اینکه جبلی میگوید اشتباه است که تصور شود با امضای طلایی من همهچیز درست میشود، پیام زیادی در دلش دارد؛ مشخص است که او با زبان بیزبانی میگوید مسئله عادل فراتر از یک اتفاق ساده و اختلافنظر است که بشود با یک دستور آن را حل کرد. این همان مبحثی است که پیشتر راه افتاده و عنوان شده که نه یک فرد بلکه یک «جریان» علیه بازگشت عادل فردوسیپور است.
دوری عادل فردوسیپور از شبکه سه سیما، «کهنه» نمیشود. با وجود آنکه چندین سال است مدیریت جدید این شبکه، با استناد به عبارتهایی مانند «مدار» و «خارج از مدار» تلاش کرده قطع همکاری با عادل فردوسیپور و برچیدن بساط برنامه محبوب «۹۰» را توجیه کند، عملا چنین نشده و موج انتقادات از برنامهریزی و عملکرد صداوسیما بلندتر شده است.
مسئولان جدید شبکه سه، خاصه علی فروغی، مدیر این شبکه، از همان روزی که زمام امور را به دست گرفتند، شمشیر را برای عادل و ۹۰ از رو بستند و نهایتا هم مقدمات قطع همکاری با او را فراهم کردند. در یک «خودزنی» تاریخی، سیما بخش زیادی از مخاطبانش را از دست داد و نتوانست برنامهای در حدواندازه ۹۰ روی آنتن ببرد. با وجود انتقادها از کیفیت پایین برنامه جایگزین و خامی مجری جدید، خواست مردم برای بازگشت عادل به قاب سیما مورد توجه قرار نگرفت تا مشخص شود شعارهای جدید مسئولان تلویزیون مبنی بر رسیدگی به خواست و دغدغه مردم، در حد همان «شعار» باقی مانده و قرار نیست عملی شود.
عادل هم بعد از جدایی از شبکه سه، همکاریاش با صداوسیما را در قالب برنامهای که ماهیتش پرداختن به فوتبال خارجی است، ادامه داده، ولی از آن زمان به بعد، نه تصویر کاملی از او منتشر شده، نه جایی مجریگری کرده و نه گزارش فوتبالی به او رسیده است. درباره این موارد، شایعات فراوان است که مهمترین آنها به داستان ممنوعالتصویری و ممنوعالکاری او در حوزه فوتبال داخلی در صداوسیما مربوط میشود؛ اما مسئولان شبکه سه میگویند عادل خودش تصمیم گرفته گزارش نکند، وگرنه منعی برای این کارش وجود ندارد. مخالفان آنها چنین موضوعی را رد کرده و میگویند هر روز عرصه بر محبوبترین چهره تلویزیون در دهه گذشته تنگتر میشود. اشاره آنها به مجوزنگرفتن برنامه عادل فردوسیپور بر بستر اینترنت بود؛ برنامهای که نیاز به گرفتن مجوز از «ساترا»، سازمانی که مستقیم زیر نظر صداوسیما فعالیت میکند، داشت. ساترا مجوز را برای عادل صادر نکرد تا مشخص شود بودن عادل حتی در فضای اینترنت هم برای عدهای خطرناک است.
با تغییرات صورتگرفته در ریاست صداوسیما و آمدن پیمان جبلی، انتظار میرفت رویکرد صداوسیما در قبال چهرههای مشهور و بهطور ویژه عادل فردوسیپور تغییر کند. این موضوعی بود که جبلی چندین بار به آن اشاره کرد و گفت که از نظر «ما» عادل منعی برای بازگشت ندارد. موضوع مبهم، اما این کلمه «ما» است؛ چون برخلاف وعده یادشده، مسیر بازگشت عادل فردوسیپور هموار که نشده هیچ، بلکه به نظر میرسد درگیر پیچیدگیهای بیشتری هم شده است.
این مورد را میتوان در تحولات جدید صداوسیما دید. درحالیکه مدیران بسیاری از شبکههای تلویزیونی تغییر کرده، علی فروغی، مدیر شبکه سه، همان فردی که عادل فردوسیپور را از تلویزیون کنار زده، در سمت خودش باقی مانده است. علاقهمندان به عادل فردوسیپور این موضوع را دلیل روشنی برای تداوم لجاجت سیما با عادل میدانند. از طرفی، شواهد امر نشان میدهد تا زمانی که علی فروغی در رأس کار باشد، عادل علاقهای به بازگشت ندارد. همین اختلاف نظر و سلیقه باعث شده ادعای اخیر پیمان جبلی مبنی بر استفاده از تمامی «ظرفیتها»، اسیر شعارزدگی شود.
