فرارو- پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزارشی، از اثرگذاریِ منفی و مخرب جنگ اوکراین بر مواضع منطقهای و بین المللی اسرائیل خبر داده و تاکید کرده که وقوع جنگِ مذکور عملا موجب شده تا تل آویو راهی به جز عیان کردنِ مواضع مبهم خود و طرفداری روشن از روسیه و یا آمریکا در چهارچوب بحران اوکراین نداشته باشد. مسالهای که در نهایت میتواند تبعات به شدت مخرب و منفی را برای اسرائیل، بویژه در بُعد منطقهای و در قالب رویهها و سیاستهای آن در خاورمیانه به همراه داشته باشد.
میدل ایست مانیتور در گزارش خود مینویسد: «فاصله تل آویو تا کیِف پایتخت اوکراین حدودا سه هزار کیلومتر است با این حال، بحران روسیه و اوکراین (جنگ اوکراین) تاثیرات قالب توجهی را بر اسرائیل دارد. در این رابطه یک سوال اساسی مطرح میشود: چطور وقتی اسرائیل هیچ مرز مشترکی با روسیه و اوکراین ندارد، عمیقا از بحران در روابط آنها متاثر میگردد؟
"نفتالی بنت" نخست وزیر اسرائیل تلاشهای زیادی انجام داد تا میان روسیه و اوکراین، در جریان ملاقات اخیر خود با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در شهر سوچی، میانجی گری کند. در این راستا، "یائیر لاپید" وزیر خارجه اسرائیل نیز با همتای روسی خود "سرگی لاوروف" گفتگو و رایزنیهای زیادی را داشته است.
با این همه، با توجه به اوج گیری بحران اوکراین و آغاز درگیری میان دو طرف، هر دو تلاش عمیقا شکست خوردند. شاید یکی از مهمترین دلایل این مساله این نکته باشد که اساسا حجم و وزنِ بحران اوکراین، از قد و قواره اسرائیل به مراتب بزرگتر است و در عین حال روسها نیز این احساس را داشته اند که رژیم اسرائیل به جای اینکه یک میانجیگرِ بی طرف باشد، دنبال رو سیاستهای دولتهای غربی است.
به گزارش فرارو، شکی نیست که منافع نظامی و اقتصادی اسرائیل ایجاب میکند که اسرائیل روابط خوب و مستحکمی را هم با روسیه و هم با آمریکا داشته باشد. با این حال، اوج گیری بحران اوکراین، عملا اسرائیل را به وضعیت بدی دچار کرده است. این مساله میتواند حکومت اسرائیل را مجبور سازد تا در نهایت یک کشور را برگزیند و باید گزینه توسعه روابط با هر دو طرف را کنار بگذارد. البته که اتخاذ این رویکرد نیز به نحوی جدی، منافع آن را در هر دو کشور به خطر خواهد انداخت.
ارزیابی اسرائیل این است که در صورت وخامت بحران اوکراین، این مساله بدون تردید موجب خواهد شد تا آمریکا از معادلات منطقه خاورمیانه دور مانده و منحرف شود و عملا اسرائیل را در منطقه مذکور بدون هرگونه حمایتی رها کند. البته که این مساله همسو با رویه و سیاست خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه است که در ماههای اخیر از افغانستان و عراق آغاز شده است. در این فضا، به احتمال فراوان دیگر کشورها وارد عرصه معادلات منطقه خاورمیانه خواهند شد تا جای خالی آمریکا را پُر کنند. مسالهای که کاملا در تضاد با منافع اسرائیل است و حتی برای آن یک تهدیدِ وجودی به حساب میآید.
صدها هزار یهودی اسرائیلی در اوکراین و روسیه زندگی میکنند. در شرایط کنونی که روسیه به مناطقی در شرق اوکراین حمله کرده و تنشها میان آمریکا و روسیه در مساله اوکراین به اوج خود رسیده اند، زندگی این افراد کاملا با خطر روبه رو رو شده است. در این رابطه، وزارت خارجه اسرائیل و آژانس مهاجرت یهودیان طرحهایی را جهت تخلیه سریع یهودیان اوکراینی در دست بررسی و انجام دارند.
باید توجه داشت که جانبداری (حمایت از یک طرف) در قالب بحران اوکراین، همسو با رویکردهای بین المللی به این بحران است. این مساله چیزی شبیه به وقوع جنگ سردِ دوم و تقسیم جهان به دو اردوگاه جدید است. با این همه، رژیم اسرائیل سعی دارد همچون همیشه از تمامی طرفها نفع ببرد، اما در شرایط کنونی، با فشارهای جدی و مشابهی از سوی واشنگتن و مسکو رو به رو است تا در نهایت یک کشور را برای خود انتخاب کند. ایالات متحده آمریکا میخواهد تا جای ممکن کشورهای بیشتری را در جبهه خود بسیج کند. در این میان متحدان این کشور که اسرائیل نیز در زمره آنها قرار دارد، از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
در واقع، آمریکا مهمترین حامی سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل در جهان است و به چیزی کمتر از حمایت قطعی آن از مواضع خودش در چهارجوب بحران اوکراین تن نمیدهد. اگر هم اسرائیل بخواهد از روی منفعت طلبی اش، از این مساله طفره رود، تنشها میان تل آویو و واشنگتن اوج خواهند گرفت و تردیدی نیست که شاهد ایجاد شکافهای جدی میان دو طرف، آن هم در شرایطی که روابط اسرائیل با کشوری نظیر چین (یکی دیگر از رقبای بین المللی مهم آمریکا) نیز در حال افزایش است، خواهیم بود.
