فرارو- کلاهبرداری پدیدهای به قدمت بشریت است. با این وجود، در عصر اینترنت با غلبه رسانههای اجتماعی میتوان آن را در مقیاسی وسیع افزایش داد. «آندریا گریگنولیو کورسینی» مدرس تاریخ پزشکی و اخلاق زیستی در دانشگاه «ویتا سالوت سن رافائل» در میلان در بزرگترین کنفرانس اروپایی علوم اعصاب به موضوع حقهها پرداخته بود و گفت: «اخبار جعلی تمایل به ایجاد پویایی طرد بین گروههای اجتماعی را مختلف دارند. این اطلاعات شامل اطلاعاتی هستند که با چیزی واقعی یا با منشاء ساختگی دستکاری شده و برای اهداف سیاسی ایجاد شده اند».
به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، گریگنولیو میگوید حقههای این چنینی و اخبار جعلی قدمتی طولانی دارند. او توضیح میدهد که چگونه اهدای کنستانتین یک فرمان جعلی امپراتوری رومی که به موجب آن کنستانتین کبیر ظاهرا اختیار روم و بخش غربی آن امپراتوری را در سال ۱۴۴۰ میلادی به پاپ انتقال داده بود دروغی بیش نبود. از آن زمان به این سو، متون دستکاری شده علیه اقلیتهای نژادی مورد استفاده قرار گرفتند. ادعای کشف حیات در سیاره ماه (منتشر شده در نشریه «سان» در سال ۱۸۴۵ میلادی) و دهها نمونه دیگر از اخبار جعلی پیش از ظهور اینترنت منتشر و مطرح شدند. نسخه دیجیتالی جدید این پدیده بخشی از رویدادهای کلیدی مانند انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، همه پرسی برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و شیوع کووید -۱۹ بوده اند.
مقالهای تحقیقاتی که ماه گذشته در نشریه «ساینس» منتشر شد به برخورد شدید میان اطلاعات نادرست و علمی منتشر شده در مورد واکسنهای ضد کووید در طول پاندمی کرونا پرداخته بود. پژوهشگران دانشگاه جورج واشنگتن پس از بررسی ۱۳۶۵ صفحه در فیس بوک به این نتیجه رسیدند که «نبرد برای دریافت بهترین راهنماییهای علمی از سوی کاربران فیس بوک در اوایل شیوع کرونا به دلیل اطلاعات نادرست، نبردی همراه با شکست برای علم بود».
«لوسیا ایلاری» یکی از نویسندگان مقاله مرتبط با این پژوهش توضیح میدهد زمانی که تزریق واکسن ضروری شد بسیاری از والدین مسئول تصمیمات بهداشتی فرزندان خردسال و بستگان مسن خود بودند پیشتر با جمعیتهای مخالف واکسن در رسانههای اجتماعی تماس گرفته بودند.
مطالعه دیگری که اخیرا توسط دپارتمان ارتباطات در دانشگاه کارلوس سوم مادرید انجام شده این موضوع را مورد بررسی قرار داده که آیا دانش آموزان در فاصله سنی ۱۱ تا ۱۶ سالگی میتونند حقه بازی را از اطلاعات واقعیت تشخیص و تمییز دهند یا خیر.
«اوا هررو» یکی از نویسندگان مقاله مرتبط با این مطالعه میگوید: «۵۸.۸ درصد از دانش آموزان خبرها و اطلاعات نادرست درباره کووید را باور کردند و همچنین ۵۱.۸ درصد عنوانی که حاوی دروغ در مورد مهاجرت و مهاجران بود را درست میدانستند».
هم چنین، این پژوهش نشان داد که اکثر نوجوانان اخبار و موارد مورد بررسی خود را از طریق رسانههای اجتماعی (۵۵.۵ درصد)، تلویزیون (۲۹.۱ درصد) و گروههای خانواده و دوستان خود (۷.۹ درصد) دریافت میکنند. در این میان روزنامههای آنلاین (۶.۵ درصد) و رادیو (۱ درصد) در درجات پایینتر منابع کسب خبر از سوی نوجوانان قرار داشتند.
گریگنولیو معتقد است که بُعد گسترده تازه حقهها به دلیل «اکوسیستم رسانههای اجتماعی نوین» است و آن دروغها توسط گروههایی از کاربران همفکر تولید میشوند. به عقیده او عناصر کلیدی یک خبر جعلی که به طور مجازی در گردش میباشد عبارتند از تازه بودن یا شگفتانگیز بودن رویکرد آن، تولید انزجار اخلاقی، قطبیسازی که امکان تقویت احساسات گروهی را فراهم میسازد و جذابیت برای برانگیختن احساسات.
«ماریا آنتونیتا د لوکا» استاد علوم زیست پزشکی در دانشگاه کالیاری ایتالیا توضیح میدهد که این عناصر متعاقبا به مغز میرسند جایی که مناطق مربوط به دوپامین که احساسات را تنظیم میکند و گلوتامات انتقال دهنده عصبی تحریک کننده اصلی فعال میشوند. هنگامی که فعالیت مرتبط با رضایت مغز ایجاد شد پیامدهای آن تولید میشوند.