جبلی اتفاقا این موضوع را روز گذشته بهطور ملموستری حس کرد. او که به دانشگاه شریف رفته بود تا با دانشجویان این دانشگاه درباره رسیدن به راهحلی برای مشکلات تلویزیون و بازگرداندن مخاطب صحبت کند، در بدو ورود شوکه شد. دانشجویان زیادی با سردادن شعار و تشویقکردن عادل فردوسیپور، طعنه و کنایه مشخصی به رئیس صداوسیما زدند. عدهای از آنها حتی با در دست داشتن پلاکاردهایی به حمایت از عادل فردوسیپور پرداختند. یکی از این دستنوشتهها که رویش نوشته شده بود «پس عادل کو؟» اشارهای مستقیم به ادعای جبلی داشت که گفته بود درها برای بازگشت فردوسیپور به تلویزیون باز است.
هرچند این موضوع تنها اتفاق رخداده درباره درخواست از رئیس برای تعیین وضعیت فردوسیپور نبود؛ چون در بین صحبتها و انتقادهای دانشجویان با رئیس صداوسیما، بهوضوح به وضعیت عادل اشاره شد. یکی از دانشجویان با اشاره به همین مورد خطاب به پیمان جبلی گفت: «در چند سال اخیر مواردی دیدهایم که رسانه ملی رسانه همه نیست. قدرتهایی که مدار را به شکلی ترسیم میکنند که عادل فردوسیپور از مدار خارج میشود. صداوسیما حتی نمیتواند فرزندان خود را که در آن بزرگ شدهاند برگرداند؛ فردوسیپور، حیاتی، طهماسب و عطاران از اینها هستند».
عادل فردوسیپور، دانشجوی سابق دانشگاه شریف و استاد فعلی این دانشگاه است و طبیعی بود که درخواست برای بازگشت او در این دیدار رو به فزونی برود. صحبت از عادل، چنان زیاد شد که پیمان جبلی مجبور شد در بخشی از سخنرانیاش، رسما به داستان عادل اشاره کند. جبلی گفت عادل در زمان مدیریت او از صداوسیما نرفته و اگر خودش حضور داشت قطعا مانع از این اتفاق میشد.
با این حال، جبلی صحبتهای دیگری هم مطرح کرده که نشان میدهد پرونده بازگشت عادل فردوسیپور به رئیس صداوسیما برنمیگردد. «موضوع عادل در زمان من اتقاق نیفتاد. اگر من بودم همه تلاشم را میکردم که نرود و از ظرفیتش استفاده شود. من میراثدار وضعیتی هستم. همه فکر میکنند با امضای طلایی من کاری درست میشود، اما این مسئله دوطرفه است. آن فرد هم باید بخواهد و قواعد بازی تیمی را بداند. او اصول کاری خودش را دارد. خودم با آقای فردوسیپور صحبت کردم. تلاش میکنم سرمایهای را از دست ندهیم. مسئله دوطرفه است. آنتن وقتی در اختیار هنرمند است نباید فکر کند که چه اتفاقی افتاده. یک سلبریتی برای یک برنامه چندصد میلیارد میگیرد. اگر ندهیم میرود. مدیریت چهرهها حساسیت دارد. مسئله فقط فردوسیپور نیست».
اینکه جبلی میگوید اشتباه است که تصور شود با امضای طلایی من همهچیز درست میشود، پیام زیادی در دلش دارد؛ مشخص است که او با زبان بیزبانی میگوید مسئله عادل فراتر از یک اتفاق ساده و اختلافنظر است که بشود با یک دستور آن را حل کرد. این همان مبحثی است که پیشتر راه افتاده و عنوان شده که نه یک فرد بلکه یک «جریان» علیه بازگشت عادل فردوسیپور است. جبلی البته آن بخش از انتقادها را که علی فروغی، مدیر شبکه سه، تعمدا از کار برکنار نشده، نمیپذیرد و میگوید: «مدیر شبکه سه، پنج، سلامت و چند شبکه دیگر تغییر نکردند. ملاک ما برای نصب و عزل یک مدیر فقط یک مسئله خاص مانند فردوسیپور نیست. ما عقد اخوت با هیچ مدیری نبستهایم و همه حتی خود من در معرض تغییر قرار داریم. به همین مدیران جدید هم گفتهام که کارهایشان باید در راستای تحول باشد».