندیدای نهایی خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را به مردم معرفی کرد و این کاندیدا هم کسی نبود، جز کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت دولت محمود احمدی‌نژاد؛ کسی که به قول خودش، چون احمدی‌نژاد می‌خواسته یک خانم را به کابینه بیاورد، او را برکنار کرد.

به گزارش تابناک، معرفی لنکرانی به عنوان کاندیدای نهایی جبهه پایداری در ‌مراسمی پر از نمایش، در حالی انجام گرفت که همان زمان، زمزمه‌های حضور سعید جلیلی نیز به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به گوش می‌رسید و حتی نزد آیت‌الله مصباح با اشاره‌ از جلیلی نام برده می‌شد؛ اما وی با بیان این که افرادی چون جلیلی، نور چشمان وی هستند، ولی به درد این کار نمی‌خورند، بر کاندیداتوری باقری لنکرانی به عنوان کاندیدای جبهه پایداری پای فشردند.

نکته مهم در این میان این بود که خود جلیلی هم از ‌ناتوانی و نداشتن برنامه‌ برای ریاست جمهوری سخن می‌گفت و این گونه به افکار عمومی القا می‌شد که جبهه پایداری حتما تا پایان راه، به دنبال لنکرانی خواهد بود و سعید جلیلی هم خود اعلام می‌کند که توانایی این کار را ندارد و هم جبهه پایداری بر این باور است که غیر از لنکرانی، کسی دیگر برای جبهه پایداری به درد نمی‌خورد. پس چگونه است که فردی که آیت الله مصباح معتقد است به درد نمی خورد و خود او هم از عدم توانایی خود می گوید بنا است رئیس جمهور شود؟

آیت‌الله مصباح در بخشی از سخنان خود همچنین می‌گوید: کاندیدای اصلح جبهه پایداری، باقری لنکرانی است و آنان تنها در یک صورت مجازند‌ به کاندیدای غیر اصلح رأی بدهند که این نگرانی ‌باشد که کاندیدایی افسد یا فاسد به قدرت برسد.

در واقع انتخاب جلیلی به عنوان گزینه نهایی جبهه پایداری اولا انتخاب اصلح نیست؛ مسأله‌ای که متشرعان، همواره بر آن تأکید داشته‌اند.

دوم آن که نشان دهنده این است که عبور جبهه پایداری از اصلح خودشان (لنکرانی) به سمت گزینه صالح‌ (جلیلی) از ترس به قدرت رسیدن افسد یا فاسد است (همه هفت گزینه دیگر‌، احتمالا یا افسد هستند و یا فاسد!).

به این ترتیب، همه تحولاتی که در جبهه پایداری روی داده‌، تحولات در حوزه آن تشکل است؛ اما دو نکته همان است که آمد:

نخست این که:‌ جبهه پایداری با وجود اصلح مورد نظر خود (لنکرانی) به سمت صالح مورد نظر‌ (جلیلی) رفته است. بدین ترتیب، جبهه پایداری از انتخاب اصلح صرف‌نظر کرده است؛ کاری که متشرعان از انجام آن عموما خودداری می‌کنند. در هیچ کجا‌ توصیه‌های دینی هم نیست که با وجود اصلح به سمت صالح حرکت کنند، مگر این که دلیلی قطعی برای شکست لنکرانی بوده که با شواهد موجود، دلیل قطعی نمی‌توان یافت.

دوم آن که: بر پایه سخنان آقای مصباح، حرکت به سمت صالح و کنار گذاشتن اصلح نامقبول، به دلیل نگرانی از به قدرت رسیدن افسد یا فاسد است؛ بنا بر چنین تفسیری، هفت کاندیدای دیگر افسد و فاسد هستند. تسلط چنین گفتمانی بر کشور که همه را جز خود افسد یا فاسد می‌داند، انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) را با چالشی اساسی روبه‌رو خواهد کرد.

سوم: اینکه کاندیدای صالحی که اینک کاندیدای جبهه پایداری شده، خود از ‌ناتوانی و بی‌برنامگی برای اداره کشور سخن گفته و حتی یکی از اعضای ستاد این کاندیدا گفته ‌که سخن گفتن از‌ برنامه برای کاندیدای ریاست جمهوری مزاح است!

نتیجه اینکه اخلاق تنها توصیه و سفارش نیست، بلکه تعهد به حفظ انقلاب و کشور هم بخشی از رویکرد اخلاق محور در سیاست است. آیت‌الله مصباح و افرادی که اکنون از آنان به عنوان جبهه پایداری نام می‌برند نیز در دوره‌های پیش، باز هم کاندیدای اصلح یا صالح معرفی کردند. اما  پس از به قدرت رسیدن کاندیدایشان، آنقدر بر وی تاختند و حرف‌ها برای وی درآوردند و از او تبرئه جستند که انگار نه انگار او همان کاندیدای اصلح آنان بوده؛ کسانی که هیچ گاه ‌برای معرفی کسی که گمان می‌کردند، اصلح است و بعد از او پشیمان شدند، حتی یک عذر‌خواهی ساده از مردم نکردند. 

این بار هم آنان چشم به همراهی مردم با فردی دارند که آنان اصلحش می‌دانند؛ اما چه تضمینی هست که باز‌ هم اشتباه نکنند؟ با وجود این تناقضات در همین آ‌‌غاز راه، ‌‌چه تضمینی است که آنان در نیمه کار از اصلح و صالح خود پشیمان نشوند؟ اصولا پشیمانی آنان، چه هزینه‌هایی برای کشور ‌خواهد داشت؟ چرا آنان ‌گمان می‌کنند اخلاق تنها توصیه و سفارش است؟ 


برچسب ها: لنکرانی مصباح
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv