"تام کروز برو کنار. مودی، تاپ گان جدید، آمده."
این تیتر چند روز پیش روزنامه تایمز هند بود. اشاره آن به ماجرایی است که در حاشیه نشست رهبران چین و هند راه افتاد: هنگامی که عکسهایی خیرهکننده از نارندرا مودی، نخستوزیر هند، در سایت رسمی دولت منتشر شد.
یکی از عکسها این است. مودی با عینک آفتابی شبیه عینک قهرمانان فیلم ماتریکس، مثل یک جنگجو پشت سر دو سرباز از "لشکر سفالین" ایستاده.
سفلی مودی با لی کهکیانگ، نخستوزیر چین
این هم یک سلفی دوستانه از چهره خندان مودی و لی کهکیانگ، نخستوزیر چین، که باعث شد واشنگتن پست بنویسد نخستوزیر هند "قدرت یک سلفی خوب را شناخته."
هر دو عکس در رسانههای اجتماعی سر و صدای زیادی بر پا کردند.
اما داستان به همینجا ختم نشد. مودی بعد از چین به مغولستان رفت و عکسی دیگر گرفت. این بار با ردا و کلاه سنتی مغولها، کنار اسبی که از نخستوزیر مغولستان هدیه گرفته بود.
این عکس از آن دست عکسهایی است که رهبران سیاسی در سفرهای خارجی میاندازند. نکته این است که در مورد مودی، عکسها جزو ویژگیهای رهبریاش شده، بهخصوص در سفر اخیر.
اما موضوع فراتر از 'تیپ زدن' و باحال جلوه کردن است. مودی هدفی بسیار جدی دارد. میخواهد چهرهای نو از خودش و کشورش برای جهانیان بسازد، چهرهای که برای سرمایهگذاران خارجی جذاب است. و البته میخواهد جوانان هند را به حزب حاکم بهاراتیا جاناتا جذب کند.
تصویر اسب مغولی مودی – که از نخستوزیر مغولستان هدیه گرفته – بیش از ۳۰۰ هزار بار در فیسبوک "لایک" شد
نیلانجان موکوپادیای، نویسنده کتابی در مورد نارندرا مودی، میگوید: "این خوشپوشی، این دقتی که مودی در انتخاب لباسش در مجامع بینالمللی نشان میدهد، بین رهبران سیاسی هند بیسابقه است".
اساسا توجه خاص به مد و لباس هیچگاه از مشخصات بارز سیاستمداران هندی نبوده. ایندیرا گاندی ساریهای ساده و زیبا میپوشید. عروسش، سونیا گاندی، که رئیس حزب کنگره بود، هم همینطور. راجیو گاندی، مثل پدربزرگش جواهرلعل نهرو، اغلب در سفرهایش به گوشهکنار هند از همان ردا و کلاه محلی استفاده میکرد.
اما نارندرا مودی – آنطور که نویسنده صفحه مد نیویورک تایمز سال پیش اشاره کرد – "با بقیه فرق دارد. به معنای واقعی کلمه." بعد از نهرو و آن جلیقه معروفش، مودی احتمالا تنها رهبر هند است که لباس مخصوص خودش را دارد. کرتهای که دیگر به "کرته مودی" مشهور شده و به قول نویسنده نیویورک تایمز "نسخه بازنگری شده همان پیراهن تونیک هندی است."
یک بار دیگر به عکسهای چین و مغولستان نگاه کنید و ببینید مودی چقدر به انتخاب خودش مطمئن است. حتی آن لباس جنجالآفرین را که در دیدار باراک اوباما پوشیده بود، و نقش روی پارچهاش تکرار اسم خودش بود، ظاهرا خودش انتخاب کرده بوده.
جالبتر از همه اینکه ابایی از اعتراف به علاقهاش به 'تیپ زدن' ندارد.
تصویری از دیدار ایندیرا گاندی و دانیل آراپموا، رئیسجمهور وقت کنیا، در سال ۱۹۸۱. خانم گاندی ساده میپوشید و دنبال پیام دادن با لباسش نبود
در مصاحبهای با لنس پرایس، نویسنده کتاب "اثر مودی"، میگوید: "بله، دوست دارم آراسته باشم و شیک بپوشم. پروردگار سلیقه ترکیب رنگها و هماهنگ کردنشان را به من داده. بنابراین همه کار را خودم میکنم. و چون استعداد خدادادی است، هرچه میپوشم بهم میآید. طراح مد ندارم، اما از اینکه میشنوم میگویند خوشلباس است راضیام."
کار به جایی کشیده که یک فروشگاه اینترنتی مختص چیزهایی که او میپوشد راه افتاده. استدلال گردانندگانش این است که مودی "نه فقط در هند، که همه جای دنیا، مارکی شناخته شده است." آنطور که در کتاب پرایس آمده، یک داوطلب پیش مودی میرود که بعضی از محصولاتشان را به او نشان بدهد. میگوید: "چیزهایی را که درست کرده بودیم نشان دادیم. لیوان و تیشرت با طرح سوپرمن که صورتش مودی بود. خیلی خوشش آمد. گفت ادامه بدهید."
اگر پارچه لباسی را که نخستوزیر هند در ملاقات رئیسجمهور آمریکا پوشیده بود از نزدیک نگاه کنید، طرح روی آن در واقع تکرار نام اوست: نارندرا دامورداس مودی
نیلانجان موکوپادیای معتقد است 'تیپ زدن' همواره بخشی جدانشدنی از شخصیت مودی بوده. در دوره جوانی که به عنوان داوطلب در سازمانی که به نوعی پدرخوانده فکری حزب امروزی بهاراتیا جاناتا محسوب میشود، فعالیت میکرد، چون اتو گران بود، هر روز لباسهایش را دقیق تا میکرد و زیر تشک میگذاشت.
به گفته موکوپادیای، "ظاهر جوانهایی که در حزب کمونیست یا در سازمان ملی داوطلبان مشغول بودند، همیشه طوری بود که انگار همان موقع از تخت بلند شدهاند. اما مودی فرق داشت. هیچوقت نمیشد به لباسش ایرادی گرفت."
مودی با کمان سنتی مغولها
با این همه عکسهای آقای مودی در چین و مغولستان سطح تازهای از 'تیپ زدن' اوست.
موکوپادیای معتقد است مودی "به تصویر عمومی خود وسواس دارد. نباید عذابی را که از انزوا در مجامع بینالمللی برده، دستکم بگیریم. حالا میخواهد شخصیت و چهرهاش را بیرون هند تثبیت کند. داستان او داستان یک پسربچه معمولی است که به همه جا رسیده. به همین خاطر پیوسته ورود و حضورش را در صحنه بینالمللی اعلام میکند. میشود گفت پشت همه اینها یک جور کمبود اعتمادبهنفس خوابیده. انگار میداند که این تنها تصویری است که میتواند از خودش بسازد.
الکلی نیست این همه عقب افتادن
رفته چین تفریح کنه!!!!!
میخوام ببینم کارمندای فرارو غیر از
Cntrl V Cntrl C
دیگه روزا چکار میکنن :D