نگاه اقتصاد ورزشیمان به بلوغ لازم نرسیده است. ورزش ما ممکن است درآمد خیلی بیشتری داشته باشد. بخش عمدهای از این جریان اما ناشی از نگاه دولتی است. وقتی باشگاهها دولتی اداره میشوند، نتیجه همین است. اگر بدهند به دست بخش خصوصی، بخش خصوصی بلد است چگونه پول درآورد.
درآمدزایی تیمهای فوتبال از طریق اپراتورهای تلفن همراه یا قابلیت آیپیتیویها برای ایجاد فضای رقابتی در پخش مسابقات ورزشی، محمدجواد آذری جهرمی را به ورزش متصل میکند.
به گزارش ایران ورزشی، وزیر ارتباطات با ورزش گره خورده است. او هم البته خود را از ورزش جدا نمیداند و این را میتوان از بحثهایی متوجه شد که وزیر جوان در حساب توییترش درباره شرطبندی در ورزش مطرح کرده است و حالا در گپی که با ما دارد از پشتپردههایی میگوید که به زودی در این رابطه افشا خواهد کرد. معضلی که برای خیلی از خانوادهها دردسرساز شده و او درخواست حل این مشکل را از میان نامههایی دریافت کرده که به دستش میرسد. تحلیل اطلاعات درباره شرطبندی هم از همانجا شروع شده و حالا وزیر جوان را به مرحلهای رسانده که حرف از افشاگری میزند.
مهمترین بحثی که در حوزه پرسپولیس و استقلال است، بحث حمایتهایی بوده که زیرمجموعههای وزارت ارتباطات سالهای سال از حوزه ورزش داشته. به نظر شما این موضوع جذابیت حوزه وزارت ارتباطات بود که از ورزش استفاده کند یا موضوعی کاملاً اقتصادی بوده که آنها فکر میکردند از ظرفیت ورزش میتوانند به بهترین شکل استفاده کنند؟
به نظرم هر دو موضوع میتواند باشد. هم حوزه ارتباطات برای تبلیغات و برندینگش نیاز به یک فضایی دارد که بتواند کارش را پیش ببرد. فوتبال هم محبوب است بین مردم و طبیعتاً بهترین مکانیزم و ابزاری که میتواند موجب ترویج و معرفی خدمات اپراتورها شود. بنابراین تأثیر متقابل دارد. یعنی هم اپراتورهای ارتباطی علاقهمند هستند از فوتبال استفاده کنند برای ترویج خودشان و هم فوتبالیها میبینند که این عرصه میتواند برایشان پولسازی خوبی داشته باشد. این تأثیر متقابل باعث شده که این ارتباط همواره باشد.
ولی خب در همه این سالها فوتبال ما نتوانسته تبدیل به یک صنعت شود. یعنی از این فضا استفادهای ببرد که خودش بتواند درآمدهایش را تأمین کند.
این نگاه برمیگردد به نگاه آماتوری که به درآمدزایی و تبلیغات وجود دارد. شما میبینید که ورزشگاه نوکمپ، یک فروشگاه مفصل درست کرده که از کوچکترین علامتهای موجود در بارسلونا استفاده میکند برای درآمدزایی. ما چقدر استفاده میکنیم؟ ما در همین حد استفاده میکنیم که آرم باشگاه را روی پیراهن بزنیم. الان از باشگاههای ورزشی ما چه تبلیغات مؤثری در بین مردم میتوانیم ببینیم؟ در صورتی که میتوانند در لوازمالتحریر فعال باشند، در لباسهای ورزشی میتوانند فعال باشند، در کلاسهای ورزشی میتوانند خدمات ارائه دهند.
فقر در نگاه مدیریتی وجود دارد؟
نگاه اقتصاد ورزشیمان به بلوغ لازم نرسیده است. ورزش ما ممکن است درآمد خیلی بیشتری داشته باشد. بخش عمدهای از این جریان اما ناشی از نگاه دولتی است. وقتی باشگاهها دولتی اداره میشوند، نتیجه همین است. اگر بدهند به دست بخش خصوصی، بخش خصوصی بلد است چگونه پول درآورد.
ما مدلهای دیگری داشتیم که بخش خصوصی آمده، فعال شده اما به جایی نرسیده است. شاید نیاز به قوانین درستی در این زمینه باشد.
