فرارو- چراغ قرمز را رد میکنیم. از راههای فرعی وارد محدوده طرح ترافیک میشویم. برایمان مهم نیست که مسیری که در آن میپیچیم یک کوچه ورود-ممنوع است. سرعت غیرِمجاز در اتوبانها، سبقت از سمت راست، پارک سر چهارراهها و غیره هم که دیگر چیزی نیست! اما چرا؟ آیا مجازاتها بیفایدهاند؟ و یا ما یاد گرفتهایم سختترین قوانین را هم دور بزنیم؟
به گزارش فرارو، هر روز قوانین مربوط به رانندگی در ایران پیچیدهتر میشوند. اما به گفته مسئولان مربوطه به نظر میرسد مجازات متخلفان رانندگی آنطور که باید نمیتواند خودروها را در کنترل کند.
وقتی قانون منویات فلان گروه و جریان شود در نتیجه افراد تعهدشان را به آن از دست داده و نسبت به آن بیاعتماد خواهند شد. این موضوعی است که میتواند به همهجا تعمیم پیدا کند و در جایی که قانون باید باشد مردم آن را ندیده بگیرند.
چند روز پیش مدیر پیشگیریهای قضایی معاونت اجتماعی قوه قضایی گفت که جریمهها نتوانستهاند تخلفات رانندگی را کم کنند.
علی افتخاری معتقد است جامعه ما با معضلاتی مانند افزایش جمعیت و استفاده فراوان از خودرو روبروست. به گفته او این امر رسیدگی به تخلفات و جرایم رانندگی را چندبرابر کردهاست.
وی به ناکارآمدی رسیدگی به جرایم رانندگی اذعان کرده و گفته این ناکارآمدی باعث کشتهشدن 16 هزار نفر از مردم و زخمیشدن 304 هزار نفر از آنها در سال میشود.
چندوقت پیش هم یکیدیگر از مسئولان نسبت به ناکارآمدی جرایم رانندگی انتقاد کرده بود. محمداسماعیل سعیدی -عضو کمیسیون اجتماعی مجلس- مهر امسال گفت افزایش جریمهها نقشِ درآمدزایی دارد و تاثیری بر کاهش تخلفات رانندگی ندارد.
البته حسن عابدی -رییس پلیس راهور تهران بزرگ- چنین اعتقادی ندارد. وی گفته جریمه تخلف رانندگی تنها برای بازدارندگی از وقوع جرم است و نه برای درآمدزایی.
به هرحال بحث جرایم در نظرگرفته شده برای تخلفات رانندگی همواره از موضوعات مورد بحث بودهاست.
اوایل مهرماه رسانهها درباره خبرِ احتمال افزایش 50 تا 100 درصدی جریمههای رانندگی موضعگیرهای متفاوتی داشتند. برخی آن را مفید و برخی آن را در کاهش تخلفات بیتاثیر میدانستند.
بخش زیادی از کارشناسان نیز نسبت به تاثیر مجازاتها بر جرائم رانندگی خوشبین نیستند. آنها معتقدند خلائی جامعهشناختی در اعمال قوانین راهنمایی و رانندگی وجود دارد.
یک جامعهشناس میگوید "جرم تخلفات رانندگی هر چقدر هم سنگین باشد نمیتواند آنگونه که باید تخلفات را کاهش دهد. به جای پیچیدهکردن تخلفات ما باید به سراغ بالا بردن وجدان جمعی جامعه برویم".
سعید معیدفر در گفتگو با فرارو گفت: قانون چه به شکل رسمی و چه عرفی بازتاب وجدان جمعی یک جامعه است. به میزانی که درون جامعه نسبت به هنجارها، قوانین و عرف اعتماد وجود داشته باشد، آنها ضمانت اجرایی لازم را دارند و میتواند تاثیر بگذارد.
این جامعهشناس اظهار کرد: قانون و هنجار نمیتوانند از وجدان جمعی مستقل باشند. اجرای قانون نیز خود بخشی از جامعه است. اگر در جامعه وجدان جمعی نباشد مجریان قانونی نیز نمیتوانند قاطعانه قانون را اجرا کنند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه خودِ مردم تخلفشان را نمی پذیرند گفت: ما بارها دیدهایم که افراد متخلفی که پلیس جلوی ماشین آنها را گرفته شروع به چکوچانه زدن با مجری اجرای قانون میکنند.
معیدفر تصریح کرد: خودِ فرد متخلف تخلفش را نمیپذیرد. چرا که او متوجه نیست که مجری قانون تکتک افراد جامعه هستند. به همینخاطر همیشه چالشی جدی میان مجری قانون و مردم وجود دارد.
