«تولید روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت خام و در عین حال استخراج و صادرات گسترده گاز طبیعی به کشورهای مختلف جهان، همه و همه روسیه را در بازارهای انرژی دنیا به عدد بزرگی تبدیل کرده اند که حذف این کشور را از بازارهای جهانی، نَه غیرممکن، اما با چالشهای جدی و فراوانی رو به رو میکنند.»
فرارو- این روزها "جنگ اوکراین" یکی از مهمترین تحولات جهانی است که در نوع خود با آثار و تبعات گستردهای نیز در حوزههای گوناگون همراه بوده است. در این راستا، تاکنون گزارشهای بسیاری منتشر شده که هشدار میدهند با توجه به این مساله که هم روسیه و هم اوکراین، در زمره بزرگترین تولید کنندگان محصولات مهم کشاورزی نظیر گندم، روغن آفتابگردان و دیگر اقلام غذایی هستند، احتمال اینکه کشورهای جهان با یک شوکِ قابل توجه در بحث افزایش قابل ملاحظه قیمت مواد غذایی رو به رو شوند بسیار بالاست.
مسالهای که البته اخیرا در قالب گزارش ماهانه سازمان خوار و بار وکشاورزی ملل متحد (فائو) نیز نمود یافته و بر اساس گزارش اخیر این سازمان، شدیدترین افزایش قیمت مواد غذایی برای کشورهای گوناگون جهان در کل تاریخِ ارائه آمارهای این سازمان، به تازگی رقم خورده است. با این همه باید توجه داشت که یکی دیگر از حوزههایی که به شدت از جنگ اوکراین متاثر شد، بازارهای انرژی جهانی است.
در این راستا، روسیه به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان منابع انرژی جهان که به نحو قابل ملاحظهای گاز قاره اروپا را نیز تامین میکند، در پی تشدید شکافها با کشورهای غربی در مساله اوکراین و وضع تحریمهای گسترده از سوی آنها علیه صنعت نفت و گاز خود، عملا رویههای خاصی را در سیاستهای انرژی اش در پیش گرفته و با طرح مواردی نظیر اینکه کشورهای غیردوست با روسیه، باید بهای گاز پرداختی خود را نَه به دلار و یورو، بلکه با روبل پرداخت کنند، سعی دارد تا استفاده عینی اش از اهرم انرژی خود را به رُخ جهانیان بکشد. با این همه، در جبهه مقابل نیز برخی گمانه زنیها حاکی از تحرکات گسترده رهبران غربی جهت کاستن از میزان وابستگی آنها به منابع انرژی روسیه است. در این رابطه به تازگی برخی اخبار حکایت از طرح جدید اروپاییها جهت تامین نیازهای گازی خود از منطقه شمال آفریقا دارند. البته که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه نیز در موضع گیری اعلام کرده که اساسا جهان نمیتواند خود را از وابستگی به منابع انرژی روسیه برهاند.
در این راستا، فرارو در گفتگو با "سید محسن قمصری"، مدیر سابق بینالملل شرکت ملی نفت ایران و کارشناس مسائل انرژی سعی کرده به برخی از مهمترین پرسشها در مورد موضوعات ذکر شده پاسخ دهد. مشروح گفتگو با سید محسن قمصری را در ادامه مطالعه فرمایید.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تازگی در موضع گیری در بحبوحه جنگ اوکراین گفته است که جهان نمیتواند خود را از وابستگی به منابع انرژی روسیه رها کند، آیا شما اساسا با این گزاره موافقید؟
در ابتدا باید بگویم که مباحث مرتبط با حوزه انرژی به شدت پیچیده هستند و اساسا نمیتوان در مورد موضوعات مرتبط با آنها به صورت صد در صد و یا صفر و یک صحبت کرد. با این حال اگر واقعیات عینی را در نظر بگیریم بله وابستگی انرژی دنیا به منابع انرژی روسیه زیاد است. نمونه زنده این مساله بحث "اوپک پلاس" است که در چهارچوب آن "سازمان اوپک" پذیرفته که روسیه نیز عضوی از این سازمان باشد. این نشان دهنده این مساله است که روسها در بحث انرژی، وزنهای هستند و تولید روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت خام و در عین حال استخراج و صادرات گسترده گاز طبیعی به کشورهای مختلف جهان، همه و همه روسیه را در بازارهای انرژی دنیا به عدد بزرگی تبدیل کرده اند که حذف آن از بازارهای جهانی، نَه غیرممکن، اما با چالشهای جدی و فراوانی رو به رو است.