بخش عمدهای از فوتبال ما به پرسپولیس و استقلال وابسته است که این دو باشگاه دولتی هستند. میتوانیم مدل موفق را تراکتورسازی در نظر بگیریم. تراکتور در زمانی که خصوصی بوده و زمانی که دولتی بوده. با توجه به اینکه تیم پرطرفداری هم هست، میتوانیم بررسی کنیم که آیا این باشگاه توانسته درآمد خود را ارتقا دهد که به نظر من توانسته و در این زمینه موفق بوده است.
سرنوشت آدمهایی را که بهعنوان بخش خصوصی وارد فوتبال شدهاند، مرور میکنیم، موضوع کمی ترسناک میشود. از زمانی که استقلال اهواز توسط برادران شفیعزاده اداره میشد تا حسین هدایتی که میخواست وارد پرسپولیس شود یا بابک زنجانی در راهآهن. همه اینها نشان میدهد که بخش خصوصی نگاه دیگری به فوتبال دارد. همچنان فوتبال برای بخش خصوصی هم یک ابزار است.
این فضا، فضای دیگری است. در کشور ما خیلی این فضا وجود ندارد که کسی بخواهد رشد کند. حالا وقتی رشد کند و قدرت و ابزار رسانهای داشته باشد، طبیعتاً مشکلات زیادی برایش به وجود میآید. یکی از مشکلات این است که خود شخص ممکن است استفاده بدی از ابزاری کند که در اختیار دارد و همین باعث میشود که فساد رخ دهد. کلاً موانعی که بر سر راه خصوصیسازی اقتصاد ورزش وجود دارد، از دید من سر راه ادامه مسیر خصوصیسازی هم وجود دارد و اینها مشکلاتی جدی است.
درآمدزایی که در حوزه پیامکها هست، نمیدانم در دنیا مشابهی دارد یا نه. یعنی پیامک و گرفتن پول از هوادار برای اینکه بگوییم ما داریم باشگاه را میسازیم. در حالی که به نظر میرسد باید راههای دیگری برای درآمدزایی باشد.
در دنیا این هم هست، بخشهای دیگر هم هست. یعنی کمک به باشگاه ورزشی و پرداخت حق عضویت در کانون هواداری از مدلهای درآمدی سطح اول است.
شما این مدل درآمدزایی را قبول دارید؟
بله، این سطح اول درآمدزایی است و در تمام دنیا انجام میشود اما در اقتصاد ورزش پارامترهای بسیار بزرگتری وجود دارد.
خود شما حاضر هستید پیامک بدهید و به این وسیله از تیم محبوبتان حمایت کنید؟
این یک نظر شخصی است که من میخواهم حمایت کنم یا نه.
بهعنوان وزیر ارتباطات، حاضرید از این راه به تیمتان کمک کنید؟
اینکه شخص من حاضر باشم برای تیمم از هر طریقی پول بدهم یا نه، یک تصمیم شخصی است. عدهای هستند که علاقهمندند به تیمشان کمک کنند.
ببینید، هوادار این پول را میدهد و میخواهد بداند این پول به طور مستقیم به باشگاه میرسد یا نه؟ یا جاهای دیگر دارد هزینه میشود. شما بهعنوان وزیر ارتباطات میدانید این پول چطور دارد هزینه میشود و کجا میرود. با توجه به این موضوع شما این مدل را قبول دارید یا نه؟
البته من اطلاعی ندارم که این پول چطور هزینه میشود. فقط میدانم که چطور پرداخت به باشگاه میشود. درباره نحوه هزینهکردش اطلاعی ندارم. طبیعتاً این مسأله جزئیتر است. مسأله کلیتر مدل درآمدزایی است. جایی در دنیا کارتهای اعتباری رواج دارد و مردم از کارت اعتباری خود کمک میکنند، جای دیگر اینطور است که اپراتور مبالغ را جمعآوری میکند. مثل کشور ما.
بعضیها این روش کمک کردن را میپسندند و بعضیها نمیپسندند. علاقهمند نیستند پول بدهند. همانطور که خیلیها در ایران علاقهمند هستند به ساخت مدرسه کمک کنند، شاید دوست داشته باشند که به تیم محبوبشان هم کمک کنند. این مدیایی که البته در همه دنیا هست. تحت عناوین مختلف هست اما مدل پایه اقتصاد اداره باشگاههاست. خیلی مدلهای جذابتری وجود دارد که میشود از آن پول درآورد.
