رابرت دنیرو معمولا فیلمهایش را در نمایش عمومی نمیبیند. او میگوید: دوست ندارم فیلمهایم را تماشا کنم. نمیدانم چرا، ولی این کار را نمیکنم. وقت تماشای فیلمهای خودم، خوابم میگیرد!
از «رابرت دنیرو» به عنوان یکی از غولهای بازیگری و یک هنرمند کلاسیک اسم میبرند.
بیش از 5 دهه است که در رشته بازیگری فعالیت دارد و در یک دوجین فیلم با ارزش سینمایی بازی کرده، که اکنون لقب کلاسیکهای شاهکار سینما را گرفتهاند.
در عین حال، او بازیگری معترض است که این دیدگاه را در انتخاب نقشها و فیلمهایش هم حفظ کرده است.
دنیرو که اصلیتی ایتالیاییتبار دارد، از اواسط دهه شصت میلادی کار بازیگری را شروع کرد، اما سال 1973 - و پس از یازده فیلم - و با فیلم «خیابانهای پایین شهر» ساخته مارتین اسکورسیزی بود که به صورت چهرهای مطرح درآمد. پس از بازی در نقش کوتاهی در «پدرخوانده 2» در سال 1974، این «راننده تاکسی» (1976) بود که دنیرو را به چنان شهرتی رساند که بلافاصله تبدیل به یکی از مشهورترین بازیگران سینمای آمریکا شد.
او در فیلم در نقش یک راننده تاکسی به نام تراویس بازی میکند که نسبت به اوضاع جامعه خود ناراحت است و در پایان قصه، سر به شورش برمیدارد.
منتقدان سینمایی که به دنیرو لقب بازیگر مولف را دادهاند، مارتین اسکورسیزی را یکی از عوامل اصلی موفقیتهای هنری این بازیگر میدانند.
از فیلمهای مطرح دنیرو میتوان همچنین به «شکارچی گوزن»، «گاو خشمگین»، «سلطان کمدی»، «روزی روزگاری در آمریکا»، «ماموریت»، «تسخیرناپذیران» و «تنگه وحشت» اشاره کرد.
جشنواره فیلم سانتا باربارا هشتم دسامبر امسال جایزه ویژه خود را به خاطر یک عمر فعالیت پرثمر هنری به رابرت دنیرو اهدا خواهد کرد.
آنچه در ادامه میآید، گفتوگویی با این بازیگر سینماست:
بازیگرانی میتوان پیدا کرد که در زمینه استعداد همپای شما بودهاند، ولی شما موفقتر از بقیه عمل کردهاید. راز این موفقیت در چیست؟
استعداد بازیگری فقط این نیست که در جلوی دوربین یک بازی خوب و با کیفیت ارائه بدهید. استعداد اصلی در نوع انتخابهایی است که انجام میدهید.
من همیشه قبل از این که بخواهیم به فکر آن باشم که در جلوی دوربین میخواهم چکار کنم، به این نکته فکر میکنم که فیلمی که برای بازی انتخاب میکنم چیست و چه مشخصاتی دارد.
وقتی جلوی دوربین هستید، برای ارائه نقش چه میکنید؟
همان کاری که آدمها در زندگی روزمرهشان به صورت طبیعی انجام میهند. خیلی از بازیگرها فکر میکنند جلوی دوربین باید بر روی کاری که کاراکتر مورد نظر انجام میدهد، تاکید کنند، اما نکته مهم این است که هنگام بازی، اصلا سعی نکنید نوع کارتان دلالت بر چیز خاصی بکند.
مردم در زندگی معمولی خود معمولا تلاش نمیکنند احساسات خود را به نمایش بگذارند. برعکس، آنها سعی میکنند این احساسات را پنهان و مخفی نگه دارند.
زمان بازی در یک نقش هم، من همین کار را انجام میدهم و برای نمایش احساسات کاراکتر محوله، سعی میکنم آنها را پنهان نگه دارم و از دوربین و تماشاچی دریغ کنم.