«سیارا گرین» مدیر آزمایشگاه حافظه در دانشگاه کالج دوبلین توضیح میدهد که چگونه یکی از تاثیرات اصلی اطلاعات نادرست شکل گیری خاطرات نادرست است.
او میگوید: «زمانی که افراد اخبار ساختگی یا حتی عکسهای اصلاح شده وقایعی که هرگز رخ ندادهاند را میبینند نه تنها ممکن است باور کنند که آن رویدادها واقعا رخ دادهاند بلکه ممکن است خاطرهای مفصل از تجربه واقعی آن رویدادها را شکل دهند. اگر محتوای خبر ساخته شده با تعصبات و پیش داوریهای شما مطابقت داشته باشد این تاثیر محتملتر است».
او توضیح میدهد: «خاطرات در سراسر مغز ذخیره و توزیع میشوند. هر بار که چیزی را به یاد میآوریم در واقع آن خاطره را بازسازی میکنیم. خاطرات مانند بلوکهای بازی لگو هستند».
نتایج پژوهشی در دانشگاه تگزاس نشان داد که به اشتراکگذاری گزارشها و مقالات خبری با دوستان و دنبال کنندگان در رسانههای اجتماعی میتواند باعث شود افراد فکر کنند که شما در مورد آن موضوع بیش از آن چه واقعا میدانید دانش و آگاهی دارید. بنابراین، حافظه کاذب با درک نادرست دانش تشدید میشود.
«آدریان وارد» که در این پژوهش شرکت داشته هشدار میدهد: «زمانی که افراد احساس میکنند اطلاعات بیشتری دارند احتمال بیشتری دارد که تصمیمهای پر مخاطرهتری اتخاذ کنند».
«سوزان ام. برونیارچیک» نویسنده اصلی مقاله میافزاید: «اگر افراد احساس کنند اطلاعات بیشتری در مورد موضوعی دارند ممکن است خود را نیازمند خواندن یا یادگیری اطلاعات اضافی در مورد آن موضوع ندانند».
آیا راه حلی برای این موارد وجود دارد؟ گروهی از پژوهشگران از دانشگاههای کمبریج و بریستول با همکاری Jigsaw واحدی در گوگل فکر میکنند که راه حلی وجود دارد به ویژه پس از انجام آزمایشی با عنوان «تلقیح علم».
این گروه کلیپهای ۹۰ ثانیهای را ساخته که بینندگان را با تکنیکهای دستکاری آشنا میسازد تا بتوانند بدون توجه به موضوع مدنظر دروغها را بهتر شناسایی کنند.
«ساندر ون در لیندن» یکی از پژوهشگران کمبریج میگوید: «این پروژه شواهد لازم را ارائه میدهد که نشان میدهد تلقیح روان شناختی به راحتی میتواند به صدها میلیون کاربر در سراسر جهان صورت گیرد تقریبا شبیه تزریق واکسن»!
این ویدئوها توانایی افراد از تمام اقشار و طیفهای مختلف اجتماعی را در تشخیص اطلاعات نادرست بهبود بخشید. هم چنین، تصمیم گیری در مورد به اشتراکگذاری یا عدم به اشتراکگذاری اخبار و گزارشهای با محتوای مضر نیز در آنان بهبود بخشیده شد.
اثر تلقیح بین لیبرالها و محافظهکاران سازگار بود. برای افرادی با سطوح تحصیلات مختلف و تیپهای شخصیتی متفاوت نیز کار میکرد. «جان روزنبیک» نویسنده ارشد این مقاله از کمبریج میافزاید: «این مبنای یک کارزاری کلی تلقیح علیه اطلاعات نادرست است».
گوگل اعلام کرده است که Jigsaw کارزار ایمنسازی را در پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی در لهستان، اسلواکی و جمهوری چک راه اندازی خواهد کرد تا به طور پیشگیرانه اطلاعات نادرست مرتبط با پناهندگان اوکراینی را متوقف سازد. این کارزار برای ایجاد انعطافپذیری در برابر روایتهای مضر ضد پناهجویان با مشارکت سازمانهای غیردولتی محلی، بررسی کنندگان حقایق، دانشگاهیان و کارشناسان اطلاعات نادرست طراحی شده است.
این تیم استدلال میکند که روش تلقیح ممکن است موثرتر از تایید هر دروغ پس از انتشار باشد. «استفان لواندوفسکی» از دانشگاه بریستول میگوید: «تبلیغات و دروغها تقریبا همواره با یک الگو ایجاد میشوند. حقیقت سنجیها تنها میتوانند کسری از دروغهایی را که در فضای مجازی منتشر میشوند رد کنند. ما باید به مردم بیاموزیم که الگوهای اطلاعات نادرست را تشخیص دهند تا متوجه شوند چه زمانی گمراه میشوند». پژوهشگران بر این باورند که اگر واکسنها در تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی گنجانده شوند مزایای «واکسن ها» در برابر اطلاعات نادرست بیشتر خواهند بود.