رابطههای باسمهای
ما حتی در مساله رابطه متعهدانه بلند مدت هم دچار مشکل هستیم. دیگر، مساله فقط ازدواج و تشکیل خانواده و ثبت رخداد ازدواج نیست. ما حتی در رابطه دوستی که ۲ سال، پایدار باشد دچار چالش هستیم. نسل جدید هر چقدر در جذب طرف مقابل، آراستگی، قدرت فیزیکی و بدنسازی ماهر شدند در نگهداری رابطهها ناموفق و عقیم هستند.
تقریبا. نخستین فرزندم یوسف ٤ کیلو بود، بعد یونس با ٤ کیلو و ٤٠٠ گرم، بعد از این دو پسر صاحب دختر شدم، آمنه هم وزن بالایی داشت، ٥ کیلو و ٤٠٠ گرم. اما حالا محمدیاسین از همه سنگینتر است.
چرا چهرههای سرشناس به لرستان نمیروند؟
حضور چهره ها در مناطق سیل زده با انتقادهایی همراه بود. برخی معتقدند که این اقدامات نمایشی وبرای کسب شهرت بیشتر است و چهره های هیچ اقدامی در وضعیت بحرانی نمی توانند انجام دهند و فقط مانع از فعالیت امداد رسانان می شوند.
«درست است از طرف دستگاههای اجرایی برای رفع مشکلات مالی، همکاری دیده نمیشود؛ اما همین مردم با کمک همدیگر، با همین جمعهای اندک، میتوانند پدرانی که در این اوضاع اقتصادی کمرشان زیر فشار مشکلات خم شده را نجات بدهند».
امسال طلاق رکورد نمیزند
با در نظر گرفتن معتبرترین آماری که برای ۳ ماه نخست سال منتشر شده و برررسی روند ازدواج و طلاق در سالهای گذشته به نظر میرسد بر خلاف سال گذشته به ازای تعداد مشخص ازدواج طلاق کمتری خواهیم داشت.
اين ماده بدان معناست كه زير ١٣سال تا هر سني، مثلا يك ساله هم ميتواند ازدواج كند. شرايط در نظر گرفته شده نيز آنقدر كلي است كه فاقد عينيت بوده و كسي نميداند كه چگونه چنين مصلحتي محقق ميشود؟ چگونه ممكن است كه يك كودك زير ١٣سال و حتي بالاي آن وارد فرآيند عقدي به نام ازدواج شود. ازدواجي كه تبعات آن چه از حيث جنسي و چه از منظر فرزندآوري و كار در خانه بر همگان روشن است. چگونه يك كودك را ميتوان تا پايان عمرش وارد فرآيندي كرد كه مهمترين فرآيند زندگي او است و هيچ نقش و اختياري هم در اين انتخاب ندارد؟
برخی تصور میکنند پای طرحی موسوم به سالمسازی فضای مجازی در میان است و مسئول یا مسئولانی برای کنترل اوضاع دست بهکار شدهاند؛ موضوعی که قضاوت قطعی درباره آن نمیتوان کرد.
تا همین چندماه پیش بدرفتاری با بعضی از گردشگران ایرانی در گرجستان و سردرگمی سرمایهگذاران ایرانی در استانبول در صدر خبرهای داخلی قرار گرفتند، اما در این میان خبری از عمان و سفر به آن و سرمایهگذاری برای اقامت و... نبود تا اینکه هشدار سفارت ایران در مسقط، پایتخت این کشور، زنگ خطر کلاهبرداری و افزایش ورود ایرانیان به این کشور را به خطر درآورد.
رییس اتحادیه قهوه خانه داران استان تهران با تاکید بر اینکه جامعیت حضور مردم در قهوهخانهها و سفرهخانههای سنتی در هیچ صنف دیگری وجود ندارد، گفت: ما همه جور مشتری داریم، اتفاقا در میان دارندگان جواز کسب هم همه جور آدم به چشم میخورد؛ از دکتر بگیرید تا نماینده مجلس و سلبریتیها و اتفاقا همکاران تلویزیونی شما.
یک دانشجوی نخبه ایرانی که در حال پژوهش و گسترش دانش در خارج از کشور است، درباره دلایل عدم بازگشت کسانی که برای تحصیل به خارج میروند، میگوید: سؤال بزرگی که در ذهن هر کسی که میخواهد برگردد وجود دارد، این است که وقتی برگشتم میخواهم چه کنم؟
مزدک دانشور در گفتگو با فرارو فرار مالیاتی پزشکان را بررسی کرد
پیشنهاد من این است که دولت برنامههای خود را به سمتی پیش برد که نه فقط از پزشکان بلکه از تمام نهادهای قدرت و ثروت مالیات تصاعدی و پلکانی بگیرد و ملاکش در این زمینه ریشههای ثروت آنها، شکل سرمایههای افراد و میزان دارایی آنها باشد. دولت باید تلاش کند از ایجاد تمایز بین نهادها و افراد مختلف پرهیز کنند و همه در نهایت موظف شویم به میزان سهمی که از جامعه میگیریم، سهم بیشتری را هم به جامعه بدهیم.
