دارابی گفت: در حال حاضر تاثیر تورم بر قیمت سهام با توجه به قیمتگذاری دستوری از بین رفته است و از طرف دیگر اختلاف بین ارز نیمایی و ارز آزاد نیز مانعی بر سر ارزندگی سهام بنگاهها شدهاست.
بررسیهای نشان میدهد بازار سرمایه در هفتههای اخیر شاهد خروج بیسابقه پول حقیقیها بوده است و حال در شرف از دست دادن کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی است؛ یک کارشناس بازار سرمایه در این خصوص معتقد است که ناآرامیهای اخیر تاثیری بر روند آن نداشته است بلکه خود علت ناآرامیهای اجتماعی اخیر بوده است.
به گزارش دیده بان ایران، بورس در حالی در سال ۱۴۰۱ کار خود را آغاز کرد که شاخص آن در محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی قرار داشته است اما در حال حاضر شاخص کل بورس در حال از دست دادن کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی است و خروج حقیقیها از بازار سرمایه نه تنها متوقف نشدهاست بلکه تشدید نیز شدهاست.
طبق بررسیهای به عمل آمده وضعیت بازار سرمایه به نحوی است که نه تنها قیمت سهامها در حال کاهش است بلکه برای سهامهای ارزان قیمت نیز خریداری یافت نمیشود و ارزش معاملات خرد روز به روز در حال کاهش است.
در هفتههای اخیر اما وضعیت بازار سرمایه وخیمتر شده است و در بدترین روزها بازار شاهد خروج شدید پول حقیقیها بوده است به طوری که در تاریخ یازدهم مهرماه نزدیک به ۳۵۰ میلیارد تومان پول توسط سهامداران حقیقی از بازار خارج شد اما این اولین بار نبودهاست که در هفتههای اخیر این حجم از پول توسط حقیقیها از بازار سرمایه خارج شدهاست بلکه در هفتههای اخیر بازار سرمایه به طور مداوم شاهد خروج بالای ۳۰۰ میلیاردتومان پول حقیقیها بودهاست.
بازار سرمایه بحرانهای پررنگتری را پشت سر گذاشتهاست
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با خبرنگار دیدهبان ایران و در پاسخ به این پرسش که ناآرامیهای اجتماعی اخیر چه تاثیری بر روند بازار سرمایه داشته است؛ گفت: وضعیت بازار سرمایه از ابتدای سال به غیر از یک مقطع کوتاهی چندان خوب نبود. این بازار از ناآرامیهای اجتماعی اخیر تاثیر چندانی نگرفته است چراکه بحرانهای پررنگتری را در گذشته تجربه کرده است که در آن بحرانها شرایط بازار بهتر بوده و حمایت و هماهنگی که بین بازیگران بزرگ بازار بوده است، بازار سرمایه را در آن مقاطع نجات دادهاست.
معلوم نیست که اولویتهای دولت چیست!
دارابی تصریح کرد: واقعیت این است که بخش عمدهای از بازیگران بازار ما به خصوص در لایههای مختلف مانند تامین اجتماعی، نیروهای مسلح، سهام عدالت، بانکها، بیمهها و هلدینگها و شرکتهای تابع وزارتخانهها عملا دولتی هستند و اگر اینها هماهنگ عمل کنند کنترل بازار سرمایه هیچ کار سختی نیست و بنظر میرسد که اولویتهای دولت کنترل بازار سرمایه، مسکن و یا بخش کشاورزی نیست و معلوم نیست که اولویتهای آن چه چیزی است. دولت ظرفیت بالقوه برای بهبود وضعیت اقتصادی را دارد اما به دلایلی نامشخص این ظرفیت اعمال نشده است.
نابهسامانی بورس خود یک علت ناآرامیهای اخیر بوده است
این کارشناس بازار سرمایه در بخش دیگری از گفتوگو با دیدهبان ایران افزود: ناآرامیهای اخیر و بحثهای اجتماعی ریشه بسیار قوی در بخش اقتصادی دارد و اگر به ابتدای سال و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برگردیم متوجه میشویم که تورم برای دهکهای مختلف درآمدی به خصوص دهکهای پایین بسیار شدید است. در حالی که ما تورم نزدیک به ۵۰ درصدی را تجربه میکنیم، برای دهکهای پایین احساس تورمی بالای ۶۰ درصد بوده و در کنار تورم سنگین، بیکاری شدید قرار دارد و بخشهای اشتغالزا مانند مسکن و تولید فعالیت چندانی ندارند و همراهی تورم سنگین با بیکاری شدید فضای ناآرامی را به وجود میآورد که در نهایت ما با یک علت مواجه نیستیم که نابهسامانی در بورس را به ناآرامیهای اجتماعی تقلیل دهیم بلکه نابهسامانی بورس خود یک علت ناآرامیهای اخیر بودهاست.
