«هم رمان قیدار به مراتب از رمان «من او» فاخرتر و قوی تر وتاثیرگذارتر است - و طبعا مستعد تهاجمات جدی تر و گسترده تر - و هم آن مهاجمان، امروز از آن زمان قدرتمند و با نفوذترند و به ابزار و ادوات و امکانات رسمی و غیر رسمی مجهزتر...»
چاپ پنجم رمان «قـیـدار» در حالی وارد بازار نشر شده است که کمتر از 40 روز از انتشار تازه ترین اثر رضا امیرخانی و توزیع آن می گذرد. داستان قیدار درباره یک گاراژدار در تهران دهه 50 شمسی است که نام او و کامیونهایش در تمام جادههای ایران و میان رانندگان شناخته شده است. از سوی دیگر مرام و مسلک رفتاری قیدار نیز در میان تمام افرادی که با او در ارتباط هستند به نوعی زبانزد است، اما در طول داستان با مجموعه وقایعی که برای وی رخ میدهد، قیدار به سمت نوعی تکامل و بازتعریف از خود دست پیدا میکند. این رمان در دو هفته گذشته در صدر لیست پرفروش ترین های سامانه «سام» بوده است.
بنابراین گزارش، سید مهدی شجاعی، نویسنده محبوب و صاحب سبک کشورمان که رمان «کمی دیرتر» او نیز این روزها مخاطبان بسیاری دارد و به چاپ سوم رسیده است؛ در یادداشتی با تقدیر از جدیدترین اثر امیرخانی، به او برای پذیرش تخریب ها و تهاجم ها هشدار داده است.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم: «اغراق نیست اگر بگویم که جای این رمان، در ادبیات داستانی امروز خالی بوده است و قیدار با اقتدار و افتخار این جای خالی را پر کرده است. رمانی که در خشکسالی و برهوت ادب و جوانمردی و مروت، خبر از چشمه سار زلال عیّاری و فتوّت بیاورد و با محمل پرداختن به صنف و طیفی ناشناخته و نپرداخته ، به احیای ارزشهای مشرف به انقراض بپردازد... خلق رمان قیدار، خدمت به زبان و ادب پارسی است، چه از لحاظ مکتوب و ماندگار کردن بخشی از ادبیات شفاهی و چه از حیث ابداع عبارات و افزودن ترکیبات تازه به گنجینه مکتوب فرهنگ و ادب این سرزمین.»
همچنین در بخش دیگر این یادداشت آمده است: «جناب امیرخانی عزیز! از آنجا که شما به مختصات و مناسبات این روزگار واقفید و قواعد بازی را به خوبی می شناسید، قطعا منتظر تقدیر و تحسین و اعطای جایزه از سوی مجامع رسمی و جشنواره های موجود نیستید. توصیه من این است که برای پذیرش و تحمل تیرهای تهاجم و تخریب، آماده و مهیا باشید. شما با خلق رمان قیدار، عمارتی عظیم و شکوهمند، استوار بنا کرده اید. این عمارت، به همان میزان که در دل عابران فرهیخته و سلامت، ایجاد وجد و سرور و شعف خواهد کرد، بغض و عداوت رهگذران نادان و ناتوان را برخواهد انگیخت و وجود ورشکسته گان به تقصیر در حوزه ادب و هنر را از حقد و حسد و کینه سرشار خواهد کرد. تهاجم ها و تخریب ها و تکفیرهای پس از خلق رمان «من او» را از یاد نبرده اید و نبرده ایم. آنچه اکنون شما باید باور کنید این است که هم رمان قیدار به مراتب از رمان «من او» فاخرتر و قوی تر وتاثیرگذارتر است - و طبعا مستعد تهاجمات جدی تر و گسترده تر - و هم آن مهاجمان ، امروز از آن زمان قدرتمند و با نفوذترند و به ابزار و ادوات و امکانات رسمی و غیر رسمی مجهزتر...»
ولی اینکه قیدار مناسب حال امروز جامعه است ،جامعه ای که همه میخواهند مردمش را ناامید کنند،به شدت قبول دارم...
کاش حال و هوای لنگر پاسید به سینما برود
حاج خانوم ...ترین دیگه ای نبود که بگی؟