سه عامل نتیجه و پیامدهای جنگ اسرائیل و حماس را تعیین خواهند کرد نخست آن که تهاجم زمینی اسرائیل به غزه چگونه خواهد بود؟ دوم آن که آیا بازیگران دیگری نیز در این روند مداخله و مشارکت خواهند داشت؟ و سوم آن که برنامه عمو سام (ایالات متحده) در این باره چیست؟
فرارو- درگیری در غزه میتواند به یک بحران منطقهای تمام عیار تبدیل شود بسته به اینکه اسرائیل چگونه واکنش نظامی خود را انجام دهد و این که آیا سایر گروههای شبه نظامی در منطقه درگیر شوند یا خیر.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، فارین پالسی با دوازده مقام دولتی، کارشناس مسائل منطقهای و قانونگذار امریکایی در مورد درگیریهای در حال ظهور به دنبال نزاع اسرائیل و حماس و این که در صورت تشدید شدن آن فراتر از ناحیه غزه چه اتقاقی رخ خواهد داد صحبت کرد. خلاصه کردن تمام دیدگاههای مطرح شده کار دشواری است به ویژه با توجه به سرعتی که تحولات در حال پیش رفتن هستند. با این وجود، ماحصل افکار آنان در سه عامل تاثیرگذار بر آینده جنگ اخیر خلاصه شده اند:
ارتش اسرائیل در حال آماده سازی طرحهایی برای آغاز یک تهاجم زمینی تمام عیار علیه غزه است، اما رهبران سیاسی اسرائیل هنوز به این طرح چراغ سبز نشان نداده اند. این که آیا آنان این کار را انجام میدهند و چگونه این کار را انجام خواهند داد پیامدهای نظامی و بشردوستانه گستردهای خواهد داشت. غزه نوار ساحلی کوچکی که حماس اخیرا از آنجا حملات خود را آغاز کرد یکی از متراکمترین مناطق شهری در جهان محسوب میشود. جنگ شهری تلخ است و مهم نیست که کدام طرف برنده شود واقعیت آن است که غیر نظامیان همیشه بازنده آن هستند.
چهار دور قبلی درگیری بین اسرائیل و حماس در فاصله سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۱ میلادی بدون قاطعیت به پایان رسید و حماس همچنان کنترل غزه را حفظ کرد، اما مقامهای اسرائیلی وعده داده اند که این بار متفاوت خواهد بود. تهاجم تمام عیار اسرائیل میتواند در بهترین سناریو برای اسرائیل حکومت حماس بر غزه را از بین ببرد، اما هم چنین میتواند به سرعت به سناریوی فرو رفتن اسرائیل در باتلاق نظامی تبدیل شود. برخی از مقامهای امریکایی و اروپایی که با آنان صحبت کردیم نگرانی خود را از مشابهت حمله زمینی احتمالی پیش رو با حمله اسرائیل به خاک لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی ابراز داشتند: در آن زمان اسرائیل قصد داشت به سرعت سازمان آزادیبخش فلسطین را شکست دهد، اما جنگ به یک مینی ویتنام (یک جنگ ویتنام در مقیاس کوچک تر) تبدیل شد.
بزرگترین ترس مقامهای اسرائیلی و آمریکایی آن است که حزب الله همه جانبه به جنگ ملحق شود. این گروه شبه نظامی مستقر در لبنان با حمایت ایران و سوریه یکی از مسلحترین بازیگران غیردولتی در جهان محسوب میشود و زرادخانه تسلیحات و موشکهای آن به شدت بر تواناییهای نظامی حماس سایه افکنده است. بر اساس برخی برآوردها آن گروه زرادخانه موشکی خود را به ۱۳۰۰۰۰ موشک افزایش داده است.
دولت بایدن هنوز از گرفتن انگشت اتهام به سوی ایران در مورد نقش داشتن در حمله حماس به جنوب اسرائیل، تردید دارد. اگر حزب الله به طور کامل وارد نبرد شود درگیری را به یک جنگ دوجانبه برای اسرائیل تبدیل میکند و ایران و سوریه را حداقل به شکلی معنادارتر به درگیری میکشاند اگرچه ایران همیشه ترجیح میدهد از طریق گروههای نیابتی خود و نه به طور مستقیم عمل کند.
اسرائیل پیش از این دهها هزار نیرو را در مرز با لبنان مستقر کرده تا از اجرای هرگونه طرح حزب الله جلوگیری کند. "دانیل بایمن" کارشناس خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی میگوید:"سالها معتقد بودم که اسرائیل عملا حزب الله را از تشدید تنشها باز داشته، اما همه چیز اکنون خطرناکتر است".
بایمن اشاره کرد که خطر مارپیچ شدن سریع درگیریهای کوچک وجود دارد. او میافزاید: "با افزایش احساسات شدید منطقهای حذف شدن از رخدادهای منطقهای دشوارتر میشود. علاوه بر این، پیامهای نظامی در دو طرف میتواند به راحتی مورد سوء تفاهم قرار گیرد یا از کنترل خارج شود".
دولت بایدن یک ناو هواپیمابر آمریکایی را در منطقه مستقر کرده است که تا حد زیادی به عنوان علامت حمایت از اسرائیل و هم چنین برای جلوگیری از ورود حزب الله یا سایر گروهها به جنگ قلمداد میشود. یو اس اس جرالد آر فورد و همراهان آن یعنی پنج کشتی حامل موشک هدایت شونده، یک رزمناو و چهار ناوشکن قدرت آتش زیادی دارند از جمله سیستمهایی که میتوانند به دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی حزب الله کمک کنند. آیا ایالات متحده به صورت نظامی در درگیری شرکت خواهد کرد؟ "
جان فاینر" یکی از مقامهای ارشد شورای امنیت ملی اخیرا گفته است که امریکا به دنبال اعزام نیروهای پیاده نظام به منطقه نیست. با این وجود، هنوز مشخص نیست که ناو هواپیمابر و جتهای جنگنده مستقر شده در منطقه از چه اختیاراتی برخوردار خواهند بود.
"جوزف وُتل" ژنرال بازنشسته ارتش امریکا که تا سال ۲۰۱۹ میلادی فرماندهی مرکزی امریکا را برعهده داشت میگوید: "من لزوما فکر نمیکنم این تجهیزات منابعی هستند که برای حمایت از اسرائیلیها به پرواز در میآیند بلکه هشداری به ایران و حزب الله لبنان هستند که خود را از نزاع دور نگه دارند".
عامل دیگری در طرف ایالات متحده وجود دارد: پول. "جو بایدن" رئیس جمهور امریکا و کنگره یا دست کم اکثر اعضای کنگره مشتاق ارسال کمک نظامی بیشتر به اسرائیل به میزان ۲ میلیارد دلار هستند. با این وجود، شکست سیاسی فعلی جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان در بحبوحه نبرد بر سر انتخاب رئیس جدید این امر را دشوار میکند. بایدن توانایی ارسال کمکهای نظامی محدود به اسرائیل را از طریق اختیارات تعیین شده قانونی برای مقام ریاست جمهوری امریکا دارد که اساسا ارسال سریع تجهیزات موجود در انبارهای تسلیحاتی ایالات متحده به اسرائیل را امکان پذیر میسازد. با این وجود، کنگره باید لوایح و بررسیها را برای بستههای کمکهای نظامی و امنیتی آینده بنویسد. آیا کنگره میتواند بدون رئیس مجلس منتخب این کار را انجام دهد؟ به طور خلاصه، شاید بتوان گفت خیر، اما وضعیت فعلی پیچیده و از نظر قانونی بی سابقه است.