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه اجرایِ قانون بهتنهایی باعث حل مشکلات نخواهد شد ادامه داد: برخی تصور میکنند که تنها با اعمال قانون مشکلات حل میشود. در حالی که من معتقدم افزایش میزان تخلفات میتواند موثر باشد اما کافی نیست.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: ما باید بر روی بحث رفتار آدمها کار کنیم تا زمانیکه اعتماد به قانون در افراد ایجاد نشود، تخلفات نیز تاثیری نخواهند داشت.
معیدفر درباره دلایل بیاعتمادی به قانون توضیح داد: در برابر برخی از افراد قانون اعمال میشود و در برابر برخی دیگر خیر. مثلا مامور اجرای قانون به بهانههایی همچون وضع مالیِ بد یا خوبِ فرد متخلف بر او قانون اعمال نمیکند. همینمیشود که مردم باور میکنند همه در برابر قانون یکسان نیستند.
وی در ادامه اظهار کرد: این یک ضعف جامعهشناختی است. مشکلات جامعهشناختی نیز بر پلیس فشار روحی زیادی وارد میکند و پلیس مجبور میشود در مواردی از اجرای قانون بگذرد.
معیدفر درباره راهحل کاهش تخلفات رانندگی تصریح کرد: ما باید در ابتدا وجدان جمعی و اعتماد را در جامعه افزایش دهیم. مثلا در کشورهای توسعه یافته تلاش میشود تا با مطالعه و کارشناسی قانونگذاری کنند تا قانون با جامعه سازگار باشد.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با تاکید بر یک راهحل موثر در کاهش تخلفات رانندگی گفت: ما باید اعمال قانون را در جایی انجام دهیم که در آن تخلف کمتری صورت میگیرد، نه اینکه وقتی یک پدیده به اوج تخلف میرسد جلویش را بگیریم. این یک راهکار جامعهشناسانه است.
این استاد دانشگاه با توضیحِ این نکته که جامعه ما در بسیاری زمینهها دچار ضعف در وجدان جمعی و در نتیجه ضعف در اعمال قانون است اظهار کرد: مشکل ما فقط در رانندگی نیست. از آنجایی که رانندگی نمود بیشتری دارد به نظر ما دچار بیقانونیِ بیشتری است. ما در بسیاری از زمینهها وجدان جمعی نداریم.
سعید معیدفر ادامه داد: یک مثالی که میتوان در اینباره زد غیرقانونی بودن ماهواره است. این در حالیست که مردم ما اکثرا ماهواره دارند. اما این قانونگذاری مشکل دارد؛ چرا باید ما با هر چیز که مشکل داریم برایش قانون بگذاریم؟
این استاد دانشگاه با ذکر این نکته که قانون باید مطابق با جامعه باشد گفت: قوانین باید با زمان مطابقت داشته باشند. اگر چنین نباشد این اعتبار قانون است که به زیر سئوال خواهد رفت.
وی تصریح کرد: مردمی که میبینند داشتن ماهواره یک بیقانونی تلقی میشود در نتیجه میتوانند نسبت به ابعاد صحیح و بهجای قانون نیز بیتفاوت عمل کنند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: وقتی قانون منویات فلان گروه و جریان شود در نتیجه افراد تعهدشان را به آن از دست داده و نسبت به آن بیاعتماد خواهند شد. این موضوعی است که میتواند به همهجا تعمیم پیدا کند و در جایی که قانون باید باشد مردم آن را ندیده بگیرند.
دکتر سعید معیدفر در انتها تاکید کرد: بنابراین مسئله را باید در نبود وجدان جمعی و اعتماد نسبت به قانون و قانونگذار جسنجو کرد. با افزایش وجدان جمعی تخلفات رانندگی نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
به خوب یا بد آن کاری ندارم اما صدا و سیمای ملی هم به زبان بی زبانی قبول دارد که مردم از فیلترشکن استفاده می کنند و اتفاقاً با این کار می گوید استفاده از آن بد نیست.
مثل عدم آموزش از دوران کودکی و شهر سازی نا مناسب
سهل انگاری در گرفتن عوارض خودرو ها بخصوص خودرو های فرسوده
در دسنرس بودن سوخت ارزان
و شاید مهمترین آنها حس برتری جویی ما ایرانیها در کارهای ساده مانند رانندگی نسبت به همدیگر است
زمان می خواهد نا ما به همدیگه احترام گذاشتن رو یاد بگیریم