روزنامه اطلاعات نوشت: امروز بسیاری از نظرپردازان سیاسی براین باورند، اگر چه حدود و میزان قدرت در دو حوزه «اقتصاد» و «قدرت نظامی» در تبیین قدرتمندی دولت و ارائه سیاست خارجی موثر و تعیین کننده است، اما «دیپلماسی» در صورتی که سیاست خارجی کشور دچار دگماتیسم سیاسی و تصلب نباشد، میتواند جایگاه مهم و حساس در تنظیم روابط خارجی پیدا کند.
از این نگاه و ارزیابی تبیین سیاست خارجی و البته دیپلماسی فعال و موفق برای ایران میبایست دو ویژگی داشته باشد اولاً براساس زمانشناسی و اهرمهای قدرت در زمان تبیین شود. ثانیاً براساس سیر تحولات چه در سطح منطقهای و یا بینالمللی دیپلماسی فعال و مستمر داشته باشد. زیرا دولتها در مسیر تحولات و جابجایی اهرمهای قدرت، تعاریف کاربردی متفاوت و جدیدی از «سیاست خارجی» دارند و دیپلماسی خود را فعال میسازند.
دیپلماسی و تا حدود بسیار سیاست خارجی ما در کنشها و واکنشهای داخلی و متاسفانه جزمیتهای سیاسی و یا گرایشهای تشکیلاتی درونی، میچرخد. لاجرم هر دولتی که بر سر کار آید از اولین نشانهها، کوچ سرمایهها و کادرهایی میشود که ملت و نظام سالهای سال برای کادر شدن آنها در تشکیلات مدیریتی و وزارتخانهای علیالخصوص در وزارت خارجه، سرمایهگذاری کرده است و این از آفاتسالهای سال در وزارت خارجه، سیاست خارجی و دیپلماسی ما شده است.