گودال همچنین دریافت که شامپانزهها مجموعهای از رفتارهای اجتماعی بسیار پیشرفته و پیچیده دارند که تا آن زمان ناشناخته بودند.
جین گودال (Jane Goodal)، رفتارشناس انگلیسی، در سال ۱۹۳۴ در لندن به دنیا آمد. او بابت پژوهشهای مفصل و بلندمدتش در خصوص رفتار شامپانزهها، در دنیای علم شهرت دارد.
به گزارش عصرایران، گودال از آغاز کودکی، وقتی که یک دختربچه بود، به حیوانات علاقهمند شد. مبنای این علاقه، عروسکی بود که پدرش در دوران کودکی جین برایش خرید.
پدرش برای او عروسک یک شامپانزه را خرید و جین کوچک، عاشق آن عروسک شد و اسمش را گذاشت جوبیلی. شاید اگر پدرش برای او عروسک سیندرلا یا چیزی از این قبیل خریده بود، مسیر زندگی جین گودال هم عوض میشد.
پدر جین راننده مسابقات اتوموبیلرانی بود و مادرش نویسنده. آنها در جریان جنگ جهانی دوم از هم جدا شدند و جین از آن پس با مادرش زندگی کرد.
خانم جین گودال الآن ۹۰ ساله است ولی هنوز آن جوبیلی را دارد و آن را در اتاق خوابش جلوی چشمش گذاشته.
جین در ۱۸ سالگی تحصیل را رها کرد و به عنوان منشی و دستیار تهیه فیلم کار کرد تا هزینه سفرش به آفریقا را تأمین کند. او در ۲۳ سالگی موفق شد به آفریقا برود.
او پس از ورود به آفریقا توانست با لوئیس لیکی، باستانشناس و طبیعتشناس نامدار، کار کند. همکاری او با لوئیس لیکی این امکان را برای او فراهم کرد که در سال ۱۹۶۰ در پارک ملی گمبهاستریم در تانزانیا، کمپی تاسیس کند و از نزدیک شاهد رفتار شامپانزهها باشد.
گودال در سال ۱۹۶۴ با عکاسی آلمانی- هوگو ون لاویک- که در سال ۱۹۶۲ به تانزانیا اعزام شده بود تا از کارهای او عکس بگیرد و فیلمبرداری کند، ازدواج کرد. اگرچه ازدواجش دو سال بیشتر دوام نیاورد ولی جین همیشه شوهرش را در کنار استادش، لوئیس لیکی، جزو مردان تاثیرگذار زندگیاش معرفی کرده.
تحقیقات جین گودال در رشته رفتارشناسی حیوانات به سرعت به شهرت رسید و ارزش علمیاش چنان بود که دانشگاه کمبریج در ۱۹۶۵، یعنی زمانی که جین ۳۱ ساله بود، به او مدرک دکتری اعطا کرد.
در واقع جین با مدرک تحصیلی دیپلم ناگهان موفق به اخذ مدرک دکتری شد و معمولا پژوهشهای میدانی دانشجویان مقطع دکتریِ دانشگاه کمبریج را رهبری میکرد. در واقع او استاد راهنمایی بود که در طبیعت حضور داشت نه پشت میز کار و داخل اتاقش در دانشگاه.
جین تا سال ۱۹۷۵ در پارک ملی گمبهاستریم اقامت داشت و در سال ۱۹۷۷ برای تحقیق، آموزش و حفاظت از حیات وحش، "موسسه جین گودال" را در کالیفرنیا، با کمک سایر پژوهشگران تاسیس کرد. ستاد اصلی این موسسه بعدها به واشنگتن دی. سی منتقل شد.
خانم گودال در طول سالها رفتارشناسی شامپانزهها، توانست پارهای از برداشتهای نادرست را نسبت به رفتار این حیوانات تصحیح کند و درباره زندگی آنها به کشفهای مهمی دست یابد.
مثلا او پی برد شامپانزهها همهچیزخوارند. یعنی هم گوشت میخورند هم گیاه. در حالی که تا قبل از آن، دانشمندان فکر میکردند شامپانزهها گیاهخوارند.
همچنین جین گودال پی برد شامپانزهها ابزار میسازند و از آن استفاده میکنند. این کشف او از این حیث اهمیت داشت که تا آن زمان دانشمندان و فیلسوفان معتقد بودند انسان تنها موجود زنده ابزارساز در سراسر کره زمین است.
