دولت محمود احمدینژاد بیش از آنکه یک دولت باشد یک جریان رسانهای قوی بود که شخصیتهای مختلف آن همواره و در 8سال گذشته در کانون توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار داشتند.
روزنامه آرمان نوشت: دولت محمود احمدینژاد بیش از آنکه یک دولت باشد یک جریان رسانهای قوی بود که شخصیتهای مختلف آن همواره و در 8سال گذشته در کانون توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار داشتند. وجود مردخبرسازی چون احمدینژاد که هرگونه سخن یا اقدامش چه در داخل و چه در خارج از کشور مورد توجه افکار عمومی قرار میگرفت در کنار مردانی چون غلامحسین الهام،اسفندیار رحیم مشایی،محمد رضا رحیمی،حمید بقایی وصادق محصولی از دولتهای نهم و دهم یک منبع خبری ساخته بود که افکار عمومی و حتی کسانی که مسائل سیاسی را دنبال نمی کردند را درگیر میکرد.
احمدی نژاد یا به قول فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام «معجزه هزاره سوم»،بیش از آنکه در جریان سازی سیاسی یک پدیده باشد،بدون شک یک پدیده رسانهای بود؛ به شکلی که کمتر رئیسجمهوری در تاریخ بوده است که مانند احمدینژاد با یک رویکرد پوپولیستی به دفعات به افکار عمومی شوک فشار قوی وارد کند.وی در کارنامه رسانهای خود اقداماتی را انجام داده است که هر کدام در اذهان برای مدتها باقی خواهد ماند و هنوز هم با اینکه دولتش به پایان رسیده است از آنها یاد میشود. احمدینژاد جریان رسانهای خود را از نوشتن نامه سرگشاده به جورج بوش پسر آغاز کرد.
وی سپس با اظهاراتی چون وجود هاله نور در سازمان ملل هنگام سخنرانیاش، موضوع هولوکاست، افشاگری در مناظرات انتخاباتی سال88، 11 روز خانهنشینی، بسیجی خواندن هوگو چاوز فقید و مصافحه با مادر وی خود را به عنوان یک پوپولیست رسانهای معرفی کرد و در نهایت با شوک تاریخی به مجلس و پخش گفتوگوی پشت پرده فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی خود را در تاریخ جنجالسازی ماندگار کرد.
احمدی نژاد اما در واپسین روزهای عمر دولتش نیز اقدامی انجام داد که سبب بهت و حیرت همگان شد.وی در یک اقدام بیبدیل و غیر قانونی و در حالی که به عنوان رئیسجمهور و نماینده ملت شناخته میشد، یک روز کاری منافع شخصی نزدیکان خود کرد بر دیگران ترجیح داد ودست در دست اسفندیار رحیم مشایی در ساعات پایانی مهلت ثبت نام ریاست جمهوری وارد وزارت کشورشد و رسما هوادارانش را به حمایت از مشایی دعوت کرد.
با این وجود محمود احمدینژاد همواره مورد حمایت صداو سیما قرار داشت. صدا و سیما به خصوص در چهار سال اول ریاست جمهوری احمدینژاد از وی تمام قدحمایت میکرد. این روند تا سه سال آخر دولت دهم نیز ادامه داشت.با این حال احمدینژاد هیچ گاه برای صدا و سیما عنصر غریبه و غیر خودی نبود و حتی در بدترین زمانها نیز زیر چتر حمایت تریبون صدا سیما قرار داشت.این ماجرا تنها مختص احمدی نژاد نبود و یاران نزدیکش نیز که دست کمی از وی در حاشیه سازی نداشتند را شامل میشد.با این وجود به نظر میرسد رویکرد صداو سیما نسبت به دولت دکتر حسن روحانی کاملا متفاوت است. روحانی مشی کاملا متفاوت را دنبال میکند. وی تاکنون و در حالی که نزدیک به سه ماه از عمر دولتش گذشته است نشان داده که بیش از آنکه اهل حاشیه و جنجال خبری باشد اهل تعقل و تدبیر است.
