عباس عبدی نوشت: سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابهلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیلگر در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: اسب عصاری روی یک دایره بسته در حال حرکت است و یک سنگ بزرگ را به گردش در میآورد تا دانههای گیاهی را فشرده و روغن آنها را بگیرد. انسان این موجود دو پا که جهان را زیر سلطه خود دارد برای فریب حیوان زبان بسته به گونهای عمل میکند که دید آن محدود شود تا متوجه دور و باطل بودن مسیر نشود و گمان کند در مسیر مستقیم حرکت میکند، ولی این ترفندی است که انسان خودش نیز به آن دچار شده است.
سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابهلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
اگر از من پرسیده شود که یک حکومت و دولت کارآمد برای حل مسائل ایران چه کار باید انجام دهد، خواهم گفت که به جای پرداختن به قیمتگذاریهای زیانبار و درگیر شدن با امور جزیی باید سه دفتر ملی را در عالیترین سطح تشکیل دهد؛ دفتر گزارشهای ملی، دفتر طرحهای ملی، دفتر پیگیری و نظارت و ارزیابی ملی. هر مسالهای که در سطح ملی اهمیت پیدا میکند، ابتدا گزارشی جامع درباره آن تهیه شود.
سپس در دفتر دوم طرحهای اجرایی آن در حد عنوان تصویب و ابلاغ شود، سپس در دفتر سوم بر اجرا و پیشرفت آنها در عالیترین سطح نظارت شود. حوادث از جمله سیلاب و زلزله در اصل از مسائل ملی ما هستند، نه فقط اینها بلکه تعدادی مساله اساسی دیگر هم داریم که باید برای همه آنها ابتدا گزارش ملی تهیه کرد و از دل آنها ایدهها و طرحهای اجرایی روشن بیرون آورد و اجرا نمود. سیل فروردین سال ۱۳۹۸ نشان داد که بیتوجهی به طبیعت و فقدان نگاه بلندمدت در اداره کشور، چگونه میتواند یک جامعه را در بنبست سیاستی قرار دهد.
آن روزی که طی چند دهه گذشته، مدیران محلی بیتوجه به ضوابط عام در رودخانه کارون دخل و تصرف کردند، جاده ساحلی و پارک و حتی رستوران احداث نمودند، عرض و ارتفاع مجاز را رعایت نکردند، مدیریت یکپارچه را قربانی مدیریت بخشی و منافع خصوصی کردند، انتظار نداشتند که یکی از سیلهای ویرانگر که با دوره ۲۰۰ ساله رخ میدهد، به زودی گریبان همه را خواهد گرفت.
تا اینجا نیز چیز عجیبی نیست، از این رویدادها در کشور زیاد است، ولی مساله بدتر این است که در مواجهه با این بحران هر کسی سعی میکند آن را تبدیل به نمدی کرده و کلاهی برای سیاست خود بدوزد و با اعزام هیات برای رسیدگی به خیال خود طرف سیاسی مقابل خود را در منگنه قرار دهد، ولی توجه ندارند که این شتر دیر یا زود در خانه آنان هم خواهد خوابید. سال گذشته در پی سیل، رییسجمهور هیاتی را مسوول تهیه گزارش ملی سیل کرد. اکنون و پیش از سیل اخیر نیازمند انتشار و عمومی کردن نتایج این گزارش بودیم.
بدون اطلاع عموم مردم و نخبگان از علل ریشهای این حوادث و بدون تعیین طرحهای اجرایی و نیز بدون ابلاغ اقدامات ضروری از سوی دستگاههای اجرایی، تهیه این نوع گزارشها به هیچ نتیجهای نخواهد رسید. اکنون حداقل ۱۸ ماه از آغاز به کار این گروه میگذرد. همه علاقهمندان به موضوع انتظار داشتند که مهمترین علل بروز این سیل و خسارات سنگین آن و نیز جزییات اقدامات لازم برای پیشگیری از آن در چند نوبت توضیح داده شده باشد و عملکرد مسوولان شهری و استانی و ملی براساس راهکارهای این گزارش سنجیده شود.
متاسفانه تا هنگامی که حل مسائل کشور از طریق مطالعات کارشناسی و اظهارنظرات علمی و مستند و نیز با مشارکت مردم و نخبگان انجام نشود، با همین وضع مواجه خواهیم بود که گمان میکنیم با انعکاس آه و ناله مردم زیاندیده و مصیبت کشیده و لعن و نفرین کردن به این و آن، مشکلی حل میشود. شاید این و آن شایسته لعن و نفرین باشند، ولی این کار را باید در ذیل ارزیابی از انجام وظایف اصلی آنان که اجرای همان طرحهای اساسی است انجام داد.
متاسفانه وضعیت سیل خوزستان حکایت از این دارد که در چند دهه گذشته، برای مدیریت این استان، هیچگاه سیل در اولویت برنامهریزیها نبوده است و از این نظر نیز هیچ برنامه جامعی برای حل آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی راهحلهای کوتاهمدت حالت وصله پینه کردن دارد و درمان اساسی نیست.
اگر عصاری نمادی از رنج بیپایان برای اسب عصاری است، دایره معیوب سیاست در ایران نیز رنج بیپایان برای جامعه و مردم است، چون سیاست در اینجا همچنان بر مدار باطل عصاری در حال حرکت است. رسانههای ما به ویژه رسانهای که باید پیشرو در اصلاح امور باشد، این دور باطل را تشدید و هموار میکنند.
در تمامی کشورهای نفت فروش منطقه خاورمیانه داستان کمابیش همین است! فقط نحوه سر کار گذاشتن ملتها متفاوت است!
یکی دو دهه دیگر تحمل کنید! سر کار گذاشته شدن ملی و کل داستان کارگاه عصاری تمام می شود اسب عصاری نیز آزاد خواهد شد ...