در عین حال، مسکو نیز در سالهای اخیر امتیازات قابل توجهی را به طرف اسرائیلی داده است. از جمله این امتیازها میتوان به: آزادی اسرائیل در انجام حملات هوایی به بخش هایِ مختلف خاک سوریه، مخالفت تل آویو با توافق هستهای ایران، و همچنین سکوت سنگین روسها نسبت به سرکوب ملت فلسطین توسط اسرائیل اشاره کرد. با این حال، اکنون که بحران اوکراین به اوج خود رسیده، روسها مایلند که اسرائیل به نوعی نسبت به این قبیل رویههای روسیه در برابر خودشان ادای دین کنند و آنها نیز واکنشی مناسب و در راستای منافع روسیه از خود نشان دهند.
تسلیحات اسرائیلی نیز مولفه دیگری هستند که در جریان بحران جاری در اوکراین باید به آنها توجه داشت. قراردادهای تسلیحاتی اسرائیلی با اوکراین و کشورهای همسایه، عمیقا روسیه را نگران کرده و میکند. مسالهای که موجب شده تا اخیرا فشارهای روسیه به اسرائیل جهت متوقف کردن این روند و قراردادها افزایش یابد.
در این رابطه روسها به طور خاص تاکید داشته اند که فروش تسلیحات ضدتانک از سوی اسرائیلیها به کشوری نظیر اوکراین باید هر چه سریعتر متوقف شود، زیرا این قبیل تسلیحات میتوانند به نحو گستردهای در جریان حمله زمینی روسیه به اوکراین، علیه نیروها و تانکهای روسی استفاده شوند. البته که اسرائیل هم به خوبی میداند که هیچ توانی جهت مقاومت در برابر این فشارها ندارد، زیرا روسیه در پاسخ به تداوم این قبیل رویههای اسرائیل، میتواند تحریمهای سختی را (در صورت لزوم)، علیه تل آویو وضع و تحمیل کند. از این رو، هر چه بحرانِ اوکراین عمیقتر شود، اسرائیل نیز بیش از پیش غرق در این بحران خواهد شد.
اسرائیل نمیخواهد که روند تحولات به سمتی حرکت کند که عملا تمامی پل هایِ پشت سرش پس از حمله روسیه به اوکراین خراب شوند. این یک کابوس تمام عیار برای اسرائیل است. حداقل تا به امروز اسرائیلیها و چرخههای تصمیم گیری آنها به این نتیجه نرسیده اند که بایستی چه موضعی را در مواجهه با اوج گیری بحران در اوکراین اتخاذ کنند. با این حال، بعید است که اسرائیل طرفِ هیچکدام از بازیگران اصلیِ بحران اوکراین را نگیرد. مسالهای که تقریبا برای اغلب کشورها در شرایط کنونی یک موضوع عادی است.
اسرائیل در شرایط کنونی رایزنیهای فراوانی را با مقامهای روسی انجام میدهد تا مطمئن شود که سیاستهای کرملین در خاورمیانه به دلیل بحران اوکراین، چندان دستخوش تغییر نمیشوند. جدای از آزادی اسرائیل در انجام حملات هوایی به خاک سوریه و در عین حال مخالفتهای گسترده آن با توافق هستهای ایران، اسرائیل میخواهد مطمئن شود که روسیه در آینده نزدیک، ایران را با تسلیحاتی که میتوانند توازن قدرت را در منطقه به هم بزنند نیز تجهیز نخواهد کرد.
گزینه مطلوب برای اسرائیل در قالب معادله اوکراین، عدم حمله روسیه به خاک این کشور بود. از این طریق، تلآویو میتوانست همچنان در چشمان روسیه و آمریکا خود را به عنوان بازیگری مستقل نشان دهد و از هر دو طرف امتیازات ویژهای را دریافت کند. این مساله از منظر بین المللی نیز برای اسرائیل از اهمیت برخوردار است، زیرا آنها نمیخواهند خود را به مثابه دولتی نشان دهند که با یک اتفاق در عرصه بین المللی، به یک سویِ مشخص متمایل میشوند و اساسا الگوی جهت گیریهای سیاست خارجی آنها بی ثبات است.
در مدت اخیر درخواستهای زیادی بویژه از سوی تحلیلگران و سیاستمداران اسرائیلی مطرح شده تا رژیم اسرائیل بدون توجه به طرفهای درگیر در جنگ اوکراین، منافع خود را در جهان و بویژه در مناطقی نظیر خاورمیانه حفظ کند. شکی نیست که در بحران جاریِ اوکراین، اگر اسرائیل به سمت واشنگتن یا مسکو متمایل شود، این بدان معناست که چیزی بیش از تحت الحمایه دولتهای مذکور نیست. مسالهای که در نوع خود میتواند خصومتها علیه این رژیم را از سوی طرفهای ثالت، تحریک و تشویق کند.»