چرا زور تورم به قیمت سهامها نمیرسد؟
دارابی در پاسخ به این سوال که چرا زور تورم به قیمت سهامها نمیرسد؛ گفت: تورم زمانی میتواند وضعیت یک بنگاه اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد که در بخشهای مختلف آن بنگاه اقتصادی و در صورت مالی منعکس شود. ما در جامعه تورم داریم اما زمانی که قیمتگذاری دستوری اعمال میشود و به شرکت اجازه داده نمیشود که با قیمتهای واقعی فروش را صورت دهد، هر چقدر که تورم وجود داشته باشد در شرکتها اعمال نخواهد شد و به بیرون از شرکت منتقل خواهد شد که در نهایت موجب عدم سودآوری شرکت و تقلیل بنیه آن خواهد شد و دولت نیز نمی تواند مالیات و حقوق رسمیاش را دریافت کند، بدترین اتفاقی که در شرایط تورمی می تواند برای یک بنگاه اتفاق بیافتد که منجر به ورشکستگی آن خواهد شد، تاکید بر قیمتگذاری دستوری است.
دارابی گفت: در حال حاضر تاثیر تورم بر قیمت سهام با توجه به قیمتگذاری دستوری از بین رفته است و از طرف دیگر اختلاف بین ارز نیمایی و ارز آزاد نیز مانعی بر سر ارزندگی سهام بنگاهها شدهاست.
وی تشریح کرد: بنگاههای صادراتی ما با تمام بدبختیها در نهایت موفق میشود که یک میلیون دلار صادرات انجام دهند اما در ازای این یک میلیون دلار ۲۷ میلیارد تومان در بازار نیمایی به دست میآورد در صورتی که در بازار آزاد همان ارز ۳۲ میلیارد تومان میارزد؛ به این معنا که یک دلال در همان لحظه نزدیک به ۵ میلیارد تومان از این قضیه سود میبرد در صورتی که بنگاهی که با هزار بدبختی صادراتی را صورت داده است هیچ حاشیه سودی نخواهد داشت، همانطور که در صنعت پتروشیمی به واسطه این اتفاقات شاهد تعطیل شدن برخی از واحدها هستیم و صرفه اقتصادی و سود این بنگاهها به جیب دلالها و واردکنندگان میرود.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: زمانی که اجازه داده نشود بنگاهها تورم را از طریق قیمتهای واقعی فروش و قیمت واقعی ارز در صورتهای مالیاش اعمال کنند، هیچ تاثیری بر روی سودآوری شرکت و ارزندگی سهام آن نخواهد داشت و از سوی دیگر از آنجا که هزینههای آن شرکت بالا رفتهاست، بنگاههای ما در وضعیت تورمی رو به ضعف خواهند رفت و تورم نه تنها بنگاه را در این شرایط نگه نخواهد داشت بلکه باعث ضعف آن نیز خواهد شد.
دارابی در پاسخ به این سوال که وضعیت نامشخص برجام در شرایط فعلی چه تاثیری بر بازار سرمایه خواهد داشت؛ گفت: در حال حاضر کسی از برجام انتظار خاصی ندارد، ممکن است در روابط سیاسی و یا بینالملل وضع برجام خیلی قابل ملاحظه باشد اما در مسائل اقتصادی، ۹۰ درصد مشکلات داخلی است.
برجام چوب جادویی نیست که اقتصاد ایران را نجات دهد
وی عنوان کرد: بنظر بنده چه برجام صورت گیرد و چه صورت نگیر تاثیر آن بر اقتصاد ما بیش از ۱۰ درصد نخواهد بود، ممکن است برای دولت و حوزههایی مانند سیاست خارجی برجام سهم موثرتری داشته باشد اما در حوزه اقتصادی سهم برجام چشمگیر نیست و برجام چوب جادویی نیست که تاثیر قابل ملاحظهای بر وضعیت اقتصادی داشته باشد و حتی اگر برجامی اتفاق افتد اما ناپایدار باشد و پیش از اینکه اقتصاد ایران بتواند از آن استفاده کند برهم بخورد، تاثیر نپذیرفتن آن خیلی بهتر از پذیرفتن آن خواهد بود.