وقتی تکههای مختلف پازل نظیر اینکه سال هاست در تعطیلات آخر شهریور ماه (پایان فصل تابستان) شمار زیادی از مردم کشور به استانهای شمالی سفر میکنند و احتمال وقوع سناریوهایی نظیر قفل شدن جادهها، کمبود سوخت، مشکلات اسکان و ... کاملا محتمل است را کنار هم میگذاریم، هضم این حجم از غافلگیری چندباره مسوولان در مواجهه با این مسائل برایمان سخت میشود.
دانش آموزانی که به دهکهای پایین تعلق دارند، متاسفانه یا امکان ورود به دانشگاه را پیدا نمیکنند یا وارد دانشگاههای درجه پایین میشوند. این به این معناست که فرصتهای شغلی ممتاز در آینده، نصیب اقشار خاص میشود و به عبارتی دیگر مشاغل ممتاز جامعه در اختیار برخی اقشار ضعیف قرار نمیگیرد. مشاغلی که در اختیار اقشار ضعیف قرار میگیرد، جای پیشرفت و توسعه نخواهد داشت و معمولا رده پایین خواهد بود. اما چرا همه این اتفاقات رخ داده و رخ میدهد، چون فاصله کیفیت آموزشی در مدارس افزایش یافته و در حوزه شایستگی نیروی انسانی نیز، فاصله زیادی ایجاد شده است
موسسات مهاجرتی که خدمات مهاجرت پرستاران را ارائه میدهند، از کشورهای کانادا، دانمارک، آلمان، سوئد، استرالیا، اتریش، انگلیس، ایرلند، سوئیس، آمریکا، عمان و امارات به عنوان بهترین مقاصد مهاجرتی پرستاران نام میبرند. بر اساس تبلیغات این موسسات، این کشورها از این جهت در لیست بهترین کشورها برای مهاجرت پرستاران قرار دارند که سطح کیفیت زندگی، میزان رفاه، برخورداری از خدمات و امکانات عمومی، میزان دستمزد، امنیت شغلی، امنیت اجتماعی و اقتصادی بالایی را ارائه میدهند.
.دولت تعهدی را برای پرداخت ۴۰ همت در طول سال، برای دارو دارد که این موضوع در طرح دارویاری تعیین و تصویب شده است. اگر این ۵ همت هم پرداخت شود، کل پرداتیهای دولت شاید به ۱۰ همت برسد. برای بودجه سال آینده که آقای رئیس جمهور هم درباره آن صحبت کردند، هنوز تکلیف مشخص نیست که ارزی که به دارو خواهیم داد، بر چه پایه ریالی است و تفاوتهای ارزی چگونه حساب میشود، یا چا میزان پول به شرکتهای بیمه داده خواهد شد. بازار دارویی حدود ۱۷۰ همت به قیمت مصرف کننده در سال ۱۴۰۲ بود و حدود ۸۰ همت از این عدد از جیب بیمار پرداخت شده است. این رقم بسیار زیاد است و اصلا قرار نبوده بیمار اینطور پرداخت انجام دهد
فرونشست زمین، و آلودگی و پسروی آب دریای خزر، دو چالش مهم زیست محیطی کشور در وضعیت کنونی هستند که در نوع خود ایجاد کننده طیفی از دیگر چالشها هستند. نکته قابل تامل اینکه تشدید این چالشها با تبعات بسیار منفی اقتصادی و اجتماعی نیز همراه است. موضوعی که از هزینههای سنگین عدم رسیدگی به آنها و فرسایشیشدنشان حکایت دارد.
در سیستم کنکور و استخدام ایران سهمیههای فراوانی وجود دارد. با وجود تمام این سهمیههای نوشته و نانوشته، جوانی که از سیستان و بلوچستان شروع میکند و به نقاط بالا میرسد، یک استثناء است و نه قاعده. احتمالا جوانی که در مناطق محروم است یا به نظر خودش نمیتواند از مارپیچ سهمیههای نوشته و نانوشته عبور کند، انگیزهای هم برای ادامه دادن ندارد.
ما نمیتوانیم مهاجران به تهران را هم ملامت کنیم، چون حق هر انسانی است که فرصتهای بهتری برای زندگی داشته باشد. خوب است که به این نکته فاجعه بار هم دقت داشته باشیم که بخشی از جمعیت نخبههای ما در تهران هم نمیمانند و از کشور خارج میشوند. حتی میشود گفت تهران مثل سکوی پرتاب هم عمل میکند. ما اکنون مشکل دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را که جمعیت عمدتا کم سواد و روستایی به تهران هجوم آورده بودند را نداریم، بنابراین، اکنون جمعیت مهاجر به تهران بیشتر شامل طبقه متوسط میشود.
اقدامات اجتماعی دولت هم همین است. کمکهای پراکنده به تعدادی از افراد جامعه. این ضد اجتماعیست، چون شما با این کار عملا جامعه را از پویایی و فعالیت باز میدارد، حالا پرسش این است که آیا آقای پزشکیان میخواهد همین روند را ادامه دهد یا رویکردی در پیش بگیرد که باعث گسترش مشارکت اجتماعی خواهد شد؟
برنامههای وزارت علوم نباید بر اساس آمال و آرزوها و دور از واقعیتهای موجود حاکم بر دانشگاهها باشد. حقیقت این است که طی سالهای اخیر فرار مغزها تشدید شده و دانشگاههای برتر کشور به محل ترانزیت نخبگان تبدیل شده اند. به جای شعار دادن خوب است مسئولان وزارت علوم نگاه کنند که چه کرده اند با دانشجوها و حتی اساتید که همه چمدان به دست منتظر دریافت مدرک کارشناسی هستند یا حتی در همان ترمهای اول برای اخذ پذیرش تحقیق میکنند. وزارت علوم موتور محرکه کشور است