اخوانیها اعلام کردهاند که توافقاتشان با دولت را زیرپا می گذارند و به کمک یارانشان برای تغییر در عربستان تلاش می کنند.
تا کنون سه کشور عربی یعنی مصر، تونس و لیبی شاهد سقوط نظامهای دیکتاتوری خود که هر سه پلیسی و سکولار بودند از طریق تظاهرات مردمی به خصوص جوانان بودند که نتیجه آن صعود جریانهای اسلامی سیاسی به خصوص اخوان المسلمین و سلفیها بود که توانستند در این کشورها به قدرت برسند.
در تونس الغنوشی در فرودگاه قرطاج به هنگام بازگشت از تبعید در میان خیل عظیم جوانانی که به استقبالش آمده بودند، گفت که اگر چه تلاش کرد در رهبری انقلاب نقش ایفا کند، اما جوانان را مختار میداند که هر آن کس که خود صلاح میدانند، انتخاب کنند تا بر آنها حکومت کند که البته در نهایت این حزب وابسته به او بود که قدرت را در تونس در اختیار گرفت.
در مصر نیز در بهترین حالت توافق روشنی میان شورای نظامی و جماعت اخوان المسلمین حاصل شد که نمایندگان آنها به همراه سلفیها توانستند اکثریت کرسیهای مجلس را از آن خود کنند.
در لیبی نیز عبدالحکیم بلحاج و یارانش که زندانیان دیروز زندانهای معمر قذافی بودند، توانستند به پشتوانه کشتار و سرکوبی که قذافی در حق آنها به عنوان جریانهای اسلامگرا کرده بود به قدرت برسند اگر چه تمایزات و تفاوتهایی با دیگر کشورهای عربی که اخوان المسلمین و اسلام گرایان به قدرت رسیدند، داشتند.
اکنون در عربستان، اخوان المسلمین این کشور به سمت تشکیل جریانی برای تصاحب قدرت بر آمدهاند. آنها در چارچوب بهار عربی و با شعارهای اسلامی عامه پسند تلاش دارند تا افکار عمومی داخلی عربستان را به سمت خود جلب کنند و در عین حال، به استناد بیانیه مشهورشان، ضمن تشکیل همپیمانی با اسلامگرایان و ملیگراها انقلاب نرمی را رقم بزنند و خواستار انجام اصلاحات گسترده در قانون اساسی عربستان شوند.
این روزها در مناسبتهای مختلف شاهدیم که لحن مسالمتجو، سلطهپسند و میهن پرستانه آنها تغییر کرده و به نظر میرسد که قصد دارند به طور مستقیم خود را در برابر حکومت قرار دهند.
ابزارهای لازم برای رسیدن به این هدف نیز روشن است، فیس بوک، تویتر و یوتیوب. سه وسیلهای که تا پیش از این حکومت عربستان تلاش میکرد که به کمک طرفداران خود با استفاده از آنها شهروندان را به میهنپرستی، حفظ ثبات و سلامت کشور دعوت کند به ابزارهای جدید اخوان المسلمین برای بیان مشکلات و نقاط ضعف کشور مثل فقر، بیکاری، اتهامهای بیاساس زدن به افراد بر سر تروریسم و بازداشتهای غیر قانونی تبدیل شده و همه هم و غمشان نیز رسیدن به به قدرت با هدف تاسیس نظامی اخوانی مطابق با اصول و چارچوبهای بهار عربی شده است.
اخوانیها همچنین اعلام کردهاند که توافقاتشان با دولت را زیر پا میگذارند و با همفکرانشان در سه کشور یاد شده همصدا میشوند و همان سیاست را برای تغییر وضعیت جاری در عربستان به کار میگیرند.
اکنون نیز این شعار "اسلام تنها راه حل است" را سر لوحه کار خود قرار داده و تلاش میکنند که به کمک آن به دستاوردهای مورد نظرشان برسند.
پیش از این حسن البنا گفته بود: اسلامی که اخوان المسلمین به آن معتقد است باعث میشود که اسلام یکی از ستونهای اصلی حکومت شود و رسیدن مسلمین صالح به قدرت به صرف کسب قدرت را جنایتی سیاسی میداند.
این عبارت که در دهه بیست قرن گذشته میلادی بیان شد باعث شد تا 90 سال پس از آن اخوان المسلمین بتوانند با تکیه به آن در کشورهای مصر و تونس و لیبی به قدرت برسند.
اکنون اخوانیها عربستان را ایستگاه بعدی خود برای رسیدن به قدرت میدانند، جریانهای اسلامی انتظار دارند که با ائتلاف سلفیها و اخوانیها بتوانند همان چیزی را که در مصر رقم زدند در عربستان نیز رقم بزنند.
اتفاقی که میتواند عربستان را نیز به تب بهار عربی دچار کند.