آیا فیلمهای خودتان را در نمایش عمومی تماشا میکنید؟
معمولا چنین کاری نمیکنم، مگر این که مجبور شوم و یا در حالت رودربایستی قرار بگیریم. دوست ندارم فیلمهایم را تماشا کنم. نمیدانم چرا، ولی این کار را نمیکنم.
وقت تماشای فیلمهای خودم، خوابم میگیرد! خیلیها میگویند دنیرو فیلمهایش را چندین بار تماشا میکند تا نقاط قوت و ضعف کارش را پیدا کند.
نمیدانم این افراد این ادعا را از کجا آوردهاند که با این اطمینان چنین چیزی میگویند.
زمان فیلمبرداری فیلمهایتان، با کارگردانان آنها بحث زیادی میکنید؟
بحث اصلی قبل از شروع فیلمبرداری و در زمان مطالعه فیلمنامه است. هر سئوالی یا بحثی داشته باشم، آنجا مطرح میکنم.
وقتی سر صحنه فیلمبرداری حاضر میشوم، دیگر تمام بحثها و جدلها و تحلیلها تمام شده و یک راست جلوی دوربین میرویم. آن جا دیگر جای بحث و صحبت نیست، باید بازی کرد.
هم در نقشهای کمدی بازی کردهاید و هم درام. کدام یک راحتتر و کدام سختتر است؟
بعضیها میگویند بازی در نقش درام آسان است و کمدی سخت، اما این واقعیت ندارد. طی سالهای اخیر در تعدادی فیلم کمدی بازی کردم، کاری که در دهههای قبل اصلا به سمت آن نمیرفتم. بازی در نقشهای کمدی جذاب و شیرین است، اما وقتی در یک نقش درام بازی میکنید، مجبورید در حالت و رفتارها و روحیات متفاوتی قرار گیرید.
همین نکته کار شما را سختتر میکند.
پس از این همه سال کار در هالیوود، آن را چگونه میبینید؟
فکر میکنم هالیوود یک سیستم کلاسگونه دارد و بازیگران شبیه شاگردان آن هستند، اما این مرکز بیشتر شبیه یک تیمارستان است. به کلیت این مرکز و ساختار آن نگاه کنید، آدمهای با نفوذی وجود دارند که سرنوشت یک فیلم را تعیین میکنند.
آنها قدرت آن را دارند که امکان تولید یا توقف تولید فیلمها را فراهم کنند. آنها خودشان را پدر و مادر ما میدانند و میگویند «ما پول داریم و میتوانیم هر کاری انجام دهیم.»
در همان حال، ادعا میکنند بازیگران را دوست دارند و تو همیشه این جمله را از آنها میشنوی که «ما بدون شما بازیگران نمیتوانیم هیچ کاری انجام دهیم.»
سالهاست که در این مکان کار میکنم و دیگر به این جور حرفها عادت کردهام. تلاش همیشگی من این بود که کارم را هر روز بهتر و بهتر انجام دهم.
به عنوان یک بازیگر، خودتان را چگونه آدمی ارزیابی میکنید؟
هیچ وقت خودم را جزو آن دسته از بازیگرانی ارزیابی نکردهام که باید یک آدم خودشیفته باشد. از روز اول شروع کارم، با خودم عهد کردم از نظر شخصیتی یک آدم معمولی باشم.
در بسیاری از فیلمهای خود در نقش رئیس گروههای گنگستری ظاهر شدهاید. این جور نقشها را دوست دارید؟
کاراکترهایی که در این فیلمها بازی کردهام، همه واقعی بودهاند و هیچ یک از آن ساخته و پرداخته ذهن فیلمنامهنویسان نبودهاند.
از آن جا که این شخصیتها واقعی هستند، این حق را دارند که مثل بقیه کاراکترهای فیلمهای سینمایی به تصویر کشیده شوند، اما در عین حال سعی کردم در قالب نقشهای متفاوت دیگری هم ظاهر شوم تا تنوع کاریام را حفظ کنم.
