محسن احمدي گفت: بسياري از شاعران ما مجري و متولي جشنوارهها شدهاند و به نوعي با ادبيات كاسبي ميكنند. شعر و ادبيات امروز ما هم دچار روزمرگي و عوامگرايي شده است.
اين شاعر اظهار كرد: بعد از انقلاب در عرصه شعر تحولاتي جدي اتفاق افتاد، انقلاب خودش يك پتانسيل عظيم را آزاد كرد كه باعث به وجود آمدن نسلي با تفكر و نگاه جديد شد كه عرصه ادبيات را متحول كردند و بعد هم وقوع جنگ و رشد آرمانهاي ديني در شرايط اجتماعي آن زمان سبب شد تا نگاه شاعران، حركت از وضع موجود به وضع موعود باشد و همه اينها ادبيات و شعر ما را دچار تحول جدي كرد.
او افزود: اما متأسفانه در چند سال گذشته در جامعه ركود جدياي را در عرصه شعر شاهديم و شعري كه امروز در حال عرضه است، به عنوان پركننده برنامههاي راديو و تلويزيوني است.
احمدي در پاسخ به اينكه چرا امروز مردم از شعر فاصله گرفتهاند، گفت: امروز خواستها و دغدغهها شاعران ما بسيار كوچك شده است و آن نگاه جهانشمول گذشته به نگاه در يك اتاق تبديل شده، افق ديد شاعر ميشود همسايهاش يا لباسش، دلتنگيهايش ميشود دوستش و يا فلان مكان، و به كلي همه خواستها و آرزوهاي شاعرانمان مادي شده است و از خواستهاي معنوي گذشته خبري نيست. مسأله اصلي اين است كه جهان شاعرانمان دستيافتني شده است؛ در حاليكه هدف شعر اين است كه ما را از روزمرگي به حقيقت انسان برساند.
اين شاعر با اشاره به اينكه خاستگاه شعر در شرق و به طور مشخص ايران بوده است، عنوان كرد: تنها هنري كه ما در آن به لحاظ تاريخي سرآمد بودهايم، شعر است و در هيچكدام از هنرهاي ديگر مثل نقاشي، تئاتر و سينما به طور جدي و جهاني مطرح نبودهايم؛ اما در شعر بزرگاني مثل مولانا حافظ و خيام را داريم كه تا ابد در فرازهاي فرهنگي جهاني مطرح خواهند بود و به همين دليل ما بايد نگاه امروزمان را به شعر تغيير دهيم.
او سپس درباره فضاهاي موجود براي ارائه شعر اظهار كرد: در حال حاضر ما تعداد زيادي كارگاه شعر داريم، شبهاي شعر زيادي برگزار ميكنيم و كتابهاي زيادي هم در زمينه شعر طنز چاپ كردهايم؛ اما مردم بسياري از آنها را نميشناسند و عملا اين آثار ارتباطي با مردم ندارند؛ زيرا آثاري هستند كه تأثير بيروني ندارند و تاريخ مصرف مشخصي دارند كه بعد از آن از ياد خواهند رفت.
احمد همچنين درباره رشد كردن شعر طنز در رسانهها گفت: امروز پرداختن به شعر طنز ما را از ماهيت اصلي شعر دور كرده و سطح شعر را تنزل داده است. شاعران ما به دنبال آن هستند كه براي مخاطب عام شعر بگويند و آنها را بخندانند و همين سطح شعر را تنزل داده است.
او گفت: شما طنز را در شعر حافظ هم ميبينيد؛ اما در شعر حافظ ويژگي طنز رندي است كه شاعر با مهارت توانسته است در لابهلاي شعرش بهدليل شرايط اجتماعي حرفي را بزند كه غير از طنز نميتوانسته بزند و حافظ توانسته است هم طنز خود را رندي بيان كند و هم منعكسكننده اوضاع و احوال زمانه خود باشد؛ اما طنز امروز ساختگي است و الهام شاعرانه از آن گرفته شده است، شعري كه تنها موزون است؛ اما واقعي و اصيل نيست و در آينده هم ماندني نخواهد بود.
محسن احمدي همچنين درباره آخرين اثري كه در دست چاپ دارد، گفت: آخرين كاري كه تدوين آن تمام شده و براي چاپ آماده است، «سفرنامه سمرقند و بخارا» است كه احتمالا با عنوان «خورشيدهاي پشت ديوار» توسط نشر تكدرخت چاپ خواهد شد. اين اثر در ادامه مجموعه «دنيا به رنگي كه من ديدهام» است كه مجموعهاي از سفرنامهها به مكانها و كشورهاي مختلف است كه در چند سال گذشته به چاپ رسيده است.
او افزود: همچنين مجموعه ديگري از گزيده شعرهاي چهار ـ پنج سال گذشته خودم را در دست تهيه دارم كه بخش عمده آن غزل است و در حال حاضر در حال صحبت با ناشري براي چاپش هستم.