«هاشمی رفسنجانی؛ آمدن یا نیامدن!»؛ این بحثی است که این روزها رسانههای نزدیک به فردی که به «سردار سازندگی» معروف شده، مطرح میکنند و به نوعی سعی دارند فضای انتخاباتی را به سمتوسوی دعوت از رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام هدایت کنند.
به گزارش قانون، بحث کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم در حالی مطرح شده است که وی کلکسیونی از مقامهای اجرایی، تقنینی و نظارتی را در ویترین عملکرد خود دارد و شاید نیاز نباشد که برای یک دور جدید دیگر کاندیدای انتخابات شود.
رسانههای نزدیک به هاشمی رفسنجانی در حالی این روزها فضای رسانهای و سیاسی جامعه را به سمتوسوی کاندیداتوری وی برای تحت شعاع قرار دادن انتخابات سال 92 میکشانند که خود هاشمی نیز قائل به کاندیداتوری در انتخابات نیست، چه آنکه از قدیمالایام گفتهاند که «آدم عاقل و بالغ، وکیل و وصی نمیخواهد». هاشمی آنقدر سیاستمدار پخته و کارکشتهای شده است که تحت تاثیر چنین فضاسازیهایی قرار نگیرد و اگر هم تصمیم به حضور گرفت خود رأسا و شخصا آن را اعلام کند.
هاشمی که از دوران پس از انقلاب تاکنون در منصبهای مختلفی ایفای نقش کرده، دیگر نیازی به عرض اندام در عرصه ریاست جمهوری ندارد، چه آنکه طی سالهای 1368 تا 1376، هشت سالی در این منصب حضور داشت و کشور را در بدترین شرایط اقتصادی پس از دوران جنگ تحمیلی به پیش برد و لقب «سردار سازندگی» را نصیب خود کرد.
اما اینکه چرا برخی سیاسیون و رسانههای وابسته به آنها این روزها به دنبال مطرح کردن دوباره نام هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم هستند، خود نکتهای است که باید رد پای آن را در پستوخانههای سیاست جستجو کرد، پستوخانههایی که خود طرح میریزند و خود نیز در مقام اجرا برمیآیند.
در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته یعنی دورههای نهم و دهم، تیم محمود احمدینژاد بیشترین بهره را از حضور و احتمال حضور هاشمی در این دورهها برد. در دوره نهم ریاست جمهوری، احمدینژاد و تیم همراهش سعی کردند با حمله به هاشمی اعتراض خود را به مدیریت بیست و چند ساله انقلاب -که هاشمی را نماد آن میدانست- نشان دهند و تاکید کنند که مخالف «ثروتاندوزی» و «باند بازی» در حاکمیت هستند. در دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری نیز احمدینژاد و تیم همراهش سعی کردند دوباره جریان هاشمی ستیزی را به راه بیندازند و با اینکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات کاندیدا نشده بود اما به گونههای مختلف نام وی را در مناظرههای انتخاباتی میبردند و به او حمله میکرند. احمدینژاد در این مناظرهها سعی میکرد برخی کاندیداهای این دوره از انتخابات را «وابسته به هاشمی» و یا «پیرو راه هاشمی» معرفی کند تا بلکه از این طریق بتواند مجددا بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند، امری که شاید در نهایت منجر به پیروزی وی در انتخابات شد اما اتهامات ناروایی که از سوی وی به هاشمی و ناطق نوری در مناظرهها مطرح شد مورد تقبیح رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت.
حال این روزها که بحث کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی مجددا از سوی رسانههای حامی وی بر زبانها افتاده است، ضربالمثل قدیمی «دوستی خاله خرسه» به اذهان تداعی میشود، ضربالمثلی که حکایت دوستی و علاقه از روی جهالت و ناآگاهی است و این امر به طور قطع به طرف اول ضربه وارد میکند.
گذشته از اینها مجلس شورای اسلامی در سال 87 و یک سال پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، مصوبهای را از سر گذراند که برابر تبصره 3 ماده 35 آن که مربوط به اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری است، دارندگان سن کمتر از 40 سال و بالاتر از 75 سال نمیتوانند نامزد انتخابات شوند که البته این مصوبه با ایراد شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و از آن سال تاکنون در این مجمع خاک میخورد. اگر این قانون به تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام برسد دیگر هاشمی رفسنجانی که هماکنون 78 سال سن دارد نمیتواند خود را در معرض رأی مردم قرار دهد.
بهر روی قصه کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم هرچه باشد اما به طور قطع به نفع وی نخواهد بود و بیشک عدهای سعی دارند از این آب گلآلود ماهی مقصود خود را صید کنند.