گودال همچنین دریافت شامپانزهها مجموعهای از رفتارهای اجتماعی بسیار پیشرفته و پیچیده دارند که تا آن زمان ناشناخته بودند.
علاوه بر این، تحقیقات او در زمینه شناخت رفتار پرخاشگرانه شامپانزهها، جزو مطالعات علمی درخشان در رشته رفتارشناسی حیوانات است. مثلا رقابت و حسادت در میان شامپانزهها، و نحوه بروز چشم و همچشمی در بین آنها، نکاتی بود که جین گودال با تحقیقاتش آنها را مفصلا برای سایر جانورشناسان روشن کرد.
جین گودال نتایج سالها تحقیق و مطالعهاش را در کتابهای گوناگونی منتشر کرده است. در بین آثار او میتوان به کتاب "در سایه انسان" (۱۹۷۱) و کتاب مهم "شامپانزههای گمبه و الگوهای رفتار" (۱۹۸۶) اشاره کرد. او در این کتاب دوم، دستاورد سالها مشاهده و مطالعهاش را خلاصه و جمعبندی کرده.
خانم گودال تا سالهای آغازین قرن بیستویکم در زمینه مسائل زیستمحیطی و ضرورت حفاظت از محیط زیست مینوشت و سخنرانی میکرد.
او از سال ۲۰۰۲ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع حفاظت از طبیعت است. در سال ۲۰۰۳ نیز لقب "بانوی انگلیس" به او اعطا شد.
یکی از نکات جالب درباره جین گودال این است که او در ۲۳ سالگی (۱۹۵۷) تحقیقاتش را درباره شامپانزهها آغاز کرد و در ۳۱ سالگی (۱۹۶۵) از دانشگاه کمبریج بابت تحقیقاتش مدرک دکتری گرفت. یعنی مطالعاتش چنان مهم بود که یکی از مهمترین دانشگاههای جهان را ظرف مدتی کوتاهتر از معمول، به او مدرک دکتری اعطا کند. در حالی که معمولا دانشجویان یک دانشگاه پس از ده سال مطالعه موفق به کسب مدرک دکتری میشوند.
شهرت جهانی جین گودال محصول انتشار کتاب "در سایه انسان" بود. یعنی او در نیمه اول دهه ۱۹۷۰، دانشمندی شناختهشده در سطح جهان شد. عکاس عکسهای این کتاب مهم او، همسر سابقش: هوگو ون لادیک بود.
جین و هوگو به این نتیجه رسیده بودند که زن و شوهر مناسبی نیستند ولی زوج علمی موفقی میتوانند باشند. آنها در سال ۱۹۷۰ تحقیق مشترکی را درباره زندگی سگها و شغالها و کفتارها آغاز کردند که بر غنای دانششان در حوزه رفتارشناسی حیوانات افزود و جین را نیز بیش از پیش در زمینه محیط زیست و ضرورت و نحوه حفاظت از آن صاحبنظر کرد.
جین بعدها با فرد دیگری به نام درک برایسون ازدواج کرد و زندگی مشترک آنها تا پایان عمر برایسون دوام آورد.
"موسسه جین گودال" نقش مهمی در تبیین توان تخریب و آسیبرسانی شکارچیان غیرقانونی و قانونی به محیط زیست داشته. همچنین این مؤسسه تلاشهای قابل توجهی در زمینه بهبود شرایط زندگی حیوانات چه در طبیعت چه در باغوحشها به عمل آورده.
نام کامل جین گودال والری جین موریس گودال است. درباره او این نکته هم گفتنی است که به رغم کسب مدرک دکتری بابت تحقیقات شخصیاش در خارج از دانشگاه، جین در دهه ۱۹۷۰ برای تحصیل در رشته نژادشناسی وارد دانشگاه کمبریج شد. یعنی او در حالی که دانشمند برجستهای محسوب میشد، خودش را بینیاز از تحصیلات دانشگاهی نمیدید.
زندگی جین گودال نشان میدهد علم چطور پیشرفت میکند. پیشرفت علم محصول دههها صرف عمر برای شناخت وجوه گوناگون طبیعت است. اینکه با طبیعت بیگانه باشیم و یکسره به حال دیگران افسوس بخوریم که چرا مثل ما فکر نمیکنند، نه خدمتی به خودمان است نه خدمتی به دیگران.
جین گودال جوایز متعددی بابت مطالعات علمیاش دریافت کرده که یکی از آنها نشان لژیوندونور است. بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه.