حضور متکدیان در گوشه و کنار شهر سالیان زیادی است که برای بسیاری از شهروندان جامعه ما به امری معمول تبدیل شده است. احتمالاً هر یک از ما تجربه برخورد با متکدیان را در کوچه و خیابان، مترو، اتوبوس و حتی پارکها داشته باشیم. افرادی که گاه با کودکی در آغوش از عابران می خواهند تا کمکی هر چند ناچیز به آنان بکنند.
حضور متکدیان در شهرهای مختلف کشور به ویژه تهران موجب شده است تا در سالهای اخیر طرحهای ضربتی بسیاری برای جمع آوری متکدیان انجام شود؛ طرحهایی که اغلب با حاشیههایی نیز همراه بوده است. بهطور مثال، هر بار پس از جمعآوری گسترده متکدیان، مسئولان مدعی میشوند که اغلب افرادی که دست به تکدیگری میزنند از وضعیت مالی مناسبی برخوردارند. این بار نیز مسئولان شهرداری مدعی شدهاند که متکدیان پس از هر بار بازداشت با پرداخت جریمه نقدی مورد نظر آزاد میشوند و دوباره به کار خود ادامه میدهند.
مسئولان شهرداری بر این اساس ادعا کردهاند که اغلب متکدیان از وضعیت مالی مطلوبی برخوردارند و به راحتی جریمه نقدی خود را پرداخت می کنند. ادعایی که منطقی نیست چرا که، فردی که تکدیگری میکند بهطور حتم، فضیلت انسانی خود را گرو می گذارد. تحت این شرایط سخت است ادعا کنیم، متکدیان از شرایط اقتصادی مناسبی برخوردارند و تکدی گری نوعی سوءاستفاده از عواطف انسانی سایر افراد جامعه است. تجربه نشان میدهد که فقر مالی یکی از مهم ترین دلایل روی آوردن افراد به تکدیگری است اگر چه، این امر به مرور زمان ممکن است به یک نوع عادت رفتاری تبدیل شود.
البته نباید فراموش کرد، تبدیل شدن این مسئله به عادت رفتاری افراد هم ناشی از ناآگاهی و فقر فرهنگی موجود در جامعه است. واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، تکدیگری در حال حاضر آسیب اجتماعی است که جامعه ما بهطور جدی با آن درگیر است. شاید بسیاری بر این عقیده باشند که برای رفع این آسیب اجتماعی استفاده از قوه قهریه بهترین و موثرترین راه برای مقابله با این مسئله باشد؛ اشتباهی که در تمامی این سالها بارها و بارها تکرار شد اما، در نهایت به نتیجه قابل قبولی منجر نشد چرا که، نه تنها آمار متکدیان در کشور کاهش نیافت بلکه، به دلیل شرایط اقتصادی سخت، شکلگیری رفتارهای غیر انسانی و مبتنی بر پول، چهره شهر هر روز بیش از پیش تیرهتر میشود.
از این رو، من بر این عقیدهام که این بار لازم است تا تمامی مسئولان امر در حوزه تکدی گری با بازبینی رفتارهای خود در سالهای گذشته و ارزیابی نتایج، با روشی درست تر و کارشناسیتر برای حل این آسیب اجتماعی گام بردارند. بهطور حتم، آن گونه که اشاره کردم، اقدامات سلبی و پاک کردن صورت مساله به هیچ عنوان نمیتواند به ما در حل مسئله یاری برساند.
بررسی علتهای شکل گیری تکدی گری، ایجاد زمینههای مناسب برای تعامل با متکدیان، بررسی نیازهای آنان، استمداد از سازمانهای مختلف برای تامین خواستهها و تامین مکانی برای زندگی یا حتی غذایی برای خوردن و اقداماتی از این دست در کنار اطلاع رسانی به مردم برای ایجاد گروههای حمایتی و مشارکت آنان برای شکل گیری جوی مبتنی بر همکاری و اصلاح شرایط اجتماعی میتواند به تدریج به کاهش تعداد متکدیان کمک کند. نباید فراموش کنیم که هیچ آسیب اجتماعی صرفاً با دستگیری، تحمل مجازات و ... کمرنگ نمیشود.
بی شک شناخت درست مسئله، عوامل شکل گیری آن و تلاش برای تعامل با گروههای مختلف اجتماعی و دستگاههای دولتی و غیردولتی و به همراه آن آگاهی بخشی به جامعه برای درک معضل نتایج موثر تری به همراه دارد. متکدیان مجرم نیستند، آنان تنها محصول رفتارهای جامعهاند. در واقع، زندگی آنان آینهای تمامنما از شرایط اقتصادی و اجتماعی کشوری است که در آن زندگی می کنند. تحت این شرایط بی انصافی است افرادی که تنها معلول شرایط هستند را بازخواست کنیم اما، از علتهای اصلی شکلگیری آسیب چشم بپوشیم. من بر این باورم که هیچ معضل اجتماعی با انکار حل نمی شود. شهر بدون حضور متکدیان زمانی شکل میگیرد که تمامی اعضای جامعه به همراه مسئولان گامی در راستای بهبود شرایط بردارند و زمینههای لازم برای ایجاد عدالت در تمامی اقشار جامعه را فراهم کنند.
منبع: روزنامه آرمان