فرارو- از همان نخستین روزهای پس از آغاز حمله اسرائیل به نوار غزه، گمانه زنیهای مختلفی در مورد طرح و برنامههای تلآویو با محوریت آینده منطقه مذکور به گوش میرسید. در ابتدا اینطور گفته میشد که اسرائیل به کل سعی دارد مردم نوار غزه را از این منطقه اخراج کند و مثلا آنها را به صحرای سینای مصر و یا شماری از کشورهای عربی بفرستد و در مسیر کوچ اجباری قرار دهد. این گمانه زنی با توجه به تمایل تندروهای حاضر در دولت نتانیاهو که تاکید دارند نوار غزه هم باید ضمیمه قلمرو اشغالی اسرائیل شود، تقویت میشد.
به گزارش فرارو؛ برخی تحلیلها نیز از استقرار دائمی ارتش اسرائیل در محور فیلادلفیا یعنی همان منطقهای که مرز زمینی میان نوار غزه و مصر است خبر میدادند. در این چهارچوب اسرائیل عملاً بر آن بوده تا دامنه محاصره نظامی خود علیه منطقه مذکور را تا جای ممکن تشدید کند. معادلهای که به ویژه با توجه به حضور نظامیان اسرائیلی در محور نتساریم یعنی همان محوری که نوار غزه را به دو قسمت تقسییم میکند بیش از پیش تقویت میشود. با این همه، در ماههای اخیر یک ابتکار اسرائیلی در مورد سرنوشت نوار غزه چندین بار مطرح شده است که به نظر میرسد اسرائیل قویا به دنبال اجرای آن است. این ابتکار به "طرح ژنرال ها" مشهور شده است.
این طرح توسط شماری از ژنرال ارتش اسرائیل ارائه شده و در قالب آن این دستوکار دنبال میشود که شمال نوار غزه، به کل منطقه بسته نظامی شود. اساسا به همین دلیل است که میبینیم اسرائیل به نحوی جدی علیه بیش از ۴۰۰ هزار نفر از ساکنان شمال نوار غزه از دو اهرم تحمیل گرسنگی و کوچ اجباری استفاده میکند و در عین حال، بر شدت بمبارانهای خود علیه آنها هم افزوده است.
اکنون بیمارستانهای مهم در شمال نوار غزه نظیر بیمارستان اندونزی یا کمال عدوان، محاصره هستند و نظامیان اسرائیلی به خشنترین وضع ممکن علیه مردم شمال نوار غزه و بخشهایی نظیر بیت لاهیا، جبالیا و بیت حانون دست به کشتار میزنند. استدلال افسران نظامی اسرائیلیِ حامی طرح ژنرالها این است که نوار غزه نیز همچون کرانه باختری بخشی از قلمرو اشغالی اسرائیل است که باید برای تحقق الحاق آنها از ابزارهای نظامی و توام با قوه قهریه استفاده کرد. با این همه، این طرح حداقل به ۳ دلیل عمده با چالشهای جدی رو به رو شده است.
یکی از اصلیترین موانع رژیم اسرائیل در پیشبرد طرح ژنرالها این است که این طرح تماما با اصول و چهارچوبهای مطرح و مهم که بر اساس آنها جنایت علیه بشریت تعریف میشود، همخوانی دارد. بمباران سنگین مناطق مسکونی و کشتن غیرنظامیان و در عین حال، تحمیل گرسنگی و کوچاندن اجباری آن ها، همگی مصادیق عینی جنایت علیه بشریت هستند. حتی یکی از اسناد و شواهد صدور حکم بازداشت بین المللی بنیامین نتانیاهو و یوآف گالانت (وزیر جنگ اسبق اسرائیل) توسط دیوان لاهه که اخیرا اتفاق افتاده نیز ریشه در اصرارهای رژیم اسرائیل بر پیاده سازی طرح ژنرالها دارد.
به بیان ساده تر، طرح ژنرالها با ابتداییترین اصول حقوق بین الملل و حقوق بشر در تضاد است و نه اسرائیل و نه حامیان بینالمللی آن قادر نیستند آن را به راحتی به پیش ببرند و محقق سازند. حمایت تندروهای حاضر در دولت نتانیاهو از این طرح تا حد زیادی یادآورِ حمایتهای بی چون و چرای آنها از اقداماتی نظیر ضمیمه کردن اردن به قلمرو اشغالی اسرائیل و یا حذف کردن نام فلسطین از نقشههای جغرافیایی در فضای قبل از آغاز جنگ غزه است. از این رو، هم افکار عمومی جهان، و هم دولتها و هم نهادهای حقوقی دنیا، در برابر این طرح قرار دارند و اسرائیل با مسیر آسانی جهت محقق کردن آن رو به رو نیست.
یکی از نکات ملموس در بحبوحه تحولات چند ماهه اخیر در شمال نوار غزه این است که این منطقه علیرغم تمامی اقدامات اسرائیل هنوز با نفوذ جدی جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی رو به رو است. مدتی قبل بود که نشریه نیویورک تایمز در گزارشی به نقل از مقامهای اسرائیلی اعلام کرد که این رژیم از هر منطقهای در نوار غزه و به ویژه در شمال آن عقبنشینی میکند، بلافاصله شاهد آن است که نیروهای حماس کنترل آن را به دست میگیرند. در عین حال، اسرائیل و سرویسهای اطلاعاتی غربی هنوز تاکید دارند که تل آویو نتوانسته کنترل شبکه تونلهای زیرزمینی حماس را به دست بگیرد.
مجموع این مساله سبب شده اند تا در ماههای اخیر تلفات نظامیان اسرائیلی در شمال نوار غزه افزایش قابل توجهی بیابد. خودِ جنبش حماس هم اعلام کرده که توانسته با موفقیت تیپهای خود در شمال غزه را احیا کند و روند جنگ میدانی با اسرائیل در این منطقه را به نحوی جدیتر و با قدرت بیشتری مدیریت کند. جالب اینکه در همین رابطه سازمان جاسوسی موساد به نتانیاهو هشدار داده که حماس تسلیم نشده و نخواهد شد. از این رو، منطقه شمال غزه عملا به نقطهای تبدیل شده که اسرائیل به راحتی قادر به اخراح نیروهای حماس از آن نیست. دلیل آن هم این است که حماس هنوز هم اهرمهای قدرت خود در این منطقه را حفظ کرده و اسرائیل هم نشان داده که نمیتواند آنها را نابود کند.
در شرایط کنونی بحرانهای سیاسی علیه دولت نتانیاهو به اوج رسیدهاند. اکنون وی در جبهه داخلی با چالشهای جدی از حیث بسیج کردن جامعه اسرائیل در مواجهه با بحرانهای عدیده امنیتی و سیاسی رو به رو است و جریان اپوزیسیون اسرائیل فعالانه علیه نخست وزیر این رژیم اقدام میکند و در محیط بین المللی نیز پس از صدور حکم بازداشت بین المللی نتانیاهو، وضعیت برای او بغرنج شده است. نیویورک تایمز به تازگی در گزارشی به این مساله اشاره کرده که در شرایط فعلی، میدان مانور نتانیاهو بسیار ضعیفتر از قبل شده است و جهان او کوچکتر شده است.
نتانیاهو اکنون به مثابه یک جنایتکار جنگی شناخته میشود که حتی برخی پایتختهای غربی اعلام کرده اند در صورت سفر وی به کشورشان حاضر به بازداشت او هستند. بگذریم که گمانه زنیهای مختلفی در مورد اعلام هشدار تیم ترامپ به نتانیاهو درمورد ضرورت پایان دادن به جنگهای غزه و لبنان تا قبل از حضور وی در کاخ سفید نیز مطرح شده است. حال در یکچنین شرایطی، نتانیاهو از وزن سیاسی و عملیاتی کافی برای اجرا کردن طرح ژنرالها برخوردار نیست. به بیان ساده تر، عملیاتی کردن طرح ژنرالها نیاز به اهرمهایی دارد که نتانیاهو اکنون همه آنها را در اختیار ندارد.