جمال مبارک هیچ گاه گمان نمیکرد که روزی خودش و پدرش به زندان بیفتند. پسر رئیس جمهوری مهمترین کشور عربی که در روزگاری نه چندان دور آرزوی تکیه زدن بر کرسی پدر را میزد و خود را فرعون جدید مصر میدید اکنون باید در کنار برادر و پدر در زندان با لباس زندان زندگی خود را سپری کند.
به گزارش شبکه خبری الجزیره، جمال که به همراه برادرش علا در پی انقلاب 25 ژانویه به اتهامهای گوناگون از جمله اختلاس از بیتالمال به زندان افتاده است این روزها حال و روز خوشی ندارد. وی به طور خاص متهم است که در قضیه "باندبازی در بورس" اموال عمومی را غارت کرده است. قضیهای که دادگاهش تا 8 سپتامبر به تعویق افتاده است.
این در حالی است که جمال و علا در دادگاه اخیر هیئت قضایی بر سر سرکوب مخالفان در دوران انقلاب که به کشته شدن دست کم 850 نفر انجامیده بود، بیگناه تشخیص داده شدند.
رسانههای مصری اعلام کردهاند که جمال به همراه شمار دیگری از مقامهای سابق مصر اموال نامشروعی را از طریق فروش بانک ملی مصر که بیش از یک میلیارد پوند مصری میشده یعنی در حدود 330 میلیون دلار به دست آورده است.
جمال پسر کوچکتر مبارک در 27 دسامبر 1963 در قاهره به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل دانشگاه امریکاییهای قاهره است و پس از پایان تحصیلات دورهای را در بانک "بنک اوف امریکا" در قاهره و سپس در لندن در سالهای 1988 تا 1994 گذرانده است. وی پس از ناکام ماندن تلاش ترور پدرش در سال 1995 در آدیسآبابا به مصر بازگشت و تا آخر در این کشور ماند.
در اواخر دهه نود جمال قدم به عرصه سیاست گذاشت. در ابتدای قرن جدید میلادی ریاست حزب ملی دموکراتیک را که پیش از آن بر عهده پدر بود، بر عهده گرفت. در این موقع وی به عنوان یک چهره جوان ژست اصلاحطلبانه به خود میگرفت و در پیشبرد سیاست اقتصاد باز در کشورش پیشگام شده بود. پیشرفت این سیاست به اندازهای سریع بود که باعث شد تا بازرگانان و روسای شرکتهای بزرگی وارد پارلمان شوند و این مساله باعث شد تا حکومت مصر بیش از پیش رنگ و بوی پول به خود بگیرد. در طول این مدت ثروت وی و خانوادهاش به سرعت افزایش یافت که به تدریج انتقادهای شدیدی را متوجه حکومت حسنی مبارک کرد.
روزنامه گاردین در بحبوحه انقلاب 25 ژانویه نوشت، خانواده مبارک نزدیک به 70 میلیارد دلار در داخل و خارج مصر سرمایهگذاری کردهاند. این در حالی بود که در حدود 40 درصد از جمعیت مصر زیر خط شدید فقر به سر میبرند و بنا به گزارشهای بینالمللی با درآمدی کمتر از دو دلار در روز امرار معاش میکنند.
در پی کسب این ثروت و نفوذ در بازارهای اقتصادی داخلی و خارجی بود که صحبت از جانشینی وی به جای محمد حسنی مبارک، پدرش شد. همان طرح جنجالی موروثی کردن حکومت که گفته میشود مادرش سوزان از طراحان اصلی آن بود. جمال در آن موقع نسبت به این دیدگاه مادر محافظهکارانه رفتار میکرد و میگفت: "مصر سوریه نیست." که اشاره به جانشینی بشار اسد به جای حافظ اسد بود، اما به نظر میرسد به مرور وی نیز به حرفهای مادرش قانع شد و در فکر جانشینی پدر افتاد اگر چه هیچ گاه تحقق نیافت.
درباره نفوذ جمال در عرصه سیاسی مصر، عبدالحلیم قندیل در کتاب "کارت قرمز رئیس جمهور" مینویسد: جمال مبارک عملا پروندههای اقتصادی کشور را مدیریت میکرد، وی هم در تشکیل حکومت نقش داشت و هم این که وزرا را خودش تعیین میکرد.
هنگامی که بحث جانشینی وی به جای پدر مطرح شد، نفرت شدید ملت مصر از او نیز آغاز شد، در مقابل وی تلاش کرد تا خود را بیش از پیش با روسای شرکتها و بازرگانان مطرح پیوند بزند، همانهایی که به حساب ملت مصر به ثروتهای کلان رسیده بودند.
در همین رابطه عبداللطیف مناوی در کتاب خود با عنوان "روزهای آخر نظام مبارک" مینویسد: وجود احمد عز در کنار جمال مبارک یکی از دلایل اصلی نفرت مصریها از او بود.
به گفته مناوی انتخاباتی که احمد عز به همراه جمال در سال 2010 برگزار کردند که صحبت از وجود تقلبهای گسترده و بیسابقه شد دلیل اصلی نفرت از هر دوی آنها بود. انتخاباتی که باعث شد ملت مصر از آینده سیاسی کشورشان در سایه مبارک ناامید شوند و هفتهها در خیابانها شعار رفتن مبارک را سر دهند. تراکم این نفرت باعث شد تا انقلاب ژانویه 2011 رقم بخورد که به سرنگونی مبارک و فرزندانش از اریکه قدرت انجامید.