نکته قابل تأمل اما سیاست صدا و سیما نسبت به تعقل و تدبیر دولت یازدهم است.اگر رویکرد صدا و سیما نسبت به روزهای اول ریاست جمهوری احمدینژاد را با روزهای اول ریاست جمهوری روحانی مقایسه کنیم بدون شک این نکته هویدا خواهد شد که احمدینژاد به مراتب از روحانی بیشتر مورد عنایت و توجه صداو سیما قرار داشته است.هم اکنون حمایت تمام قد صداو سیما نسبت به دولت احمدینژاد جای خود را به سخنان دوپهلو نسبت به دولت حسن روحانی داده است.این را میشود به سادگی از برنامههای تحلیل سیاسی،مهمان های دعوت شده ، خط مشی برنامهها وشیوه انتشار اخبار دولت جدید به خوبی مشاهده کرد.برای تحلیل و بررسی این مسئله در ادامه با چند تن از صاحب نظران گفت و گو کردیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
صدا و سیما به چشم هوو به دولت نگاه نکند
احمد پورنجاتی که قائم مقامی سازمان صدا و سیما را در کارنامه خود دارد در این زمینه به آرمان میگوید: واقعیت انکار ناپذیر در رفتار رسانهای صدا و سیما در این چند ماه استقرار دولت یازدهم دست کم از منظر کسانی که با فعالیت رسانهای آشنا هستند حکایت از یک رویکرد شترمرغی در برخورد صدا و سیما هم با واقعیتهای جامعه و هم با دولت روحانی دارد. وی تصریح میکند: صدا و سیما و مشخصا مدیران ارشد این رسانه یک بار برای همیشه باید تکلیف خود را با افکار عمومی روشن کنند و خودشان را آن گونه که به واقع هستند به مردم معرفی کنند.صداو سیما یک رسانه ملی،فراجناحی و رسمی نظام است و نه یک رسانه مستقل یا متعلق به نوع خاصی از گرایش سیاسی یا بینش فرهنگی.وی ادامه میدهد: سوالی که ما باید بپرسیم این است که چرا صداو سیما در برهه های مهم و حساس جامعه،همه واقعیتها در زمینه های اقتصادی،جامعه شناختی وفرهنگی را مبتنی بر سلایق و تفکرات مختلف منعکس نمی کند و در بازتاباندن همه دیدگاه های موجود جامعه روتوش شده،پاستوریزه و هموژنیزه عمل میکند؟
مهم ترین رکن ساختار نظام یعنی دولت آیا نباید به گونهای در رسانه ملی
مطرح شود که شائبه یک بام و دوهوا برای افکار عمومی به وجود نیاید؟پورنجاتی
خاطرنشان میکند:هر دولتی با دولت قبل و بعد از خود از لحاظ موقعیت حقوقی و
سهم حقیقی از شرایط یکسانی باید برخوردار باشد.ما شاهد بودیم در دورهای
رفتار صداو سیما با دولت همچون رفتار یک پدر دلسوز بایک فرزند نازک نارنجی
بود که از گل به آن نازک تر نمی گفت.این روند حتی پس از دولت احمدینژاد
ادامه دارد به اساس اصل بیطرفی نمیپردازد. صدا وسیما به رغم همه واقعیت
های ملموس که هر انسان منصفی بر آن اذعان دارد، آمار مشکلات اقتصادی دولت
احمدینژاد را به موقع ودرست منعکس نمی کند و همچنان با دفاع و توجیه به
عملکرد خود در حمایت از دولت احمدینژاد ادامه میدهد.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم تصریح میکند:اما در دولتی که از نظر منزلت حقوقی فرقی با دولت قبل از خودش ندارد رفتار صدا و سیما با دولت مانند رفتار یک پدر با فرزند سرراهی است.در دوران آقای خاتمی نیز ما شاهد رویکرد تخریبی علیه دولت بودیم اما در زمان دولت احمدینژاد این روند کاملا معکوس شده بود.در مورد دولت روحانی نیز باید بگویم که هر انسان منصفی به این نکته اذعان خواهد داشت که در چند ماه حتی فرصت تدوین برنامهها نیز امکان پذیر نیست.این در حالی است که دولت جدید در مجموع افکار عمومی را امیدوار کرده است یا به عبارتی«حال جامعه را خوش کرده است».
اما صدا و سیما واقعیت را به شکل دیگری بازتاب میدهد که به این میگویند رویکرد شترمرغی. احمد پورنجاتی میافزاید:من به عنوان کسی که در صداو سیما مسئولیت داشتم و به روش های کار در رسانه فراگیر آگاهی دارم یا به عنوان یک کنشگر در عرصه عمومی، هنگامی که به برنامه های صدا و سیما به خصوص برنامه های سیاسی و بخش های خبری تحلیلی نگاه میکنم به فکر و ذهنم خطور میکند که احتمالا صدا و سیما انگیزه وبرنامهریزی نسبت به دولت جدید دارد.این نکته را میتوان در گفت و گوها ومطرح کردن مطالباتی که حتی عجولترین شهروندان هم میدانند نیازمند تعقل و تدبیر است و نیاز به زمان دارد فهمید. نتیجه گیری که از این رفتارمی توان کرد این است که صداو سیما باید به عنوان رسانه ملی نهایت تعامل را در دولت تدبیر و امید داشته باشد وگرنه با حاشیهسازی برای این دولت فقط حواشیاش متوجه روحانی نخواهد بود. ما نباید بگذاریم تکبرگ رسانهای کشورجناحی و سلیقهای شود.