اخیرا اخباری دال بر این مساله منتشر شده که به طور خاص کشورهای اروپایی به دنبال تامین نیازهای گازی خود از کشورهای شمال آفریقا نظیر الجزایر و لیبی هستند. به نظر شما آیا شمال آفریقا از ظرفیتهای کافی جهت تامین نیازهای انرژی قاره اروپا برخوردار است؟
قراردادهای گازی بر خلاف قراردادهای نفتی، نیاز به پیش زمینهای طولانی مدت دارند که این مساله خود نیاز به یک توان تولیدیِ به شدت وسیع و گسترده هم دارد. منابع گازی شمال آفریقا تا آنجایی که من میدانم از آن حد از گستردگی و ظرفیت برخوردار نیستند که بتوانند نیازهای بلندمدت و رو به افزایش قاره اروپا را تامین کنند. همین الان آفریقاییها در حال صادرات گاز به اروپا فعال هستند. بدون تردید اگر کفایت لازم را داشت باید پرسید که چرا اساسا آنها (اروپایی ها) در پی روسها رفتند؟ البته که این مساله مطرح است که هر مصرف کنندهای سعی میکند نیازهای خود را صرفا از یک بازار تامین نکند با این حال من فکر میکنم گاز شمال آفریقا از توان چندانی برخوردار نیست که بتواند حجم قابل توجهی از نیازهای فزاینده اروپا را تامین کند. اگرچه که نمیتوان منکر شد که سرمایه گذاریها و فناوریهای جدید غربی در میادین انرژی شمال آفریقا شاید بتوانند حجم بیشتری از انرژی را در اختیار اروپاییها (از میادین شمال آفریقا) قرار دهند. از این رو، پیشبرد این روند و پروژه نیز هم به سرمایه و هم به زمان کافی نیاز دارد. اینطور نیست که اراده بشود و آفریقا بتواند با کیفیتی جدید در بحث تامین نیازهای گازی اروپا وارد میدان شود. از این منظر، من فکر میکنم آنچه اخیرا گفته میشود که منابع انرژی کشورهای شمال آفریقا نظیر لیبی و الجزایر شاید در شرایط کنونی بتواند به داد اروپاییها از حیث تامین نیازهای انرژی آنها برسد، حداقل در شرایط کنونی (شرایط بحرانی و فوری)، بیش از همه یک "بلوف سیاسی" است.
همزمان با شروع جنگ اوکراین و بالاگرفتن درگیریهای روسیه و غرب در مساله انرژی، برخی ناظران و تحلیلگرانِ بازارهای انرژی این گزاره را مطرح میکردند که ایران با احیای توافق "برجام" میتواند حضور موثری در بازارهای انرژی داشته باشد و حتی به اروپا گاز صادر کند. به نظر شما آیا اساسا ایران در وضعیت کنونی از ظرفیت صدور گاز به اروپا برخوردار است؟
من دقیقا نمیدانم افرادی که یکچنین صحبتهایی میکنند، اساسا بر چه مبنایی سخن میگویند؟ ما در زمستان سال گذشته خودمان تهدید به کمبود گاز را داشتیم و با برخی ملاحظات و رویهها توانستیم نیازهای گازی کشور را تامین کنیم. ما برای اینکه بتوانیم گاز اروپا را تامین کنیم، احتیاج به تولیدِ ادامهدار و منظم گاز داریم و از سویی در بحث انتقال نیز باید تدابیر ویژهای صورت گیرد. اگر قرار باشد ایران به اروپا گاز صادر کند، بحث انتقال بسیار مهم است و حداقل در شرایط کنونی ما یکچنین ظرفیتی را نداریم. از این رو، تامین گاز اروپا از طریق ایران در شرایط کنونی، ایدهای عملی و شُدنی نیست. اگر بخواهیم انرژی را به صورت گاز به اروپا تحویل دهیم، خط لوله این کار را نداریم و اگر بخواهیم به صورت مایع تحویل دهیم، کارخانجات و تاسیسات تبدیل آن را نداریم. از این رو، تحقق این ایده تا حد زیادی دور از دسترس به نظر میرسد.
روسیه اخیرا اعلام کرده که کشورهای "غیردوست" نسبت به این کشور، بایستی در چهارچوب قراردادهای انرژی خود با روسیه، بهای پرداختی را به روبل تغییر دهند. با توجه به آشنایی شما با مساله قراردادهای گازی، آیا اساسا آنها میتوانند یکچنین درخواستی را مطرح کنند؟
البته پاسخ به این سوال نیاز به اشراف کامل به قراردادهای گازی روسیه دارد. اگر مشخصا در قرارداد ذکر شده باشد که بهای پرداختیِ گاز باید به دلار یا یورو باشد، بدون تردید روسها اجازه اینکه در ازای فروش گاز خود به اروپا درخواست روبل کنند را ندارند. با این حال، در برخی قراردادها، این گزینه هم گنجانده میشود که خریدار باید بر اساس نیاز فروشنده، ارز مورد نظر را تامین کند (البته با توجه به تامین هزینههایی که این مساله نیز باید لحاظ شود). اگر چنین بندی در قرارداد گازی روسیه با اروپا نباشد، بدون تردید روسها نیز حق درخواست یکچنین تقاضایی را ندارند (پرداخت بهای گاز به روبل).
به نظر شما سرنوشت نهایی شکافها و تنشهای روسیه و غرب در مساله انرژی چه خواهد شد؟ آیا شاهد واگرایی آنها از هم خواهیم بود یا خیر، نوعی فضای سازش و مصالحه میان آنها شکل خواهد گرفت؟
اکنون در خبرها داریم که آمریکاییها که نفت خام روسیه را تحریم کرده اند، همین اخیرا بخش از محمولههای انرژی از روسیه را وارد کرده اند. این نشان دهنده این نکته است که غرب فعلا در شرایط موجود این امکان را ندارد که خود را وابستگی به منابع انرژی روسیه نجات دهد و قیمت فعلی نفت و گاز نیز نشان دهنده همین موضوع است. در واقع، این مساله نشان میدهد که دنیا نگران تامین نیازهای انرژی خود است و برای اینکه بتواند منابع جدیدی را نیز جایگزین کند، نیاز به میلیاردها دلار سرمایه گذاری و زمان است که این موضوع اکنون در دسترس نیست. از این رو، چندان به نظر نمیرسد که ایده جداییِ انرژی غرب از منابع انرژی روسیه عملیاتی شود. مسالهای که البته روسها نیز به آن آگاهی دارند و در شرایط کنونی از آن به مثابه یک اهرم قوی در راستای منافع خود بهره میبرند.