در فیلم سینمایی متری شیش و نیم، نوید محمد زاده در نقش یکی از سرکردگان توزیع مواد مخدر ایفای نقش می کند. در این فیلم پیمان معادی در نقش پلیس نقش آفرینی می کند. پریناز ایزدیار در این فیلم در نقش همسر سابق نوید محمد زاده نقش آفرینی می کند.
متری شیش و نیم
کارگردان: سعید روستایی، تهیه کننده: سید جمال ساداتیان
بازیگران: نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی
خلاصه داستان: در بزنگاه روزهای سخت شکل گرفته است، روزهایی که اعتیاد و مواد مخدر هم گریبان زندگی مردم این شهر را رها نمیکند.
نقد فیلم متری شیش و نیم توسط مسعود فراستی، سعید قطبی زاده و ...
حواشی
«متری شیش و نیم» در سکوت خبری و بدون انتشار عکسی و تنها با یکی دو خبر که ساداتیان آنها را اعلام کرد، نمایش داده شد. تنها همه میدانستند که فیلمبرداری در شرایط سخت و با همراهی سه هزار معتاد انجام می شود؛ معتادانی واقعی که نیازی به گریم و بازی نداشته باشند و چهره و فیزیک آنها همان چیزی باشد که روستایی می خواهد و کمتر بازیگری می تواند آن را به نمایش بگذارد.
این همان الگویی است که مهرجویی هم در فیلمهای خود آن را به کار می گرفت و از معتادان مواد مخدر در فیلمی مانند «سنتوری» استفاده کرد تا همه چیز واقعی به نظر برسد. اما شاید به کار گرفتن حدود سه هزار معتاد در سینما و حتی بیش از اینها به قول ساداتیان یعنی نزدیک به هفت هزار معتاد برای اولین بار در سینما اتفاق افتاده باشد. «متری شیش و نیم» را که ببینید از حضور شانه به شانه این همه هنرور معتاد حیرتزده شوید. ساماندهی و هدایت و رهبری این تعداد هنرور در کنار هم کاری است کارستان که از عهده هر کارگردانی برنمیآید. تنها کارگردانی می تواند از آنها اینطور کار بکشد که با دنیا و خواستههای آنها آشنا باشد و این همان توانایی است که روستایی به خوبی از آن برخوردار است چراکه او بیش از دو سال از زندگی خود را صرف تحقیق و پژوهش درباره اعتیاد و گرفتاران به این پدیده کرده، درباره آن فیلم ساخته و به خوبی با آنها آشنایی دارد. اگر در «ابد و یک روز» او مشکلات یک خانواده درگیر با اعتیاد را به تصویر کشید، حالا در «متری شیش و نیم» جامعهای که با این مسئله درگیر است را به نمایش می گذارد.
بیشتر بخوانید:
پلانها و سکانسهایی را درباره نحوه زندگی معتادان و بزرگ شدن فرزندان آنها در این فیلم می بینیم که به جرات می توان گفت تا این حد بی پرده و صریح، تصاویری از آنها را در هیچ فیلمی در سینمای ایران ندیدیم. روستایی در دومین فیلمش تصاویر به شدت واقعی و دردناک از معتادان را در میان داستانی خشن و داراماتیک به نمایش گذاشته و هم معتادان و هم موادفروشان را قربانی این معضل اجتماعی نشان داده است. همه اینها شناخت او از این پدیده را با جزئیات و ریزهکاریها نشان می دهد؛ شناختی که براثر همنشینی و آگاهی او از افرادی که به هر شکل درگیر این مسئله هستند، نشان می دهد او به واکاوی مسائل زیرپوست شهر پرداخته و تصویری عریان و بیواسطه از آنها را نشان تماشاگر می دهد. همین ها هم برای او مشکلاتی ایجاد کرد و واکنش بعضی نهادها و سازمانهای مرتبط با مسئله اعتیاد را برانگیخت چراکه مسئولان این نهادها با تماشای این فیلم با تصاویری روبهرو شدند که تا پیش از این، چنین با صراحت و مستقیم به این معضل اجتماعی به نمایش درنیامده بود. حالا تماشاگرانی که به تماشای «متری شیشونیم» می نشینند، صحنههایی را میبینند که تا پیش از این فقط درباره آن شنیده یا در بعضی از فیلمهای مستند تنها گوشهای از آن را دیده بودند.
منبع: روزنامه سازندگی
تیزر متری شیش و نیم
فیلم «متری شش و نیم»؛ میخکوب کننده و جذاب
سامیار حیدری
آن چیزی که در قراردادی نانوشته در سینمای ایران نامش را سینمای اجتماعی گذاشتهاند، در یک سوم ابتدایی «متری و شش و نیم» به اوج میرسد، منظور از سینمای اجتماعی سینمایی است که به دنبال گروگانگیری از احساسات و عواطف مخاطب نیست.
برای این که بحث روشنتر شود، نمونههایی مثل «ملبورن» و یا «شکاف» را به یادتان میآورم، مواردی که با کودک کُشی به دنبال زجر مخاطب هستند. «متری شش و نیم» در آن بازهی سی دقیقه ابتدایی، دوربین جسور و خط داستانی افشاگرانهای دارد که گاه حتی به سینمای مستند نزدیک میشود. کنترل آن مقدار از میزانسنهای دشوار کار شاقی است که سعید روستایی آن را در اوج انجام میدهد.
اگر قائل باشیم چیزی به نام سینمای اجتماعی هست، این یک سوم ابتدایی فیلم «متری شش و نیم» نهایت و آمال آن است. دوربین به سطح شهر میرود و ته پلیدیها را بدون هیچ تعارفی در میآورد. این بُریده از اثر سعید روستایی حتی خیلی بالاتر از «ابد و یک روز» قرار میگیرد، نظیر چنین سینمایی را شاید فقط در ساختهی درخشان مهرجویی (دایره مینا) داشتیم، آن جا، اما فیلم تماما متمرکز و منسجم بر خط روایی مستند نَمایش میماند.
روستایی، اما به خط روایی ناتورالیستی اولیه اش وفادار نمیماند و در یک سوم میانی مفتون جذابیت تقابل قهرمان و ضد قهرمان داستانش میشود، البته که نوع پرداخت تقابل نوید محمدزاده و پیمان معادی انصافا خیلی هم خوب و یا حداقل جذاب درآمده و به جرات میتوان با نمونههای موفق خارجی مثل (مخمصه – آل پاچینو، دنیرو) مقایسهاش کرد.
کهن روایت دزد و پلیس (در این جا قاچاقچی شیشه و پلیس آگاهی) در «متری شش و نیم» یک تقابل درجه یک دارد که در سینمای ایران کمتر با این کیفیت دیدهایم، فیلم در یک سوم میانی آن جسارت ابتدایی را از دست میدهد و با دیالوگ و کمی سکون از لحاظ حرکت در داستان همراه میشود، البته که جذاب هست، اما کم تحرک است. تحرک را البته اگر اگزجره و دیالوگهای پینگ پنگی در نظر بگیریم، خب یک سوم میانی هم حرکت دارد.
اما سوالی که این جا پیش میآید این است که اگر فیلم قرار بوده که محور اصلی داستان تقابل این دو کاراکتر باشد، چرا کارگردان نیم ساعت ابتدایی را از دست داده و اصلا فیلمنامه میتوانست از دقیقه ده به بعد با پرداخت این دو شخصیت در میانه فیلم به اوج رسیده باشد و بعد هم با ساختار «سید فیلد»ی فیلم در پایان با فرود همراه شود، این جَست روستایی بین دو گونه روایی، ابتدا مستند و افشاگرانه و بعد دراماتیک و شخصیت محور لحن «متری شش و نیم» را دوپاره کرده.
این دو پارگی مشهود است و اگر خیلی برای تماشاچی عادی جلب توجه نمیکند، بیشتر از این جهت است که ضرباهنگ فیلم مناسب است و به قولی تماشاچی کاملا سرگرم میشود پس متوجه دو لحن متفاوت فیلم نمیشود. این را هم در نظر داشته باشید که به هر حال با هر متر و معیاری «متری شش و نیم» خوش ساخت و جذاب است، پس اگر نقدی به روند فیلم میشود در سطحی ایده آل گرایانهتر از بی شمار اجتماعیهای مبتذل این سالهای سینمای ایران است.
یک سوم پایانی «متری و شش نیم» به دو بخش تقسیم میشود، نتیجه گیری داستان تا رسیدن به سکانس وداع نوید محمدزاده با خانواده اش و نیمه دوم این بخش که در واقع اضافاتی است که همهی کلیت فیلم را میتواند مخدوش کند. پایان بندی فیلم هم شعار زده است و هم در عین حال مخاطبش را کم هوش فرض میکند.
این تحمیق مخاطب خصوصا در آن جایی اتفاق میافتد که پیمان معادی به عنوان چشم ناظر و از موضع بالا نظاره گر صحنه اعدام است، انگار قرار بوده تمام آن خط روایی جسور که درباره نهادهای رسمی پرداخت تازهای دارد، در پایان فیلم با یک دگردیسی ماجرا را ختم به خیر کند. البته درک محدودیتها کار سختی نیست، اما خب کاش فیلم در همان سکانس وداع تمام میشد.
با همهی اینها «متری شش و نیم» حتی از «ابد و یک روز» هم تازهتر و جسورتر است و حالا فعلا باید سند این اصطلاح سینمای اجتماعی را به نام سعید روستایی بزنیم، جوانی که موفق شد تحت تاثیر فرهادی نباشد و حرف خودش را بزند، این یعنی اصالت احتمالا.
منبع: برترینها
اکثر مشکلات جامعه در این فیلم به بهترین شکل به نمایش گذاشته می شود
پیشنهاد می کنم حتما ببینید
حتما فیلم هندی رئیس رو ببینین