وی یادآور میشود:رویکرد شترمرغی سبب افزایش بیاعتمادی در بین افکار عمومی جامعه خواهد شد.هم اکنون ظاهرا صدا و سیما دربرخی برنامههابه واقعیتهای موجود جامعه و همچنین واقعیتهای دولت گذشته بر اساس اصل بی طرفی نمیپردازد. از شورای نظارت بر صدا وسیما انتظار میرود از این روشها جلوگیری کنند و یک پالایش جدی در این ارگان به وجود بیاورند.به نظر من افکار عمومی جامعه باید بصورت واقعی و نه گزینشی درباره رویکرد صدا و سیما نسبت به دولت روحانی مورد پرسش قرار بگیرد. این یک مسئله حیاتی است که صدا و سیما باید به تمام دیدگاهها فرصت برابر بدهد که مطرح شوند. این نکته را نیز باید متذکر شوم که امکانات رسانهای آقای روحانی ساماندهی خوبی ندارد و لکنت زبان دولت تدبیر و امید در صورتی که از موضع خویشتنداری، کمتوجهی و حتی آزاداندیشی و رواداری با صدا و سیما برخورد کند سبب واگرایی بخش مهمی از گفتمان تدبیر و امید در سطح کشور خواهد شد.
عزیزی:صدا و سیما نمی تواند یک طرفه عمل کند
دکتر عبدالرضا عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز در این زمینه به آرمان میگوید: صدا و سیما زیر نظر رهبری و فراجناحی است و حکومت نسبت به همه به یک چشم نگاه میکند.وی میافزاید:صدا و سیما نمی تواند یک طرفه عمل کند و سلایق مختلف را در نظر نگیرد.ضمن اینکه به گمان من صدا و سیما سخنان دولت تدبیر وامید را انعکاس میدهد، حتی وزرای دولت را دعوت کرده است که افکار عمومی با برنامه هایشان آشنا شوند.عزیزی خاطرنشان میکند:موفقیت دولت موفقیت نظام است و همه ارگانها و گروههای سیاسی باید برای موفقیت و پیشبرد برنامه های دولت همراه و همگام شوند تا انشاءا... دولت تدبیر و امید به سرمنزل مقصود برسد.
حیدرپور:شواهدی مبنی بر تمایلات جانبدارانه صدا و سیما از دولتهای نهم و دهم وجود دارد
دکتر عوض حیدرپور عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره رویکرد صدا و سیما به دولت تدبیر و امید به آرمان میگوید:همان گونه که حضرت امام(ره)فرمودند:«صداوسیما یک دانشگاه عمومی است» و به همه مردم و تمامی سلایق و افکار تعلق دارد.مقام معظم رهبری نیز بارها در این زمینه تاکید کرده اند که صداو سیما نباید مورد استفاده گروهی خاص قرار بگیرد و متعلق به تمامی دیدگاه هاست.حیدرپور خاطرنشان میکند :متاسفانه شواهدی مبنی بر تمایلات جانبدارانه صدا و سیما نسبت به دولتهای نهم و دهم وجود دارد.به نظر من صدا و سیما باید هر آنچه در توان دارد برای دولت تدبیر و امید در طبق اخلاص بگذارد تا این دولت که برخاسته از مطالبات بحق مردم است در مسیر خود با مشکلات کمتری مواجه بشود.وی میافزاید:صدا و سیما باید نقاط قوت دولت تدبیر و امید را بزرگنمایی و نقاط ضعف را از موضع اصلاح و انتقاد سازنده به تصویر بکشد که این نیازمند عزم جدی در این رسانه ملی است.
سیاست یک بام و دو هوا
با تمام این اوصاف به نظر میرسد که صدا و سیما در صورتی که به همین رفتار دوپهلوی خود با دولت و اعضای کابینه تدبیر و امید ادامه بدهد با چالشی قابل تأمل در بین افکار عمومی جامعه مواجه خواهد شد.رسانه ملی امروز بیش از هر زمان دیگری در زیر ذره بین و نگاه تیزبین مردمی قرار دارد که در روز 24خردادماه با خلق حماسهای ماندگار به اعتدال،عقلانیت و تدبیر رأی دادند. به همین دلیل رسانه ملی باید خود را بیشترهمراه و همگام با مردم کند و از هر گونه رفتار و زمینه سازی که سبب کند شدن حرکت ماشین تدبیر امید شود دوری کند.