ما در چند دهه اخیر قویترین مرد جهان، تکواندوکارانی با مدالهای رنگارنگ و حتی کشتی گیرانی تاریخ ساز هم داشته ایم. اما جنس حسن یزدانی انگار فرق میکند که هم آن شب که در توکیو باخت ملتی برایش اشک ریختند و هم امشب در که در اسلو پیروز شد.
چند ثانیه آخر خیمه زد، ضربهای به کمر دیوید تیلور نواخت، بلند شد، خود را با آخرین قدرت به زمین پرتاب کرد و نوبت گریه او هم فرا رسید.
به گزارش ورزش سه، فیلم جدیدی منتشر شده که از زاویهای متفاوت ثانیههای پایانی کشتی حسن یزدانی با دیوید تیلور را نشان میدهد؛ تمام آنچه از ۱۴ مرداد تا ۱۱ مهر در انتظارش بودیم؛ ۵۹ روز، ۸۴ هزار و ۹۶۰ دقیقه تمام. همین حالا که شروع کردم به نوشتن اعتراف کنم زور کلماتم به تو نمیرسد، پس بگذار به حساب تقدیری که دوست داشتم شنوایش باشی.
از آن لگدی که از روی عصبانیت بعد از شکست در توکیو به صندلی زده و خاطره آشوب علی کریمی در سال ۲۰۰۶ را زنده کرد. از آن جنگ خونآلود مقابل انور گدویف در المپیک ۲۰۱۶، تا ضربه فنی شدن غیرمنتظره مقابل همین دیوید تیلور و دوباره شکست غیرقابل باور در فینال توکیو؛ همه اینها از حسن یزدانی چهرهای ساخته که فراتر از مدال و شکست در فینال در ذهن میماند.
اینطور بگویم؛ ما در چند دهه اخیر قویترین مرد جهان، تکواندوکارانی با مدالهای رنگارنگ و حتی کشتی گیرانی تاریخ ساز هم داشته ایم. اما جنس حسن یزدانی انگار فرق میکند که هم آن شب که در توکیو باخت ملتی برایش اشک ریختند و هم امشب در که در اسلو پیروز شد.
حسن یزدانی انگار قهرمان زمین خورده هاست؛ حتما به اندازه پیروزی دراماتیک در ریودوژانیرو ۲۰۱۶، کشتی این ورزشکار با کودکان مبتلا به سندروم داون جست و جو شده و آن زمین خوردن و بلند شدن اینقدر انگار از ته دل است که حتی صدم ثانیه هم احساس تصنعی بودن به بیننده دست نمیدهد.
قهرمان ها، آنهایی که برای الهام گرفتن در روز و شب عادی خودمان به آنها فکر میکنیم، خیلیهایشان نشانهای دارند. از صورت زخمی آل پاچینو، گردی غیرمتعارف روی چانه هریسون فورد، چهره چروکیده فرانک ریبری یا برای من در مورد حسن یزدانی آن سکه خالی که روی ریش این ورزشکار چالاک خودنمایی میکند؛ جالی خالیای که حالا اطرافش سفیدتر شده و انگار تبلوری از شش دقیقه این مبارزههای کشنده است.
ما تمام این ۵۹ روز منتظر نبرد دوباره حسن یزدانی با دیوید تیلور بودیم؛ منتظر همین با آخرین قدرت به زمین خوردن او از شدت شعف، در رویای انتقام که نه، اما شکست دادن آنچه برایمان غیرممکن به نظر میرسید.
پس هر چه کشتی به پایان نزدیکتر شد کابوس تلخ تکرار ۱۷ ثانیه آخر نبرد توکیو بیشتر در پیش چشممان رژه میرفت. ترسیدیم نکند یک بار دیگر پای پهلوان بلغزد و دوباره در یک قدمی بهشت مسیر نرسیدن را طی کنیم.
حتما دوباره حسن یزدانی و دیوید تیلور با هم مبارزه خواهند کرد. اصلا شاید سال دیگر یک کشتی گیر از روسیه و گرجستان و بلاروس ظهور کرده و هر دوی این ابر ورزشکاران را مغلوب کند که چنین سرنوشتی برای الکساندر کارلین و بووایسار سایتیف و دیگری هم رقم خورده و در ورزش گریزی از آن نیست؛ اما ما به این پیروزی نیاز داشتیم.
این فریادی که حسن یزدانی بالای سر تیلور زد را سربند تمام نرسیدنهایی خود خواهیم کرد تا فراموش نکنیم برای از ته دل خندیدن، شکست رسول خادم مقابل رودریگز کوبایی و باخت تلخ تیم ملی فوتسال در جام جهانی برابر ایتالیا و موقعیت دقیقه ۹۳ مهدی طارمی مقابل پرتغال و هزار و یک صحنه تلخ دیگر را بلند بلند در آغوش هم درد کشیدیم.
حالا ۸۰ میلیونی مثل پژمان درستکار در آن لحظه باورنکردنی حسن یزدانی را که نه، رویاهای خود را در آغوش میگیریم تا حداقل این لحظه را بهتر از ۱۴ مرداد سر کنیم؛ به خاطر تمام ۲۴ ساعتهای این ۵۹ روز؛ دقایقی که به تمام قد به لحظهای فکر میکردیم که حسن یزدانی پیروزمندانه با آخرین قدرت خود را به تشک کشتی بکوبد؛ تمام.