در برخورد با مردم عادی راحت هستید؟
خیر، متاسفانه در این رابطه مشکل دارم. شاید یکی از دلایل آن هم نوع برخورد و واکنش آنها با من باشد که مرا کمی مضطرب میکند. به داستین هافمن نگاه کنید.
صادقانه بگویم، همیشه به او حسادت میکنم. نوع روش و رفتار او، طرز صحبت کردنش و عکسالعملهایی که دارد، باعث میشود به او حسودی کنم. من هیچ یک از کارهایی که او میکند را نمیتوانم انجام دهم.
حرف از داستین هافمن شد، درباره آل پاچینو چه میگویید؟
در طول این سالها، چقدر نقش که از یکدیگر ندزدیدهایم! سالهاست که مردم و تماشاگران سینما، ما دو تا را با هم مقایسه میکنند.
حتی بعضیها سعی دارند با گفتن این که یکی از ما بهتر از دیگری است، ما را به جان هم بیندازند.
اما اگر راستش را بخواهید، من دلیلی برای مقایسه کردن ما دو نفر با هم نمیبینیم. من از او قد بلندترم! صادقانه بگویم، شما و هر کس دیگری میتوانید بهترین بازیگر نسل ما باشید، البته احتمالا به استثنای من!
کدام جنبه بازیگری را بیشتر دوست دارید؟
بازیگری میتواند باعث شهرت با پولدار شدن آدم شود، اما این رشته چیزی پنهان درون خود دارد که رشتهها، هنرها و کارهای دیگر فاقد آن هستند.
به کمک بازیگری، امکان آن را پیدا میکنم که برای مدتی از جلد خودم درآیم و در قالب آدمها و شخصیتهای دیگر بروم و زندگی تازه (و دیگری) را تجربه کنم.
این کار به صورت مجانی صورت میگیرد و برای انجام آن مجبور نیستم هزینهای (کم یا گزاف) پرداخت کنم. برای کسب این تجربه، ضرری متوجه من نیست و شب دوباره تبدیل به خودم میشوم و به خانه میروم.
در یک سری نقشها بازی کردید که اصلیتی ایتالیایی دارند. با بازی در این نقشها، میخواهید به ریشههای خود برگردید؟
بخشی از من ایتالیایی است ولی تماما ایتالیایی نیستم. حتی بخشی از من هلندی، فرانسوی، آلمانی و ایرلندی هم هست! از هر گوشهای یک چیزی دارم. اما از آنجا که نامم ایتالیایی است، بشتر این بخش ایتالیاییام است که جلب توجه میکند.
زمان بازی در فیلمها، از قاعده خاصی از بازیگری پیروی میکنید؟
من هم مثل بسیاری از بازیگران مطرح سینما، تحصیل کرده اکتورز استودیو و شیوه بازیگری «متد» هستم.
شاید فرق من با بقیه همکلاسیهایم این باشد که کمی آنارشیسم و بینظمی را هم به آموختههایم اضافه کنم. تفاوت نوع بازی من با دیگران را باید در این نکته جستوجو کرد.
چهار سال دیگر «راننده تاکسی» شما چهل ساله میشود، درباره آن صحبت میکنید؟
زمان بازی در آن فیلم اصلا فکرش را نمیکردم که سالها بعد یک روز مردم در کوچه و خیابان وقتی مرا میبینند با خوشحالی درباره این فیلم با من صبحت میکنند.
راستش را بخواهید، خیلی برایم لذتبخش است که آدمی سرش را از ماشین خود درآورده و فریاد میزند: «هی با من حرف میزنی؟» فیلمنامه اولیه «راننده تاکسی» را به خاطر نمیآورم، ولی فکر نمیکنم چنین دیالوگی در فیلم داشتم. خیلی از صحنههای فیلم را فیالبداهه کار کردیم.
امیدوار بودیم مورد پسند تماشاگران قرار گیرد و آنها را تحت تاثیر قرار دهد. خوشبختانه این اتفاق رخ داد.