واکنشها به اظهارات ولایتی و قاضیزاده هاشمی دو پزشک سیاستمدار ایران
ولایتی و قاضیزاده، تنها سیاستمداری نیست که از طباطت به سیاست رسیده است. در جهان نمونههای این دو کم نیستند. البته ارنستو چهگوارا و مهاتیر محمد مشهورترین این نمونهها هستند. چگوارا برخلاف ولایتی کمتر کمتر به عنوان سیاستمدار و بیشتر به عنوان چریک شناخته میشود. برخی تصور میکنند دیپلمات بودن با انقلابی بودن منافات دارد. اگر این گزاره صحیح باشد، ولایتی نقطه چهگواراست. از شخصیتهای اصلی انقلاب کوباست. چه با رویای صدور انقلاب کوبا عطای وزارت را به لقایش بخشید دوباره پا در میدان جنگ گذاشت. اما سرانجام در بولیوی دستگیر و تیرباران شد. مهاتیر محمد نیز، نخست وزیر مالزی نیز سیاستمدارانی است که ابتدا طبابت و سپس سیاست آموخت. او با الگوگیری از ژاپن، مالزی را به کشوری تولیدکننده و صادرکننده فولاد، وسایل الکترونیکی و اتومبیل مبدل ساخت.
امیر محمود حریرچی جامعه شناس در گفتگو با فرارو مطرح کرد
در این نظام آموزشی فقط یک مشت محفوظات به خورد بچهها میدهیم. آموزش ما کالایی شده است. کودکان یا کودک کارند یا کودک کارنامه. در این دو تا خلاصه شده است. ما چهار میلیون کودک واجبالتعلیم داریم که به خاطر فقر از مدرسه رفتن محرومند. آنها انگیزهای برای نحصیل ندارند. در گروه مقابل هم خانوادهها تمام کودکی و نوجوانی فرزندان را به خاطر نمره و کارنامه هدر میدهند. مگر قرار است فرزندان نهایتا از کجا سردربیاورند؟ نهایتا قرار است به دانشگاهی بروند که آن هم کالایی شده است. در کشور ما نزدیک ۱۰ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار وجود دارد. ۱۰۰ هزار نفر PhD دارند، اما شغل ندارند. این نشان میدهد که ما بیهدفیم. در دانشگاهها را باز کرده ایم و در سر بچهها مدرک گرایی انداخته ایم. از کودکی برایشان کلاس تقویتی، کلاس زبان و ... میگذاریم.
یک جامعه شناس اقتصادی بررسی کرد
مهاجرت این جمعیت ۳۵۰ هزار نفره یا بیشتر که احتمالا در آینده نزدیک این تعداد افزایش پیدا خواهد کرد، نیازمند خدمات آموزشی، بهداشتی، شهری و ... هستند؛ بنابراین تقاضا درباره این نیازها نیز افزایش پیدا میکند و برخی از این مناطق امکان فراهم کردن این امکانات را متناسب با خواست این افراد را ندارند که این هم معضل دیگهای است که باید به آن هم توجه کرد
راهکارهای بازگردان خوش بینی و امید به جامعه
در این نوع از امید، حاکمیت باید به نحوی عمل کند که مردم به آن اعتماد پیدا کنند سپس امیدوار شوند. اعتماد عمومی به حاکمیت چگونه حاصل میشود؟ پاسخ روشن است. بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل میشود. این دو رکن اساسی اعتماد است. درکنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و میتواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند. اما متاسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون در حکومت وجود خارجی ندارد. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره میشود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی، چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست.
خروج از تهران چقدر جدی است؟
اخیرا دبیر کارگروه پسماند و محیط زیست اتاق فکر توسعه مازندران، گفته است: «مهاجرتهای داخلی در ایران که در حال حاضر به دلیل صنعتی بودن و ایجاد اشتغال به استانهای البرز و اصفهان صورت میگیرد موجب کمبود آب در این استانها شده است و پیش بینی میشود جمعیت چند میلیونی در سالهای آینده به شمال بیایند.»
گفتگوی فرارو با ناصر فکوهی؛ استاد انسان شناسی دانشگاه تهران
"خود من شاهد بودم که چگونه شبکههای بین المللی، با مضحکه نشان میدادند که برای «رقصیدن» که نوعی فعالیت آزاد و پیش پا افتاده به حساب میآید و حتی در قبایل اولیه انسانی نیز وجود دارد، یک نوجوان را چنان دستگیر و چنان برنامهای تهیه و اجرا میکنند که گویی بزرگترین جاسوسی قرن و تبهکاری خطرناک کشف و دستگیر شده است"
مهمترین مسائل ایران
"در چنین جامعهای که به قول "امیل دورکیم" «رسیدن به هدف با راههایی که برای رسیدن به هدف طی میشود تناسب ندارد» مردم احساس میکنند هرچقدر قانونمند و سالم باشند ممکن است به هدف نرسند. این احساس موجب ناامنی فکری خواهد شد."
«علت اصلی وضعیت نامناسب هتلها و رقابت زیاد است. جدیدا تعداد اقامتگاهها بسیار زیاد شده است و هر خانه، آپارتمان و .. به محل اقامت مسافران تبدیل شده است. در حال حاضر بیشتر درآمد ما از برگزاری کنفرانس ها، پذیرش گروهها و برنامههای مختلف است تا اقامت».
بررسی نشانههای "فردگرایی" در جامعه امروز ایران
«مجموعه تحقیقات ملی ارزشسنجی در پنج ساله نخست دهه ۱۳۹۰ نشان میدهد اعضای جامعه رو به نگرشهای فردی آوردهاند، چنان که معتقدند، هرکس باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد، در موقعیتهایی حاضر به همکاری و همیاری هستند که کمترین زیان را در پی داشته باشد، معتقدند، "خودخواهی"، امروز در جامعه، صفت مورد قبولی است!»