یکی از مسائل مهم حق پخش تلویزیونی است و فوتبال سالهای سال است که از این درآمد که در همه جای دنیا تثبیت شده است، استفادهای نمیکند. چیزی به ذهن شما نمیرسد که از بستر اینترنت این اتفاق بتواند رقم بخورد؟ حتی در صورت نیاز، قوانین هم تغییر کند؟
به نظر من فعال شدن آیپیتیویها میتواند فضای رقابتی به وجود بیاورد که در آینده مسأله حق پخش را حل کند. صداوسیما هم به بعضی از آنها مجوز داده و اینها میتوانند فعالیت و مسابقات فوتبال را پخش کنند. در حال حاضر اما چون انحصار وجود دارد، بیشتر از دو حالت وجود ندارد، یا فوتبال پخش میشود یا پخش نمیشود.
اگر پخش نشود، باشگاهها و مردم ضرر میکنند. اگر هم پخش شود، طبیعتاً حق و حقوقشان داده نمیشود. در این مدل کلاً مشکل وجود دارد. شاید صدا و سیما هم نتواند پول لازم را از پخش این فوتبال دربیاورد اما بخش خصوصی بهتر میتواند درآمدزایی کند. من فکر میکنم با فعال شدن آیپیتیویها مقداری فضا بازتر شود.
فدراسیون فوتبال با شما جلسهای نداشته که بتواند در بستر آیپیتیوی، حق پخشی را بخرد و یا از طریق دیگری اقدام کند؟
نه، چنین جلسهای نداشتیم.
فکر نمیکنید نیاز هست که این ارتباط برقرار شود؟
حالا باید آیپیتیوی در ایران به بلوغ برسد که هنوز به بلوغ لازم نرسیده است. البته متصل شدن فوتبال به فضای آیپیتیوی میتواند به بلوغ این فضا کمک کند. بالاخره من فکر میکنم اینها با یکدیگر گفتوگو میکنند اما من در جریانش نیستم. ممکن است فدراسیون فوتبال با آیپیتیویها صحبت کرده باشد اما من در جریانش نیستم.
ولی فکر کنم قوانین این اجازه را ندهد که آنها منحصراً فوتبال را پخش کنند.
منحصراً نیست دیگر.
اگر تلویزیون پخش نکند.
به هرحال چون آنها مجوزشان را از صدا و سیما میگیرند، ممکن است صدا و سیما در این حوزه اعمال نظر کند اما به طور کلی فضای پخش اگر رقابتی شود، مشکلات حل میشود. همه چیز در حال حاضر برمیگردد به انحصار.
توییتی درباره شرطبندی گذاشته بودید، در فوتبال. فکر میکنید نیاز نیست حداقل در این موضوع سازماندهی صورت بگیرد که این اتفاقات نیفتد؟
من به زودی پشتپرده اینها را افشا میکنم.
امکان ندارد الان به بخشی از این پشتپردهها اشاره کنید؟
زمانش که برسد میگویم. دارم تحلیل میکنم. یک اتفاق واقعاً شومی است.
در بیشتر خانوادهها اپیدمی شده است.
دارد اپیدمی میشود. ضرر و زیانهای زیادی میبینند. چند روز پیش که سوار ماشین شده بودم، راننده با من صحبت کرد، پدر و مادری برای من نامه نوشته بودند. بهعنوان دو نفر بازنشسته این همه زحمت کشیده بودند اما پسرشان در این حوزهها فعالیت کرده بود. برخی اخبار را میشنویم که مثلاً فلان شبکه وجود دارد. این سایتها در حال حاضر فیلتر است، وقتی سایت فیلتر است یعنی سیاستهای فعلی ما پاسخگو نیست و اقدامی جدیتر باید انجام شود. حالا ما با استفاده از تحلیل اطلاعات کارهایی انجام دادهایم و به نتایج خیلی عجیبی رسیدهایم. به زودی خواهیم گفت.
اتحادیه فوتبال کارهایی دارد انجام میدهد در زمینه شرطبندیها. با آنها مذاکرهای داشتهاید؟
شرطبندی فقط برای فوتبال که نیست. در همه عرصههاست و در همه عرصهها باید مدیریت شود. نقل و انتقال مالی شرطبندی در حال حاضر در شبکه بانکی کشور انجام میشود. بحث زیاد است اما باید به موقع دربارهاش صحبت کرد.
یعنی میشود جلوی این نقل و انتقالهای مالی را گرفت؟
بله، میشود.